این داستان تقدیم به شما
سلام دوستان اين اولين خاطره ايه كه من مينويسم اميدوارم اگه مشكلي بود ببخشيد
من امير هستم ١٧ سالمه قدم ١٨٥ و ورزش ميكنم و هيكل و قيافمم خوبه
من هميشه با مترو ميرم كلاس زبان واسه همين يه روز چهارشنبه وسايلمو جمع كردمو زدم بيرون حدودا يه ربع بعد به ايستگاه رسيدم.مترو كه رسيد شلوغ نبود در حدي كه چند نفري ايستاده بودن داخل مترو كه شدم دقيقا جلوي در وايسادم و يه اقايي حدودا ٣٥ ساله با قد و هيكل و قيافه متوسط كنارم ايستاده بود بعد اينكه مترو شروع به حركت كرد اين مرده هي شروع كرد به تكون خوردن و همش از بقل هولم ميداد و حركاتش برام هم مسخره بود هم عجيب چون جا به اندازه كافي بود و نيازي به هل دادن نبود يكم كه گذشت ديگه ميخواستم يه چيزي بهش بگم ولي گفتم بزار من اونور تر وايميستم كاري نداشته باشه من يكم اونور تر وايسادم طوري كه ديگه بقل دستش نبودم و اقاهه پشتش به من بود
با اولين ترمزي كه مترو زد كونشو چسبوند به كيرم و يه حسي بهم دست داد و تحريك شدم و كيرم شروع كرد به بزرگ شدن اون هي خودشو بهم ميمالوند من همش ميخواستم يه حرفي بهش بزنم و مطمئنا اگه موقعيت برعكس بود و اون كيرشو به كونم ميزد دعوا راه مينداختم ولي توي اون موقعيت تحريك شده بودم و يه حسي بهم اجازه نميداد اعتراضي بكنم
اونم همينجوري هي كونشو ميماليد بهم با اينكه من اصلا گي نيستم و خوشم نمياد ولي واقعا تحريك شده بودم و در عين حال از اين اتفاق عجيب تعجب كرده بودم
كونش واقعا نرم بود و قشنگ كيرم روش بود و اون هي تكونش ميداد و من تحريك ميشدم بعد بكم كه اينكارو تكرار كرد يه نفر كه كنارمون وايساد بود يه نگاهي بدي كرد جوري كه فهميده بود منم ترسيدم و فاصله گرفتم و دوباره از پست اون اقاهه رفتم بقلش وايسادم ايندفعه وقتي كسي حواسش نبود دستشو اورد و كيرمو گرفت خيلي برام لذت بخش بود هم تحريك شده بودم هم ميترسيدم نكنه دزدي چيزي باشه با مشكلي پيش بياد
ايستگاه بعدي بايد پياده ميشدم مترو كه وايساد سريع پياده شدم چون ديگه داشتم استرس ميگرفتم كه يارو خطري باشه ولي در كمال تعجب اونم همراهم پياده شد و اومد كنارم هيچ حرفي نميزديم به راهمون ادامه داديم و از ايستگاه اومديم بيرون نزديك اين ايستگاه كه اسمشو نميارم يه مكان عمومي هست كه بازم نميتونم بگم كه اونجا دسشويي داره با چشماش به اونجا اشاره كرد منم از اونجايي كه ديگه واقعا تحريك شده بودم دنبالش رفتم و باهم رفتيم تو دستشويي بدون هيچ حرفي سريع شلوارمو در اورد و كيرمو دستش گرفت و زانو زد و شروع كرد به خوردن
واقعا فك نميكردم ساك زدن انقد لذت بخش باشه تازه اونم توسط يه مرد قشنگ زبونشو ميكشيد رو كيرم كه حدودا ١٦ سانته و بعد نصف بيشترشو ميكرد تو دهنشو و در مياورد واقعا رو ابرا بودم و داشتم حال ميكردم بعدش بلند شد و شلوارشو دراورد كيرش شق بود و تقريبا هم اندازه مال خودم كونشو سمتم كرد و يه تف به سوراخش زد واقعا كونش سفيد و بي مو بود و اگر ميديديد دقيقا مثل كون خوش فرم به زن بود!كيرمو گرفت دستش و كرد تو كونش خيلي راحت ربت توش واقعا داغ بود مثل تنور عالييي بود كونش هيچ وقت فك نميكردم كردن كون يه مرد انقدر بهم حال بده شروع كردم به تلمبه زدن و هردوتامون نفس نفس ميزديم همينجوري پنج ديقه تلمبه زدم و بعد تو كونش خودمو خالي كردم و اونم قبلس خودشو با دست ارضا كرده بود بعدش سريع شلوارامونو پوشيديم و بدون هيچ حرفي از هم جدا شديم
واقعا تجربه خيلي عجيبي برام بود و با اينكه گي نيستم خيلي لذت بردم
ممنون كه خوندين
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید