این داستان تقدیم به شما

چند هفته ای میشد که من و فرهاد با هم آشناشده بودیم اونم بخاطربازیگوشیای من بود که اومددنبالم،اول من بش زنگیدم و به شوخی باهاش حرفیدم و بعد تبدیل به دوستی شد.
ماه های اول،خیلی صمیمی وبدون هیچ حرف سکسی گذشت تا اینکه کم کم پشت تلفن سکس کردنمون شروع شد.اس دادنی هی حرف از سکس میشدومنم نمیدونستم ی روزی قراره سکس داشته باشم.هربارکه میدیدمش بیشتر بم نزدیک میشد.اولافقط بوس میکردیم همو و فقط بغلش بودم.بعدشروکردیم ب لب دادن و بعدم ازم اجازه خاس سینهاموبخوره.منم بش اجازه دادم و ازاون روز همیشه وختی همومیدیدیم ازاین کاراتو برناممون بود.من میرفتم مغازشون اونجاخیلی
راحت بودیم.تااینکه یه روزی من آزمون کلم پیچ (ادمین: تبلیغ ممنوع) داشتم .بم گف صبحش زودتربیا اول بیاپیشم بعدبروامتحان.
 
بابارسوند منو دم در جلسه آزمون.منم ازاونجامراقب رو پیچوندم و رفتم پیشش.دقیقا ساعت هفت صبح بودکه پیشش بودم.نمیدونم یه انرژی زاهم گرفته بود.اول که رفتم بغلش ازاون هی میخورد هی بیشتر لبامو میمکید.لبامو طعم اون میکرد و بعدباحرص لبامومیخورد.بعد سوتینمو درآوردووختی سینهام جلوش ظاهر شد دیوونه تر شد.دیوونه وار میخورد و میگف اووووووووم مال خودمه اینا.و از این حرفا. گف نفس امروز جرت میدم ،خیلی ترسیدم و نذاشتم ولی دیگه منو وختی حشریم کرد کیرشو درآورد و بم گف خم شو هیچی نگو و نترس. منم خم شدم و با حالت ایستاده آروم کیرشو دادتو کونم.داشتم از درد میمردم از ی طرفم کم کم حال میومدم.

 
یکم فشارداد بهم منم سفت گرفته بود.من دادمیزدم اونم میگف تورو خدا داد نزن همه میشنون.بعد که کیرشو تا ته کرد توکونم،بم اشاره کردهمونجوری بریم روصندلی بشینیو.رفتم و وختی نشست منم پاهامو باز کردم و نشستم رو کیرش و تند تند بالاپایین میپریدم.دیگه داشتم حال میکردم.تا اینکه آبش اومد و ریخت رو دستمال؛بعدم یکم باهم لب دادیم و ساعت هشت شد و برگشتم آزمون بدم. دوستان این اولین بارم بود که کون دادم ولی یادم نمیره.

 
نوشته: دختر صاحب موسسه ی آزمون‌ کلم پیچ

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *