این داستان تقدیم به شما
من ۱۷ سالمه بدنم سفید و تمیز و بدون مو قدم ۱۷۵ وزنم ۷۴ تقریبا لاغر هست عاشق سکس هستم ولی زیاد موفعیتش برام پیش نیومده این داستان که می خوام بگم مال هفته پیشه …
***
ماجرا از این قرار بود که روز اول مدرسه در دوم دبیرستان با پسری بنام یاشار که خیلی بور و سفید و با استخون بندی درشت هم هیکل خودم آشنا شدم و از شانس خوب با اون تو یه کلاس افتادم و رفتم بغلش نشستم و تا آخر سال بغل دستیم بود همه ی بچه های کلاس تو کف یاشار بودن مخصوصا زنگ ورزش که لباساشو عوض میکرد بدن ورزیده و خیلی سکسی داشت یک روز من تصمیم گرفتم که بعد از مدرسه ا به خانه مادربزرگم بروم و خانه ی یاشار هم در نزدیکی آنجا بود و تصمیم گرفتم با اون بروم تو راه که داشنیم میرفتیم تعریف میکرد که مامانش تا ساعت ۵ نمیاد و پدرش هم تا شب و من هم گفتم پس خونه خالیه اون هم تعارف الکی زد ولی من قبول کردم وقتی رفتم آنجا تقریبا خانه ی بزرگی داشتن و رفت تو اتاقش که لباساشو عوض کنه منم کیفمو در اوردم و پیراهنم را هم که زیرش یک تیشرت نازک پوشیده بودم در آوردم و یاشار آمد و من را به اتاقش تعارف کرد و لب تابش را روشن کرد و چون من رو صندلی نشسته بودم خودش اومد روی کیرم نشست و من خیلی تعجب کردم چون تاحالا اینجوری ندیده بودمش منم یهو کیرم راست شد اونم به رو خودش نیوورد و هی فشار میداد منم به شوخی گفتم عزیزم اینجا ناراحتی بریم رو تخت و اون بلند شد گفت بریم
منم رفتم رو تختش یه لحظه رو مو اونور کردم دیدم لباساشو در اورد و پرید روم و شروع کرد به بازی با لب و کیرم بعد خودش لباسامو در آورد و گفت بیا تو اول کیرمو ساک بزن منم دیدم اگه مخالفت کنم ناراحت میشه قهر میکنه شورتش رو در آوردم باورم نمی شد کیرش حدودا ۱۹ سانت بود و سفید سفید بعد بهم گفت منتظر چی هستی بدو منم شروع کردم حسابی براش ساک زدم بعد بدنشو لیس زدم بعد بهش گفتم حالا نوبت توعه برا ساک بزنی رو تخت دراز کشیدم دستمو گذاشتم زیر سرم و شروع کرد به ساک زدن یه لحظه نگاش کردم باورم نشد از جنده ها هم بهتر ساک میزد خیلی وارد بود اصلا دندونش به کیرم نگفت بعد یهو ساک زدنو ول کرد پرید بغلم شروع به لب گرفتن بعد گفتش برگرد می خوام کومتو بکنم که من گفتم نه اول تو باید بدی اونم موافقت کرد و به حالت سگی شد و من دیدم سوراخش یکم بازه
فهمیدم قبلا هم داده یکم تف زدم بعد آروم کردم توش تا ده دقیقه تلبه میزدم که احساس کردم آبم داره میاد بعد بدون اینکه بهش بگم همشو خالی کردم تو کونش بعد جیغ زد گفت چرا اینکارو کردی منم اهمیت ندادم رفتم دستشویی خودمو شستم بعد گفتش تو کون ندادی منم گفتم نمیدم اونم خیلی ناراحت شد منم لباسامو پوشیدمو رفتپ از اون موقع تا الان دیگه باهام قهره و همو ندیدیم
نوشته: شروین
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید