این داستان تقدیم به شما
سلام دوستان
من دوران بچگی چند بار با دوستام سکس داشتم ولی زمانی که اونا منو میکردن من بیشتر حال میکردم،چون دوست نداشتم ابروم تو محله بره…
***
تا یه روز با بچه ها یه جا وایساده بودیم که یه مرده از بغل ما رد شد واسه خودش حرف میزد،یکی دوتا از بچه ها میشناختنش میگفتن دیوونست.عاشق یه دختره بود که بهش ندادن دیوونه شد.بهد از چند وقت تو محله ما یه زمینی هست که دورش دیوار داره یه تیکه از دیوارش ریخته که مردم میرن اونجا برای ادرار کوچیک.یه روز میخواستم برم همونجا برای رفع حاجت که دیدم سعید ( همون دیوونه)کارش تموم شده ولی داره کیرشو تکون میده تا قطره اخر ادرارش بریزه.توهمون لحظه من باهاش چش تو چش شدم منو که دید خیلی ریلکس کیرشو گذاشت تو شلوارشو از بغلم رد شدو رفت.یهو منم هوایی شدم تو دلم گفتم جوووون چه کیری،تا چند وقت داشتم دیوونه میشدم همش همون صحنه میومد جلو چشمم….
چند وقت بعد دو باره با بچه هاجلو خیابون واستاده بودیم دوباره سعید اومد که رد شه،یکی از بچه ها دست کرد تو جیبش یه دو تومنی داد به سعید و گفت شروارتو بیار پایین،من داشتم سکته میزدم دیدم خیلی راحت شلوارشو اورد پایین پیراهنشم داد بالا، همه میخندیدن ولی من داشتم سکته میکردم از شوق زیاد چون فقط داشتم کیرشو نگاه میکردم،کل شب فقط به فکر این بودم که کجا گیرش بیارمو یه کم با کیرش حال کنم.چون فکر میکردم دیوونست حالیش نیست.بعد از دوهفته اخرای شب بود نزدیک به ساعت 12شب داشتم میرفتم خونه که یهو سعیدو دیدم.بهش گفتم بیا بریم تو کوچه کارت دارم.تو کوچه یه ساختمون بود که خیلی وقت بود نیمه کاره ولش کرده بودن.بردمش تو ساختمون بهش 5000تومت دادم گفتم شلوارتو در بیار.پولو گرفتو شلوارشو داد پایین.من هول شده بودم نمیدونستم چکار کنم.یکم شکم داشت حدود 40 سالش بود کیرش خابیده بود ولی فقط سر کیرش مشخص بود.جلوش زانو زدم با نور صفحه گوشیم کیرشو از نزدیک دیدم یکم مو داشت.یکم با کیرش بازی کردم بهش گفتم به کسی نگیا؟فقط خندید.
تف ریختم رو کیرش یکم براش جق زدم دیدم داره حال میکنه سر کیرشو انداختم تو دهنم و اروم اروم شروع کردم به ساک زدن کیرش سفت سفت شده بود.یه کیر کوتاه ولی کلفت.یعنی وقتی مینداختم تو دهنم دهنم پر میشد.یه 5 دقیقه ای ساک زدم وبعد شلوارمو دادم پایین همراه با ساک زدن با انگشت سوراخ کونمو گشاد کردم.تا جایی که چهارتا از انگشتام میرف تو گشاد کردم.سعید همونطوری وایساده بود فقط داشت حال میکرد.بلند شدم کونمو اروم به سمت کیرش فشار دادم و اروم اروم فرو کردم،هرلحظه که بیشتر فرو میکردم احساس میکردم دارم از کون نصف میشم.ولی تحمل کردم واروم اروم عقب جلو کردم تا بلاخره تا ته فرو کردمش تا جایی که زیر شکمش میخورد به بالای کونم.بعد از چند دقیقه یکم تندتر کردم چو دیگه دردش کم شده بود هی زدمو زدم یکم وایسادم دیدم سعید خودش داره تلمبه میزنه وای چه حالی میداد،بعد دوتایی میزدیم من همش فک میکردم ابش زود بیاد ولی کمرش خیلی سفت بود.
دیگه رسما گشاد گشاد شدم خیلی حشرم زده بود بالا اصلا به فکر کونم نبودم که داره پاره میشه یهویی احساس کردم که دارم ارضا میشم ولی فک میکردم الکیه،چون من حتی به کیرم دست نزده بودم.بهو دیدم ابم با فشار خالی شده و منم تو همون حالت کیر سعیدو تا ته ته فشار دادم تو اونم فقط تلمبه میزد.بعد از یکی دو دقیقه دیدم سعید اه اه غیر عادی میکنه یهو ابشو همرو خالی کرد تو کونم.یعنی من که از لذت زیادی مردم.خیلی بهم حال داد لباسا مونو کشیدیم بالا ساعتو نگاه کردم دیدم ساعت 1شبه خلاصه اروم اروم از ساختمون در اومدیمو رفتیم …بعد از حدود 10روز دوباره پیداش کردم و دوباره همونجا کلی حال کردیم،ولی فرقش این بود که سعید دیگه راحت تلمبه میزد.هروقت خونوادم میرفتن مسافرت میاوردمش تو خونه موهای کیرشو براش میزدم و تو یه روز دو تا سه بار حال میکردیم،یعنی هروقت میاوردمش خونه وقتی میرفت شکمم درد میگرفت،ولی کلا فک کنم بالای 100بار منو کرد.چون دهنش قرص بود،منم خیالم جمع بود….
نوشته: سجاد ابن ابوالگشاد
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید