این داستان تقدیم به شما
سلام به همگی.خاطره ای که براتون می نویسم مربوط به دو سال پیشه.من خدمات فنی دارم.یعنی تعمیرکار لوازم گازسوز و لوله کشی و اینجور کارا…
***
یه روز سر کار بودم دیدم موبایل زنگ خورد وقتی جواب دادم دیدم ی خانومه .بعد سلام و احوالپرسی گفت کارتتونو از ی آشنا گرفتم .گفتم حالا کارتون چیه؟ گفت کولر خونمون خرابه.خلاصه آدرس گرفتم و رفتم.
وقتی وارد خونه شدم راهنمایی کرد سمت تراس.آخه خونه آپارتمانی بود و کولر تو تراس بود.وقتی رفتم تو تراس چشمم افتاد به رخت آویز که لباس روش خشک میکنن.دو سه تا شورت وسوتین روش پهن بود که خشک بشه .خوب هر کس این صحنه رو می دید زود میرفت و اونا رو جمع میکرد که مرد غریبه نبینه ولی اون بیخیال بود. خلاصه بعد از بازدید کولر گفتم پمپ آب و یاتاقان کولر باید عوض بشه.برم براتون ی پمپ بخرم و بیام و هر دو عیب رو بر طرف کنم.وقتی رفتم و برگشتم دیدم زنه ی دستی به صورتش کشیده و خونه رو خوشبو کرده.منم بی توجه به این موضوع شروع کردم به کار.
وقتی کارم تمام شد و کولر روشن شد گفت تو اتاق خوب باد نمیاد.منم رفتم تو اتاق دیدم دوتا شورت هم رو لبه تخت گذاشته.دیگه متوجه شدم زنه ی چیزیش میشه.خلاصه دریچه کولر رو تنظیم کردم و پولمو خواستم بگیرم گفت میشه شماره کارت بدین بریزم به کارتتونو دادم و خداحافظی کردم و رفتم…
خلاصه یک ساعت بعد دیدم زنه زنگ زد وقتی جواب دادم گفت کولر صدای عجیبی میده میشه بیای ؟منم رفتم.وقتی رفتم کولر رو روشن کردم دیدم صدا نمیده .رو دور تند گذاشتم دیدم هیچی نیست.گفت یکم صبر کن صداش در میاد.تا شما ی شربت بخوری کولر هم یکم کار کنه.منم نشستم .شربت رو که آورد نشست نزدیکم.سر حرفو باز کرد.پرسید زن داری منم گفتم بله.گفت خوش بحالشون.گفتم چرا ؟ گفت چون شوهرش همه کاری بلده.منم به خودم گفتم بزار ببینم چی میخواد؟ گفتم همه کاری؟گفت آره.گفتم نه تو بعضی کارا تنبلم.گفت مثلا؟ گفتم حالا بماند.گفت ازتون پیداست تو هر کاری استادی.منم گفتم از کجا فهمید ی؟ از اندامت پید اس.خلاصه دیدم دلش میخواد دلم و زدم به دریا گفتم هر چی باد آ باد .گفتم میشه ی سوال بپرسم؟گفت بپرس.گفتم شما شوهر نداری؟گفت نه جدا شدم.گفتم چه خوب .گفت چطور ؟گفتم خوب دیگه؟ بعد بهش گفتم ی سوال دیگه بپرسم؟اگه ناراحت شدی همین جا بزن تو گوشم ولی به کسی نگو.گفت باشه بپرس.گفتم میشه با هم باشیم؟خندش گرفت.گفت تا ببینم چی میشه.گفتم نه همین حالا.دیدم دو دله فرصت ندادم فکر کنه چون اگه ناراحت شده بود همون اول جواب سفتی بهم میداد.پس راضی بود …
آروم دست مو انداختم دورش و کشیدم طرف خودم.دست مو گذاشتم دور گردنش شروع کردم به بوسیدن لباش.اونم فوری همکاری کرد.یواش یواش دست مو بردم سمت پایین.همینطور که لب میدادیم به هم گفتم بریم تو اتاق؟گفت پاشو.دست مو دورش حلقه کردم و رفتیم تو اتاق رو تختخواب.دیگه فرصت ندادم رفتم تو کار لب و سینه.لباس شو با سوتین در آوردم شروع کردم خوردن سینه هاش.بدن خوشبویی داشت.همینطور لیس میزدم بدن شو.کم کم لخت شدیم.بهش گفتم ساک میزنی گفت بدم میاد.از پشتم نمیدم.منم دیدم فقط کس میده رفتم سراغ کسش.اول با دست مالیدم و سینه هاش رو میخوردم.دوتاانگشت تو کسش کردم و عقب جلو میکردم.دیدم نفسش به شماره افتاده فهمیدم خیلی دوست داره بده.منم همینطور میخوردم و انگشت تو کسش میکردم.اونم کیرمو گرفته بود و میمالید.گفت زود باش بکن منو.منم بلند شدم وسط پاها ش نشستم همینطور که سینه هاش رو میخوردم کیرمو گذاشتم دم کسش.آروم فشار دادم سرش رفت توش.ی آخ گفت و با دست زدم عقب.آخه خیلی تنگ بود.دوباره کیرمو آب دهن زدم و گذاشتم دم کسش. فشار دادم نمی رفت.کیرمو گرفتم تو دستم و سرشو میکشیدم رو کسش.اونم خوشش اومده بود و ناله میکرد دوباره گذاشتم دم کسش.اینبار چون خیس کرده بود کیرم با آب کسش لیز شده بود با یکم فشار رفت توش.وای چه حالی داد وقتی رفت توش.پاهاشو گرفتم بالا و شروع کردم تلمبه زدن.صداش در اومد بود و آه و ناله میکرد.یکم که کسش باز شد بلندش کردم گفتم خم شو.کیرمو از پشت گذاشتم تو کسش.خیلی تنگ و داغ بود زدم تا ته رفت توش.شروع کردم تندتند تلمبه زدن و ی انگشتمو گذاشتم دم سوراخ کونش.یواش یواش فشار دادم سر انگشت شصتمو کردم تو کون ش.اینقدر شهوتی شده بود که هیچی نمی گفت.فقط داشت حال میکرد.منم چون عاشق کون کردنم شهوتم زده بود بالا همینطور انگشتاموفشار میدادم و کس شو میکردم.انگشتمو از تو کون ش کشیدم بیرون یکم تف زدم در سوراخش دوباره گذاشتم دم سوراخ کون ش و دادم تو.خوب که انگشتم رفت تو یهو کیرمو از تو کسش در آوردم و کردم تو کون ش و سفت کمرشو گرفتم که در نر ه.
کیرم تا دسته رفت تو کون ش ی جیغ کشید که گوشم سوت کشید از درد از حال داشت میرفت ولی من ولش نکردم .خوابیدم روش و سینه هاش و از زیر میمالیدم تا کون ش جا باز کنه.هی قسمم میداد که درش بیارم ولی من نداشتم وبیشتر فشار دادم.کم کم شروع کردم عقب جلو کردن.دیدم داره سعی میکنه درش بیاره منم از زیر تنش دست مو بردم گذاشتم رو کسش و انگشتامو کردم تو یکم که بازی کردم باش دیگه چیزی نگفت و شروع کرد حال دادن منم تلمبه میزدم با ی دستم سینه هاش رو میمالیدم با ی دستم انگشت تو کسش میکردم .کون ش اینقدر تنگ بود که داشت کیرمو خفه میکرد.قنبلای کون ش چسبیده بود به شکمم.خیلی حال میداد.یکم که گذشت دیدم داره آبم میا د.حرکت انگشتامو بیشتر کردم دیدم اونم داره ارضا میشه همینطور ادامه دادم یهو ی اه بلند کشید و از جمع شدن سوراخ کون ش فهمیدم ارضا شد منم تا سوراخ ش تنگ شد دو سه تا تلمبه زدم و همه آبم و خالی کردم تو کون ش و بی حال افتادم روش.بعد چند دقیقه کیرم خود بخود از کون ش اومد بیرون.خوابیدم پهلوش و بوسش میکردم.بهم گفت تا حالا هیچکس کونمو نکرده بود.خیلی دردم گرفته.ولی حال داد.بلند شدم لباس بپوشم گفت نجس نرو برو دوش بگیر منم از خدا خواسته رفتم دوش گرفتم که اونم اومد حمام کنه.که تو حمام هم یکم با هم لاس زدیم و اومدیم بیرون.بعدش من رفتم.البته بنده خدا دستمزد مو هم داد البته با دادن کوسش پرداخت کرد!بعد از اون جریان هم دو سه بار دیگه کردمش.ولی مثل بار اول نشد…
قربون همتون
نوشته: ماهان
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید