این داستان تقدیم به شما

قسمت قبل
من در حالیکه زنم داشت نگام میکرد جلوی صمدطاقبازخوابیدم وصمد کیرکلفتش رابافشارچپوندتوکونم ومن هم یک آخ گفتم که زنم گفت زهرمارپسره کونی وبه صمد گفت که محکمترتوکونم تلمبه بزنه ودرحالیکه بادست خون کونم رالمس میکرد دوباره با صمدشروع به لب بازی کردن وصمددرحالیکه توکونم تلمبه میزدلبهای زنم را هم میخورد وحالا زنم هم شهوتی شده بودوبه صمد گفت بیا حالا کوسم را جربده اون دیوث رو ول کن…
 
صمد کیرش را ازکونم در آوردوزنم را بغل کرد وجلوی من بردانداخت رو مبل وبه زنم گفت که کیرم را بخور که زنم هم گفت کهکیرت خونی است برو کیرت را بشوروبیار بخورم که صمدرفت وکیرش را بشور ومن در حالیکه گشاد گشادراه میرفتم رفتم کنارزنم نشستم ویک آخ گفتم که گفت چیه خیلی درد میکند ومن گفتم آره خیلی وگفتم واقعا میخواهی به صمد کوس بدی که گفت آره ازاین به بعد به همه کوس میدم کونی بدبخت دیگر ازاون کیر کوچولت خسته شدم دلم میخوادیک کیر واقعی را توکوس وکونم احساس کنم،که در این حال صمد درحالیکه کیرش را شسته بود وکیرش مثل یک سردار فاتح جلوتر از خودش بود نزد ما آمد ودست زنم راگرفت وبلندش کردولبش رابه داخل دهانش کردوشروع به مکیدنش کرد…

 
درحالیکه کمربندزنم راباز میکردبه من گفت زنم را لخت کنم ومیخواد جلوی من جرش بده ومن هم مثل یک برده حرف گوش کن مانتوی زنم را ازتنش در اوردم وصمد هم شلوارزنم راازپاش دراورد ووقتی به شورت قرمزرنگ زنم نگاه کردیم دیدم که شرتش خیس خیس شده وزنم هم متوجه شد ویک کمی خجالتی شدوسرش راانداخت پایینوصمد از چانه زنم گرفت وگفت که این آبکوست به خاطر کیرمن است که زنم هم گفت بلی که ازاین به بعدش را به صورت مکالمه ای مینوسم…

 
صمد:جون حالا بیا مزه کیرم را بچش وزنم زانو زد وشروع کرد به ساک زدن کیر که یک سوم کیر صمدبه زورمیرفت تودهن زنم وصمد همبا موهای دراز زنم بازی میکرد درحالیکه چشماش رابسته بودوآه میکشیدومن هم که دیگرتمام وجودم ازلذت وشهوت لبریز شده بود(نمیدونید که چه حسی دارد که جلوچشمت یک کیرکلفت با زنت حال کند)وداشت با کیرم بازی میکردم ودراین حین صمد کیرش را درآورداز دهن زنم وپستان های زنم را گرفت تو دهنش وشروع به خوردنش کرد وزنم هم که دیگراز شهوت داشت منفجر میشد شروع به التماس کرد که ازکوس بکندش
زنم:آییییییییی من بکن جرم بده کیرت رازود یاش بکن توکوسم آخخخخخخخخخخخخخخ جلوی شوهردیوثم من جربده
صمد:جونننننننننننننننننننننن الن جرت میدم بزارازکوست هم بخورم ورفت بین پاهای زنم وباانگشتاش کوس زنم راباز کرد وگفت آخ چه کوس کوچولو وتنگی داری البته مشخص است که بااون کیرکوچولوی شوهرت باید هم تنگ باشد
 
از امروزخودم گشادت میکنم جون تو دیگر زن من هستی من شوهر واقعیت هستم وزبانش را کرد داخل کوسزنم که زنم یک آه بلندی کشید وبادوتادستاشسرصمد را محکم به طرفکوسش فشار دادویک جیغ کشیدوتنش شروع به لرزیدن کردودربه ارگانیسم رسید ومن میدیدم که آب کس زنم ازبغلهای ران وصورت صمد به بیرون زدوصمدهم بافشار دستای زنم راازدورسرش آزادکردوبلندشدومن دیدم کهصورت صمد ازآبکوس زنم خیس شده وازکوس زنم هم آب به بیرون می جهیدومن اولین بار بود که همچین چیزی از زنم میدیدمودرهمین حین صمدپاهای زنم رکه میلیرزیدراانداخت رو دوشش وسرکیرش راگذاشتجلوی کوس زنموباشدت کیرش راداخل کوس تنگ زنم فشار داد که زنم یک جیغی کشید که من گفت م الان کل شهر فهمیدن زنم جر خورد وصمد عین وحشی ها شروع به تلمبه زدن داخل کوس زنم کرد وزنم هم در حالیکه گریه میکردبا التماس از صمد خواهش میکرد که کیرش را درآورد
زنم:آییییییییییییییی سوختم جر خوردم نامرد وحشی بکش بیرون مردمممممممممممممممم آخخخخخخخخخخخخخخخخ وبه من التماس میکرد که اون ازدست صمد نجات بده،
زنم:دیوث کوسکش جر خوردم بیا من را از زیر این خرکیر درارررررررررررررررر ومن هم در حالیکه هزفریادهای زنم شهوتی تر شده بودم رفتم از کنار کیرم را میمالیدم دور لب ودهن زنم
صمد:آخ چه کس تنگی دارد زنت جون از کون خودت هم تنگتر است جونننننننننننننننننننننننننننننن
من:آخ بکن جرش بده ازاین به بعد هروقت خواستی بیا هم منو بکن وهم زنم را ما هردو زنت هستیم
وزنم هم که حالا به کیر صمد عادت کرده بودسرش را بلند کرد ولبهای صمد راگرفت وشروع به خوردن لب های همدیگر کردند…

 
 

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *