این داستان تقدیم به شما

کلاس سوم دبیرستان بودم وخیلی حشری ی پسری کلاس اول بود از همه نظر زیبا.پوست سفید وشفاف ونورانی وتپل وکون برجسته وقد متوسط.
خیلی تو نخش بودم روزی دو بار له یادش جلق میزدم. همکلاساش فری صداش میکردن بعد فهمیدم فریدونه..تا زنگ میخورد میدویدم در کلاسشون وقتی میامد بیرون خیره میشدم تو چشماش انهم زود نگاهشو بر میگردوند.هرجه میرفت دنبالش بودم طوریکه هر وقت نگاه میکرد منو میدید واقعا عاشقش شده بودم.زیبا ترین صورت دنیا رو داشت لبهاش جون میداد برا مکیدن .چشم وابروی قشنگش دیوانم میکرد یک روز که دنبالش بودم گفت چیه همش دنبال منی.دوستام فهمیدن .گفتم دیوونتم بیا باهم دوست بشیم..گفت دیگه دنبالم نکن زشته .براشروع خوب بود جرات کردم باهاش حرف بزنم.ظهر که تعطیل میشد تا ایستگاه اتوبوس تعقیبش میکردم.یکروز منهم سوار همان اتوبوس شدم شلوغ بود بیشتر محصل بودن فشرده وایساده بودن همه هم یکجوری بهم چسبونده بدون .بهر زحمتی بود خودمو رسوندم پشتش چسباندم بکونش فوری کیرم راست شد چاک کونشو پرکرد فشار میدادم میخواستم از روی شلوار بکنم تو کونش. انهم چیزی نمیگفت یا خودشو کنار نمیکشید گرمای کونشو حس میکردم یکمردی هم از پشت چسبوند بمن کاملا میشد حس کرد کیرش راسته اگر کنار میکشدم کیرم از چاک کون فری خارج میشد نا چار تحمل میکردم با انگشتش میکشید لای چاکم به حدود سوراخم که میرسید با سر انگشتش فشار میاود که باعث میشد کیرم راست تر بشه.یک دفعه هم دستشو اورد جلو کیرمو گرفت تو دستش در گوشم گفت چه کیری داری پسر بارک الله دستشو زدم عقب ولی ان فشار میاورد به کونم که باعث میشد منهم فشارم رو روی فری بیشتر کنم..پساز چندایستگاه فری خواست از لای جمعیت خودشو بکشه بیرون و پیاده بشه منهم دنبالش پیاده شدم ان یارو هم دنبال من امدم .حالا شانه به شانه فری میرفتم گفت دنبالم امدی چی میخای تو.گفتن تورو میخام عزیزم. میخام خانتو یاد بگیرم گفت تو اتو بوس که حال کردی برو دیگه .گفتم باشه ولی تا در خانه میام چیزی نگفت ان یاروهم دنبالمو میامد. تا فری زنگ خانه ای را فشار داد رفت تو .منهم برگشتم که اون مرده تعقیبم کرد. گفت کی بود پسر خوشگلی نازی بود .خودتم هم کون خوبی داری هم کیر خوبی مشتری هر دوتاشم.چاکر خودتو ودوستتم هستم.گفتم برو گمشو گفت با ادب باش اگر جا ندارین من دارم میتونی دوستتو بیاری کمکت میکنم بیا بامن خانه را یاد بگیر شای بدردت خورد.منهم باهاش رفتم رسیدیم خانه اش ی خانه دوطبقه که طبقه دوم در ورودی جدا از تو کوچه داشت گفت پایین صاحبخانه هست اصرار که بیا تو گفتم نه دیرم شده باید برگردم شمارشو بهم داد گفت کار داشتی زنگ بزن اسمم ناصره. باتاکسی برگشتم خانه
بعد فکر کردم فرصت خوبیه اگر با فری جورشد ناصر جاداره .خلاصه از انروز با فری صمیمی تر شدم هرروز خوراکی که میبردم باهم نصف میکردیم بیشتر روزا تو ابوس باهاش میرفتم می چسبوندم در کونش انها نشون میداد بدش نمیاد هذ روز ذامت میشد.یکروز گفتمش تا کی اینطوری گفت جا نداریم گفتم من دارم وخانه ناصرو نشونش دادم .گفت نیمشه اعتماد کرد ممکنه دوتا مون بکنه گفتم من بخاطر تو همه کار میکنم دیوانتم توهم اگر بمن دادی دیگه چه یکنفر چه دونفر. چاره نداریم..قبول نمیکرد.انقدر در گوشش خوندم وقربون صدقش رفتم که راضی شد. به ناصر زنگزدم گفتم جا میخام خوشحال شد گفت کی قرار گذاشتیم بذا ی جمعه صبح .گفت تاحالا کون کردی گفتم نه گفت پس یکروز جلوتر بیا یادت بدم .قبول کردم دوروزقبلش رفتم خانه ناصر خیلی استقبال کرد و بوسیدم .برام میوه اورد بعد بردم تو اتاق روتخت.و گفت لباساتو درار من اولش گفتم نه ولی خودش خیلی راحت لخت شد کیرشو گرفت دستش که بسرعت راس شد وحدود شاید 20 سانت ونسبتا کلفت خیلی از کیر من سرتر بود گفت توهم لختشو هردو همدیگرو میکنیم این خودش بهترین امورشه…بعد امد سمتم کمر بندومو باز کرد منهم کمک کردم لخت مادر زاد شدم بغلم کرد.خوابوندم روتخت شروع کرد به بوسدنم گفت همه این کارا کمن میکنم باید باطرفت بکنی حتی فحشهایی کهم بهت میدم بعد زانو زد دوطرف سینم کیرشو گذاشت رو لبام گفت ساک بزن..منم چند سانت از کیرشو وارد دهنم کردم انهم شروع کرد تلمبه زدن هربار بیشتر میکرد تو تا حس کردم کیرش تو حلقمه نمیتونم نفس بکشم میخام اسفراق کنم انهم که متوجه شده بود دارم خفه میشم کیرشو کشید بیرون گفت ببین اینکارو نباید بکنی طرفت اذیت میشه فقط نصف کیرتو تو دهانش میگذاری صبر میکنی ان ساک بزنه…مجدد کیرشو کرد تودهنم.ولب نصف بعد یکدفعه منی داغشو ریخت تودهنم.پرشدی بوی خاص میدادبع گفت قورتش بده برات خوبه کیرت بزرگتر میشه.منهم هرطور بود خوردم بعد کیرشو دراورد گفت ببین ریختن منی تودهن درست نیست بخصوص اگر کیرت تو حلق طرف باشه چون میره توی نای لزج هم هست ممکن طرف را خفه کنه. بهتره موقع ریختن منی کیرت بیرون از دهندباشه که طرف کنترول شده قورتش بده حتما هم سعی کن خوردش بدی که خیلی لذت داره طرفتم دیگه غوررش میشکنه .رامت میشه…یکم هم رو صورتش بریزی خوبه هروقت یادش بیاد هوس کیرتو میکنه. بعو ناصر با دستاش سینهامو مالید وشروع کرد به مالیدن کیرم وبعدشم یکم برام ساک زد که ازلذت داشتم منفجر میشدم. بعد گفت برگرد .
گفت تا حالا کون دادی گفتم نه با دستش لای کونم و باز کرد گفت اره معلومه پلمپش سالمه اکبنده ولی من از اکی درش میارم…بعد از منهم مردای زیاد دیگه ای میگانش…بعد ی تف رو سوراخ کونم انداخت که از گرمیش خوشم امد بعد انگشت خودشم کرد تودهنشو. سر انگشتشو کرد تو سوراخم دردم امدگفت اتش به اختیار من نگهمیدارم خودت کم کم فشار بیار بره تو که اذیت نشی منهم همین کارو کردم انگششتشو تو کونم میچرخوند بالا پایین میکرد خیلی لذت داشت بعو پاشد یه شیشه روغن زیتون اورد.چند قطره ریخت تو کونم با دوتا انگشت وارد شد گفت این کار هارو میکنم که اذیت نشی مشتری بشی وگرنه بیشترین لذت ان موقع است که کیرتو خشگ وبازور وارد کون طرف کنی که فریاد بکشه.وتو توجهی به فریادش نکنی وخونیش کنی یکجوری بکنیش که تا چند روز نتونه درست راه بره….گفت حال یگم گشاد کردی موقشه که خلیفه وارد بغداد بشه بعد سر کیرشو گذاشت رد سوراخ کونم به ملایمت فشار داد ارام خزیدن کیرشو تو رودم حس میکردم..داغبود ولذت زیادی داشت گفت خودت میخای فشار بدی یامن.گفتم توفشاربده. پارم کن مردمن. گفت درد نداری گفتم چرا ولی دردشم لذت بخشه گفت این مدل راحترین مدله کون کردنه حالا پاشو رو زانو دولا شو سرتو بگذار رو بالش منهم پشتت زانو میزنم میکنمت منهم همین طور که گفت فیگور گرفتم .کیرشو با پارچه خشک کرد وگذاشت رو سوراخم با دودستش شانه هامو گرفته بود بزور وارد کردد تازه معنی دردو فهمیدم داد زدم که گفت صداتو بیار پایین میره بیرون مگه نگفتی دردش لذت بخشه.. نمیتونستم از درد وسوزش جوابشو بدم…میخاستم فرار کنم ولی دستاش که شونه هامو گرفته بود نمیگذاشت چند بار که عقب جلو کرد درد تبدیل شد به لذت که صدای ایفون امد گفت ببینم کیه پاشد رفت جلو ایفون گفت مامور گازه درو براشدباز کردم..امد سمتم گفت دراز بکش منم دراز کشیدم خوابید روم گفت دوتا از دوستای خوش کیرم امدن پسر خوبی باش من خسته شدم میدمت دست انها تا حالتو جا بیارن پلپمتو بشکنن.گفتن نه نمیخام. ولم کنن گفت مگه دست تو نخوای ی فیلم خوشگل باید ازت بگیرم .حالا کارداریم که در باز شدو دوتا مرد دیگه امدن داخل ..سلام کردن به به عجب پسریه..حسابی هوس کرده بودیم گفت اره نازه اک اکه سریع لخت شین. که لخت شدند. ناصر جاشو داد به یکی از انهاکه خیلی سریع تا بیخ کرد تو کونم بعد چنتا تلمبه بامن یغلطی زد بطوریکه من امدم رو بعد گفت رضا پاش بگیر بالا بکن توش رضا امد بین پاهام ولی من بشدت دوچرخ میزدم نمیگذاشتم گفت ناصر تو پاهاش بگیر بالا که ناصر زانو زد بالا سرمن دوتا پامو گرفت بالا رضا کیرشوگذاشت در سوراخم فشارداد نمیرفت منهم دادم درامد

رضا با ناصر گفت صدا خفه کنتو بذار تو دهنش کونی صداش نیاد بیرون..که ناصرم کیرشو کرد تودهنم دیگه صدام در نمیامد.بعد رضا روغن ریخت رو کیرش بزور واردشد حالا دوتا کیر تو کونم بود احساسی که داشتم فقط درد بود.بخصوص وقت دوتائی با هم فشار میدادن ولی اگر یکی فشار میداد تو ان یکی میکشید بیرون راحت تر بعد ناصر گفت مدل و عوض کنین من خلاص شم میخام ی فیلم یاد گاری بگیرم .بعد منو بلند کردن از رو خوابوندن رو ی انکه نمیدونم اسمش چی بود رضا هم دراز کشید روپشتم دوکیره کردن تو کونم ناصرم رفت و ی هندی کم وسه تا صورتک اورد که زدن به صوراتاشون ناصر شروع کرد به فیلم برداری میگفت به خند نشون بده که داری لذت میبری. خلاصه دوساعت اسیر این نامردا بودم هرکاری خواستند باهم کردن بعد پاشدن ناصر بمن گفت می بخشی منو این عوضیها سذ زده امدن. .دیگه کاریش نمیشد کرد. توهم نا راحت نباش اینهم ی تجربه بود کسیکه اب از سرش میگذره چه یک نی چه صد نی .بعد گفت پاهات خونی شده برو حمام خودم بیام لیفت بزنمِ.خونها شسته بشه بعد هرکدوم ی تراول 50 تومنی گذاشتن رویهم با ناصر گفتن فیلم بگیر بمنم گفتن با لبخند ازمون میگیری وگرنه یکدور دیگه میکنیمت. من هم همون کارو کردم وناصر منو بر دحمام وتنمو لیف زد گفت بجه های وحشی بودن به جون تونمیخاستم اینطور بشه اخر اینام از من فیلم دارن مجبورم تحمل کنم باید درکم کنی..حالا هروقت خواستی دوستتو بیاری من دذ خدمتم خانه در اختیارت هست منهم نخاستی میرمدبیرون. عوضش خیلیدچیزا یاد گرفتی…..
وقتی از حمام امدیم بیرون ان دوتا عوضی رفته بودن…منهم بسختی میتونستم راه برم. ناصر گفت. چند روزه تحمل کن خوب میشه
اگر خوشتون امد کامنت بگذارین تا داستان بردن دوستم فری را به خانه ناصر رو تعریف کنم دیگر نمیخاستم فذب را ببرم که این اتفا قات براش بیافته ولی ناصر تهدید کرد اگر نبرمش فیلمو پخش میکنه. منهم چاره ای نداشتم…

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *