این داستان تقدیم به شما
من زهرا 42 سالمه وزنم 72 و قدم 170 من پرستار بیمارستان هستم
شوهرم اعتیاد داره و علاقه ای به مسائل جنسی نداره. ماجرا از اون شب شروع شد که از بیمارستان زنگ زدن که پسرم تصادف کرده پسرم مهدی سوار به موتور بوده که با یه سمند تصادف کرده بود خوشبختانه اونو به بیمارستانی برده بودن که من در اونجا کار میکردم پسرم خیلی آسیب دیده بود و تنها دلخوشیم این بود که دکترها آشنا بودن و زود خودشونو رسوندن و پسرم جان سالم به در برد. اون شب یک پسر جوان از تصادف پسرم و حالش میپرسد که بعدها متوجه شدم راننده ماشيني بوده که با پسرم تصادف کرده اسمش رضا بود یه پسر جوان وخوش هیکل که چشم منو گرفته بود و موقعه صحبت باهاش کلا یادم رفته بود که پسرم تصادف کرده و حالش خوب نیس بعدها که برای تشکیل پرونده با اون پسر قرار گذاشتم خیلی تلاش کردم که خودمو بهش نزدیک کنم و در کنارش احساس خوبی داشتم. از اونجایی که پسرم آسیب زیادی دیده بود و به سختی میبایست جابه جاش کنم
با کلی دردسر و رو زدن به اینو اون و پارتی بازی قرار شد دکتر پزشکی قانونی پسرمو توی خونه معاینه کنه اون روز خیلی به خودم رسیدم یه مانتو تنگ پوشیدم که توش سینه هام داشت منفجر میشد و یه ساپورت که اینقد چسبون بود همش لای کونم میرفت و اذیتم میکرد و با رضا قرار گذاشتم و کارهای پزشکی قانونی رو انجام دادیم و تشکیل پرونده دادیم و منتظر ماندیم که دکتر کارش تموم شه و آخر وقت بیاد پسرمو توی خونه معاینه کنه. توی راهرو کنار رضا نشسته بودم و از بدشانسی خودم میگفتم که پسرم تصادف کرده و از مشکلات زندگی و اون دلداریم میداد و دستشو گرفته بودم و سرمو روی شونه اش گذاشته بودم چه خوب تونسته بودم خودمو بهش نزدیک کنم و خوشحال بودم که امروز فرصتش هست که پای رضا به خونمون باز بشه و میتونم باهاش تنها باشم و خیلی شهوتی شده بودم در حین حرف زدنم دستمو رو پاهاش گذاشتم و یکی دو مرتبه اتفاقی دستمو به کیرش زدم چه کیر بزرگی داشت از روی شلوار مشخص بود اینقد گرم صحبت بودم که یادم رفت چطور زمان گذشت ناگهان صدای یه مرد اومد برگشتم دیدم دکتر جعفری است گفت کارم تموم شده بریم بیمار رو ببینیم مثل اینکه چند لحظه هم ایستاده بود و خیره به ما بود و ما متوجه اش نشده بودیم. قرار شد با ماشین خودش بیاد و سریع برگرده خوشحال بودم که رضا هم همرامه در حین رفتن به خونه یکی زنگ زد واسه رضا کاری پیش اومد و میبایست بره گفت تو رو به خونه میرسونم و باید برم خیلی ناراحت بودم به خونه رسیدیم رضا رفت و من تنها شدم و همه نقشه هام واسه خونه نقش بر آب شد. با دکتر به خونه رفتم رفیق پسرم اونجا بود پسرم بهش زنگ زده بود من از شوق بیرون رفتن با رضا کلا یادم رفته بود که پسرم خانه تنهاست دکتر شروع به معاینه پسرم کرد منم شروع به نشون دادن جاهای آسیب دیده کردم و کم کم متوجه شدم که دکتر همش داره منو برانداز میکنه و یه جوری بهم نگاه میکنه معاینه که تموم شد دکتر گفت یه چیزی باید خصوصی بهتون بگم منم اونو به اتاق خواب راهنمایی کردم اونجا روی تخت کنارم نشست و در مورد شکستگی پای پسرم توضیح داد که با وحود پلاتین احتمال کوتاه شدن پاش هست و….
در حین صحبت ها متوجه شدم خودشو بهم میچسبونه دستشو رو پاهام میذاره خودمو چند باری کنار کشیدم اما دوباره تکرار کرد و پاهای منو میمالید منم ایندفعه خودمو کنار کشیدم و گفتم دستتو بردار. اما دکتر جعفری دهان منو محکم گرفت و منو روی تخت خابوند و بهم گفت کاری نکن درباره رابطه ات با اون پسره رضا به شوهرت بگم دیدم که چکارا تو سالن میکردی. گفتم ازم چی میخای گفت همون چیزی که به پسره میخاستی بدی. و محکم توی سینه من زد و منو رو تخت انداخت و شروع به لب گرفتن کرد و با دستش کسمو میمالید مات و مبهوت موندم و چشامو بستم و یه لحظه حس کردم که رضا داره باهام اینکارا رو میکنه و کم کم خوشم اومد و دکتر شروع به باز کردن دکمه های مانتوم کرد و سینه هامو از زیر سوتین بیرون کشید و شروع به مکیدن کرد. منم لبمو گاز میگرفتم و لذت میبرم و شروع به بوسیدن شکمم کرد و با دستاش ساپورتمو پاره کرد و شرتمو کنار زد و شروع به لیسیدن چوچولوم کرد منم به خودم میپیچیدم و سر دکتر رو محکم به کسم فشار میدادم و از صدای جیرینگ جیرینگ کمربند دکتر جعفر فهمیدم که شلوارشو در آورد چشامو باز کردم یه کیر تپل و کوتاه داشت دستمو کشید و من دو زانو جلوش نشستم و کیرشو به صورتم میزد و آروم رو لبام مالیدش و من دهنم باز کردم اونم تا ته اونو تو دهنم کرد و سرمو فشار داد داشتم خفه میشدم و چند تا سرفه زدم و شروع به لیسیدن کیرش کردم کمی براش ساک زدم منو حالا داگی خابوند دستشو خیس کرد و به کسم مالید و سر کیرشو روی شیار کسم بالا و پایین میکرد که یکبار کیرشو تا ته توی کسم کوبوند و شروع به تلمبه زدن کرد و کیرش تپل بود کسم خیلی درد گرفت اما با دست چوچولمو میمالیدم از دردش کم میکرد بعدش منو روی تخت انداخت و پاهامو با دستش گرفت و کیرشو دوباره تو کسم کرد و خودشو رو من انداخته بود و ازم لب میگرفت و کیرشو تو کسم میکوبوند منم محکم بغلش کردم و چاره نداشتم خاستم که منم لذت ببرم و ناله میکردم بکن بکن جرم بده دارم بهت کس میدم و چوچولمو با دستم میمالیدم کیرشو از کسم بیرون کشید و روی تخت نشست منم شروع به خوردن کیرش کردم کیرشو تا ته تو دهنم میکردم و میمکیدم و سر کیرشو میمکیدم خاستم که آبش زود بیاد اما مجدد منو حالت داگی خابوند و کیرشو تو کسم کرد و شروع به تلمبه زدن کرد منم واسه اینکه ارضا شم دستمو تفی کردم و رو چوچولم میکشیم و آه اه میکردم و کونمو تکون میدادم
چه کیر کلفتی داشت دکتر کم کم دستشو خیس کرد و همزمان انگشتشو دور سوراخ کونم میمالید و چند باری هم کونمو انگشت کرد و اینبار با دو انگشت کونمو انگشت کرد دردم گرفت برگشتم گفتم از پشت نه اما محکم گلومو فشار داد و تهدیدم کرد و کیرشو از کسم بیرون کشید و دور سوراخ کونم میمالید و سرشو یکی دو بار داخل کرد و دردم گرفته بود به دست محکم روی کونم زد و گفت قمبلش کن کونمو مقداری بالا دادم سرکیرشو در سوراخ کونم گذاشت و تا ته کرد تو کونم داشتم از درد میمردم شروع به تلمبه زدن کرد و خودشو روم انداخت و آبشو تا قطره آخر تو کونم ریخت کونم میسوخت و خیلی درد داشت بلند شد و شلوارشو پوشید و قبل رفتن بهم گفت حسابی شورش میکنم دیه خوبی واسه تصادف پسرت گیرت میاد زهرا خانم. و رفت از صدای بسته شدن درب خونه متوجه رفتنش شدم مقداری روی تخت دراز کشیدم سوراخ کونمو با شرتم پاک کردم شرتم خونی شده بود اونو توی کمد گذاشتم لباس عوض کردم و پیش پسرم رفتم کاملا یادم رفته بود رفیق پسرم توی خونه است از در که بیرون رفتم محمد رفیق پسرم بلند شد و با خنده گفت حرفای دکتر خیلی طول کشید رنگم زرد شده بود گفت منتظر موندم که بیایید خداحافظی کنم پسرم هم که خوابش برده بود محمد رفت اما چند روز بعد مثل اینکه شماره منو از گوشی پسرم برداشته بود زنگ زد و تهدید کرد که همه چیزو به شوهرم میگه. ظهر بود شوهرم از سر کار اومده بود وقتی رفت خوابید به محمد گفتم بیا در خونه ببینم چی میگی وقتی اومد بهم گفت در خونه خم بشم گفتم میخای چکار کنی با عصبانیت گفت هر کار میگم بکن نگاه کردم دیدم کسی نیس خم شدم دامنمو بالا زد شرتمو پایین کشید انگشتشو تو سوراخ کونم کرد و کمی جابه جا کرد و بهم گفت بگو جنده توام منم گفتم جنده توام محمد و دستشو گرفتم چون ترسیدم کسی بیرون ما رو ببینه و اونو توی دستشویی که توی حیاط خونه بود بردم و براش ساک زدم و آبش اومد و رفت و چند وقت بعد هم یکبار که خونه تنها بودم اومد و منو از کون کرد کیرش لاغر و دراز بود ومن خیلی دردم نمیومد و مجبورم کرد که تمام آبشو بخورم
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید