این داستان تقدیم به شما

سلام من بهرادم 27 ساله
شیش هفت سال پیش من رفتم دنبال کار فنی که یه شغل فنی یاد بگیرم رفتم پیش یکی از یکی از دوستام که کابینت سازی داشت باهاش صحبت کردم قرار شد از چند روز دیگه اش برم سر کار موقع خدافظی اون یکی شاگردو صدا کرد که بیرون بود تا اومد داخل مغازه من یه لحظه هنگیدم یه پسره شونزده هیفده ساله‌ی سفیده ناز با چشمایه سبز و موهایه مور و یه بدنه خیلی توپ که چاق نبود لاغرم نبود ولی کونش یه نمه از بقیه جاها هیکلش بزرگتر بود و گرد که تو لباس کارم کاملا تو چشم بود و اومد و منو بهش معرفی کرد که اسمش ارشیا بود و گفت که فلان روز میاد اینجا کار کنه من نبودم در جریان باش
 
آقا سرتونو درد نیارم من رفتم و شروع به کار کردم کم کم رفاقتی بینمون شکل گرفت تا بعد یکی دو هفته امشب مشروب بخوریم گفتم بخوریم رفتیم گرفتیم اومدیم تو مغازه شب شده بود درو بستیم نشستیم خوردیم آروینم خونه‌شون تو یه روستا اطراف شهر بود اون موقع شب دیگه ماشین گیرش نیومد اومد خونه‌یه ما پیش من که صب با هم بریم سر کار دم دمای صب یا لحظه بیدار شدم دیدم بیست سی سانتی من خوابه من زوم شدم رو چهره‌اش که دیدم چشاشو وا کرد همین که دید من داشتم نگاش میکردم نمیدونم چی شد اومد طرفم پاشو گذاشت بینه پاهام و سرشو گذاشت رو دستم کامل اومد تو بغلم که تا چند دقیقه من کلا هنگ بودم اقا این قضیه ها همینجوری ادامه پیدا کرد تا جای که این دیگه یه شب در میون میومد پیش من نمیرفت خونشون بعد یه ماه یه شب من اومدم ترامادول بخورم دید کفت به منم بده یه دونه دادمش موقع خواب این نهشه شده بود و مهربون ول کن نبود باز اومد تو بغلم دیدم زول زده تو چشام دیدم داره صورتشو خیلی اروم آروم نزدیک میکنه وقتی به خودم اومدم دیدم لبامون تو هم قفلن و اون داره لب بالاییه منو و منم لبه پایینی اونو میخورم کم کم من رفتم رو گردنش و با دست بدن و روناشو میمالیدم اونم دستش تو موهام و بود و فقط نفس نفس میزد که شدته نفساشم هر لحظه بیشتر میشد به خودم اومد دیدم لباسی تنه هیچکدوممون نیست فقط شورتا مونده بود و من دستم تو شورت اون کونه تپلشو میمالیدم اونم کیر منو که دیدم رفت زیر پتو اولش از رو شورت یه کم کیرمو مالید و بوسید
 
بعدش کامل شورتمو در اورد رفت سراغ کیرم با دستش اروم میمالیدش و بوسه های ریز سرش میکرد که یهو کیرم سوخت پتو رو گرفتم بالا دیدم کیرم تا نصفه تو دهنشه داره میخورتش یعنی ستونه فقراتم تیر کشید خیلی خوب میخورد زیرشو لیس میزد از پایین میومد بالا به سرش که میرسید میکرد دهنش سرشو محکم میک میزد منم که بخاطر ترامادولا کمرم سفت خلاصه بعد بیست دقیقه اوردمش بالا به شکم خوابوندمش دراز کشیدم روش گردنو و گوشاشو میخوردم و کیرمم لایه کونش بود از رو شورت میمالیدمش به کونه نرمش اونم چشاشو بسته بود و فقط اروم ناله میکرد و بعضی وقتا سرشو میچرخوند لبامو میخورد رفتم پایین شورتشو در اوردم شروع کردم رونا و کپلایه کونشو خوردن و لیس زدن با انگشتمم سوارخشو میمالیدم رفتم وازلین و اسپری لیدوکایین اوردم یه کم زدم دور سوراخش و با وازلین خوب چربش یه انگشتمو کردم توش و عقب جلو کردم بعد هفت هشت دقیقه انگشته سومم اضاف کردم وقتی دیدم سوراخش اماده‌اس بلند شدم رفتم کنار سرش کیرمو گرفتم جلو دهنش یه پنج شیش دقیقه خوردش دوباره شق شد رفتم پشت سرش کیرمو خوب چرب کردم و دوباره سوراخه کونشو با وازلین خوب چرب کردم سره کیرمو گذاشتم رو سوراخش اروم اروم فشار دادم دیدم دردش اومد خودش کشید جلو گفت درد داره تو فشار نده خودم میام کم کم عقب چهار دست و پا شد دوباره کیرمو مالیدم بخ سوراخش سرشو رو سوراخش خودش کم کم اومد عقب سرش رفت تو که از شدت درد خابید کیرم اومد بیاد بیرون منم باهاش خابیدم روش که همین باعث شد کیرم تا نصفه بره تو از درد بالشتو گاز گرفته بود منم گذاشتم چند دقیقه واسش عادی بشه بعد چند اروم شروع عقب جلو کردن که دیدم از درد خبری نیست خوشش اومده

 
شروع کردم اروم تلمبه زدن و گردنشو خوردن که بعد چند دقیقه ناله هاش بیشتر شدن منم کم کم سرعتو بیشتر کردم بعد بیست دقیقه پوزیشتو عوض کردم به بغل خوابوندمش یع پاشو اورد بالا دوباره کردم تو کونش با یه دستمم کیرشو میمالیدم که سرشو برگردوند و شروع کرد لبامو خوردن منم تند تند تلمبه میزدم که دیدم ارضا شد و گفت ابتو بیار منم سرعتو بیشتر کردم با اخرین سرعتی که میتونستم تلمبه میزدم بعد سی چهل دقیقه دیدم داره میاد که که ابمو با فشار تو کونش خالی کردم و لباشو خوردم و بعد چند دقیقه کیرم خابید خودش اومد بیرون همونجوری خابم برد ساعتا چهار و نیم پنج بیدار شدم دیدم لخت تو بغلمه به پشت که دوباره حشری شدم یه دست دیگه کردمش این قضیه تا دو سال ادامه تا اونا رفتن یه شهر دیگه و رابطمون کم کم تموم شد…
 
 
نوشته: همجنسباز سابق

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *