این داستان تقدیم به شما
سلام من علی هستم و ۱۸ سال دارم
من تو دبیرستان تیزهوشان تو نیاوران درس میخونم پارسال که به این مدرسه اومدم پیش یه پسره نشستم به اسم افشین قد کوتاه و لاغر بود با موهای مشکی و چشم قهوه ای
اولش که هنوز همو نمیشناختیم حرفای عادی میزدیم تقریبا ۴ ماه بعد برای اولین بار من خاطره کردن پسرخاله ام رو براش تعریف کردم و اون هم همش از من در مورد جزئیات میپرسید
اون روز زنگ آخر پاش رو گزاشت رو پام با تعجب بهش نگاه کردم که گفت پاش درد میکنه
این جریان یه یک هفته ای هر روز تکرار شد تا جایی که یک روز که من سر کلاس بی دلیل شی کرده بودم گفت :علی موبایل آوردی
منم گفتم نه چطور
که یهو کیرمو دستش گرفت و گفت پس این چیه
منم یه لحظه شوکه شدم ولی خودمو نباختم و گفتم کیره دوسش داری؟
اونم با یه لحن سکسی گفت اره
این ماجرا رو برای سام که بهترین دوستم بود تعریف کردم اون لاغر بود ولی گیرش خیلی گنده بود این رو یه بار زنگ ورزش وقتی داشت شلوار عوض میکرد از رو شورتش فهمیدم البته اون موقع شق نکرده بود و قطعا شق کردش اندازه ماندینگو بود!
خلاصه دو سه روز بعد رفتم کتابخونه که دیدم از راه پله های طبقه بالاتر که در پشت بوم بود یه صدایی میاد رفتم بالا که دیدم افشین کیر سام رو تا ته کرده تو حلقش تا من رو دید کیر رو در آورد که یکم دندونش رو کیر سام کشیده شد
سام پوستش سیاه بود با دیدن میزش یه لحظه نرسیدم واقعا روم رو برگردوندم تا کیرش رو جمع کنه
بعد گفتم چرا اینجا اخه
که سام گفت اینجا دوربین نداره
منم گفتم بریم کتابخونه اونجا بهتره
رفتیم داخل که سام گفت من برم مراقب باشم که کسی نیاد
پنج دقیقه بعد سام در رو باز کرد و گفت حالا نوبت منه و اون مراقبه
منم رفتم پیش افشین ولی نمیخواستم به زور کاری انجام بدم یکم آب کیر سام رو صورتش ریخته بود بهش دستمال دادم تا پاک کنه
اونم مثل جنده ها دور تا دور لبش رو با زبون پاک کرد بعد هم کیر من رو خورد خیلی بد میخورد معلوم بود که تازه کاره آخر سر هم دندونش کیرم رو زخم کرد و من از دردش دیگه نزاشتم بخوره حالا هم کیرم زخم بود و درد میکرد هم شق درد ولم نمیکرد
دو هفته بعد مدرسه مسابقات ورزشی گزاشت که دارت هم تو اونها بود
افشین گفت من خونمون دارت دارم بیا بریم تمرین کنیم
منم که حسابی حشری بودم قبول کردم راستش تو اون دو هفته از درد زخمم حتی جق هم نتونستم بزنم ولی سام حسابی با افشین حال کرده بود
ظهر که رفتیم خونشون یه راست رفتیم داخل اتاقش که اون گفت میره دست شوئی فهمیدم که رفته تخلیه کنه تا بده
منم یکم سرم رو با دارت گرم کردم
وقتی اومد گفت خب بیا بازی کنیم من اون روز عجیب خوب بازی کردم و همه رو تقریبا وسط زدم
ولی اون هی تیر هاش رو خراب میزد و میرفت از رو زمین جمع میکرد یه جوری خم میشد که من حشری بشم
یه بار که رفت تیر رو از رو زمین بگیره من به سمت خط کونش نشونه گرفتم و انگار رابین هود شده بودم چون یه راست رفت جایی که خطش بود و تیر رفت تو شلوارش
یکم الکی اخ و اوخ کرد منم گفتم
وای چیشد بزار ببینم
اونم یکم ادا تنگا رو در آورد ولی بعد کشید پایین
اوووف چقدر سفید بود انگار داشتم به کوه دماوند که یه من برف روش باشه نگاه میکردم اصلا هم مو نداشت
منم کیرم رو در آوردم و مالیدم به کونش
خودش رو زد به اون راه و گفت این انگشتت رو یکم رو زخمم بمال کونی خیلی بده بود چون تیر دقیقا نزدیک خط کونش بود و کیرم به سوراخش خورد خواستم محکم بکنم تو کونش که یه آهی کشید و گفت اههه چیکار میکنی
برگشت و کیرم رو کرد تو دهنش
کلا کسخله
بعد که خوب خورد من گفتم برو کرم بیار که اون از تو کشوش وازلین در آورد
خلاصه اون روز به سه پوزیشن کردمش بعد اونم اگه دختر گیر نمیومد اینو میکردم
یادمه که سام خیلی علاقه ای به این نداشت ولی واقعا کیر سام باید برای کونی ها خوردنی باشه
نوشته: علی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید