این داستان تقدیم به شما

من یه پسر 18 ساله سفیدم باقد متوسط و لاغرم هستم.موهامم بلنده و کج مندازمشون رو پیشونیم…
من تو یه آپارتمان زندگی میکنم.
خیلی وقت بود که پاکبان (نظافتچی) ساختمون برای نظافت نمیومد.برای همین مدیر ساختمون یه کس دیگه رو استخدام کرد.
یه روز که داشتم میرفتم سوار آسانسور شم برم خونه،مدیر ساختمون رو دیدم که داشت با یه نفر در مورد نظافت ساختمون و اینا حرف میزد.حین این که منتظر آسانسور بودم ایستادم نگاش کردم.
خیلی جذاب بود.لباسش ژولیده بود ولی خودش خیلی هات بود لامصب.
سبزه بود.قدش متوسط بود،سینه هاش یه کوچولو رو فرم بود و وقتایی که دست به سینه می ایستاد بازوهاش معلوم میشدن ،موهاش کوتاه بودن و ته ریش گذاشته بود خیلی صورت جذاب و مردونه ای داشت.وقتایی هم که حرف میزد اون صدای کلفت و مردونش تو سرم می پیچید.نزدیک بود همونجا غش کنم?
فهمیدم که از این به بعد هر دوهفته ای یه بار دوشنبه ها برای نظافت میاد.
خیلی سخت بود تا اون موقع صبر کنم هر بار که رو تخت میخوابیدم هی وول میخوردم و تو فکرش بودم.
.پدر و مادرم صبح ها میرن سر کار.اونم صبح ساعت 9میومد.
بالاخره دوشنبه شد منتظر بودم برسه به راهرو طبقه ما که براش آب ببرم?یکم خنک شه عشقم?وقتی رسید به راهروی طبقه ما.از تو چشمی در دیدمش.سریع در رو باز کردم.نگام کرد.وااااااای خدا آستین کوتاه پوشیده بود و دکمه های بالایی پیرنشو باز کرده بود.عرق هم کرده بود خیلی هات شده بود این بشر.
 
گفتم:سلام
_سلام
+عاممممم دیدمتون دارین کار میکنین گفتم شاید یه لیوان آبی چیزی بخواید یه کم خونکتون بشه
_آره.خیلی ممنون
یه لیوان آب بش دادم.تو همین حین بدجور تو بهرش رفته بودم.تکیه داده بودم به در و زل زده بودم بش،لبامم گاز میگیرفتم.یهو شنیدم که گفت آقا بفرمایین دستتون درد نکنه.انگار چند بار اینو گفته بود و من نشنیده بودم.
بدون اینکه بگم خواهش میکنم لیوان رو خیلی سریع ازش گرفتم گذاشتمش رو جا کفشی و رو مو برگردوندم سمتش و با دو تا دستام یقشو گرفتم و کشیدمش سمت خودم و بوسیدمش.خیلی لباش نرم و گرم بود.هولم داد عقب اخم کرد و گفت.. چه مرگته…
من تو حال خودم نبودم واقعا دست خودم نبود.بدجور حشری شده بودم.اینبار آروم رفتم سمتش و دستامو آروم گزاشتم رو رونش و بردمشون سمت کیرش.
هنوزم با اخم نگام میکرد ولی وقتی که کیرشو گفتم و مالشش دادم اخماش باز شد.باز یقشو گرفتم و بوسیدمش ولی اینبار هولم نداد عقب.کشیدمش تو خونه
و هی میبوسیدمش.
بردمش رو تختم .نشستم و زیپ شلوارشو باز کردمو و شلوارشو کشیدم پایین.از رو شرت براش لیسیدم عرق کرده بود ولی خیلی خوب بود.
حشری شده بود و شق کرده بود ولی تحمل میکرد.آروم شرتش رو کشیدم پایین کیر کلفتش زد بیرون?کیرش گوشتی بود و قهوه ای . تخماشم سیاه بود.

 
براش ساک زدم .پشت سرمو گرفت و هول میداد تا ته حلقم.کیرش خیس خیس شده بود.تخماش رو لیسیدم و دوباره براش ساک زدم.نمیتونستم دست از سرش بر دارم.زیر بغلمو گرفت.فک کردم میخواد ببوستم ولی پرتم کرد رو تخت . رو زانوهاش ایستاد و دوباره سرمو گرفت و هول داد تو دهنم.خیلی حال میکردم . نشست رو تخت و کونمو گرفت و محکم میزد به کونم . دردم گرفت
بلند عااااه میکشیدم ولی انگار اون بیشتر حال میکرد.منم کف پاهاشو براش میمالیدم.آخر توف کرد رو سوراخم ولی سوراخمو لیس نزد.انگشتش رو کرد توم.اولش درد داشت ولی تا اومدم عادت کنم دومی هم کرد تو .خیلی درد داشت ولی خیلی هم حال میداد.من هرچی بیشتر دردم میگرفت کف پاهاشو محمکم تر فشتر میدادم.کامل سوراخمو باز کرد .هولم داد جلو. افتادم جلو و صورتم خورد رو تخت. باز چار دست و پا ایستادم و عقب رو نگاه کردم .رو زانو هاش ایستاده بود و تف زده بود به کیرش و داشت میماشتش.منم بدجور حشری شده بودم و کونمو تکون میدادم. آخر کیرش رو کرد توم و داگی کردم. ولی خیلی درد داشت.عاهم رفت بالا
خیلی کلفت بود و اونم خیلی سریع کرد داخل ولی وقتی خیلی بلند عاه کشیدم همونجا نگهش داشت.آروم آروم عقب جلو کرد.بش عادت کردم و خودم کونمو تکون دادم اونم شروع کرد به تلمبه زدن.
صداش خیلی خوب بود.هم کیرشو حس میکردم هم میزد به کونم هم صداش تو گوشم بود انقدر حال میکردم که تا چند بار کیرم رو ماشتم آبم اومد .ولی اون همین طور تلمبه زد تا آبش رو ریخت تو کونم ولی کیرش رو در نیوبرد هی عقب جلو کرد.سینه هامو گرفت و بردم بالا.حالا رو زانو هام ایستاده بودم.ازم لب گرفت.کمرم چسبیده بود به شکمش.خیلی عرق کرده بود.و خیس بود. کیرش رو در اورد و دراز کشید منم خوابیدم رو سینه های پر از عرقش.باز بوسیدمش.آبشو حس میکردم که از کونم میاد بیرون .لای کونم لزج شده بود.هنوز نفس نفس میزد.بعد یه مدت دوباره منو بوسید و رفت.ولی من همونجا رو تخت خوابم برد.وقتی بیدار شدم رفته بود.
(احساس گناه میکنم حس میکنم به رضا خیانت کردم…..اگه داستان قبلیو خونده باشین)
 
نوشته: پیرهن صورتی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *