این داستان تقدیم به شما

امیر هستم 19 سالمه بدنم خطی هست و از این تپلهای گوشتی هم نیستم.
این داستان بر میگرده به 2 سال پیش وقتی سال سوم دبیرستان بودم
داستان رو از اینجا شروع کنم که اواخر سال بود (بهار) و وقتی بود که معلم ها تقریبا درساشون رو تموم کرده بودند،
کلا نه تویه کفه کون دادن بودم نه سر وگوشم میجنبید و نه چیزی ، آخرین بارم که سکس داشتم اون زمان بر میگشت به 3یا4ماه قبله این داستان که یه مفعول رو کردم. تقریبا بچه زرنگ (درسی)دبیرستانمون بودم و معلم و مدیر روم حساب باز میکردن و حرفم رو قبول داشتن. رشته تجربی هم هستم. یه روز که یادمم نیس چند شنبه بود سرکلاس آمار بودیم بعد از ظهرم بود ولی کتاب تموم شده بود و نشسته بودیم نگاه هم میکردیم که یکی از بچه پیشنهاد داد پاشید بریم داخل حیاط فوتبال بازی کنیم (دوتا حیاط داشتم که زمین فوتبال داخل یکیش بود). معلمه هم گفت یکیتون پاشه اول اجازه بگیره از ناظم یا مدیر توپم بگیره تا بریم… بچه ها هم به من گفتن تو برو تا اجازه بده بریم، آقا ماهم پاشدیم رفتیم.اتاق ناظم درش بسته بود منم رفتم ساختمون دیگه (که مدیر و معلما و دفتردار و…)اینا داخلش بودن.از دفتر داره پرسیدم گفتم مدیر داخل اتاقش هست؟؟گفت اره .منم رفتم درش بسته بود، در زدم ج نداد دوباره زدم بازم ج نداد ،در رو باز کردم!!!دیدم سرش زیره میزش هست.اتاقشم خیلی بزرگ بود. ترسیدم ازش چون خیلییی بداخلاق بود جوری که میترسیدی سلامش کنی. محسن آقو(مدیرمون) یه مرد تقریبا47ساله اینا بود که واقعا بد اخلاق بود ولی چون حالو من نمره اول مدرسه بودم باز احترام منو میزاشت. من که اصلا فکرش نمیکردم سکس داشته باشم با یه مرد سن بالا اونم مفعول باشم از اون بدتر با مدیر خودمونم باشم!!!!
خلاصه با هزارجور خایه مالی اجازه گرفتم که بریم فوتبال،نامه بهم داد برم بدم معلممون بعدشم گفت بچه ها رفتن اونور بیا داخل اتاقم بشین پای سیستم چن تا اسامی وارد کن.منم گفتم باش (حوصله فوتبالم نداشتم تازه میخواسم بشینم کلاس با گوشیم چت کنم).
همون روزم ب طرز عجیبی مدرسه ساکت و آروم بود.بچه ها که رفتن پاشدم رفتم داخل اتاقش .وقتی وارد شدم قشنگ بویه اسپری تاخیری میومد:/ .رو خودم نزاشتم کلا باورمم نمیشد.نشستم پشت میزش ،دیدم رفت سمت در در رو قفلش کرد.فهمیدم جریان از چه قراره ولی بازم باورم نمیشد:/ محسن آقو قدش نقریبا 178اینا مثل خودم و وزنش شاید78اینا بود ولی یه خورده شکم داشت.دیدم پیرهنش داره در میاره یه رکابی سفید تنش بود اونم در آورد .منم زدم زیر خنده نگام کرد گفت چیه؟؟ منم با ترس گفتم هیچی خلاصه همیجوری اومد سمت .حرفامون زیاد یادم نیس ولی یادمه بهم گفت دوس داری؟؟!!منم با سر تایید کردم (خودمم خیلی حشری شده بودم اون لحظه) حالا چه فاعل اونموقع بودم چه مفعول!! خلاصه بی مقدمه دستم گرفت از رو شلوار گذاشت رو کیرش (اصالتن لر هم بود)کیرش قشنگ بلند شده بود.

سینش تقریبا زیاد مو داشت، مویه سفید و سیاه. بعد قشنگ یه لب ازم گرفت منم دیدم دیگه کاری نمیشه بکنم،خودم رو سپردم بهش با اینکه یه 100 تا علامت تعجب داخل مغزم بود و باورم یک درصدم نمیشد که همچین آدمی باشه. کلی مالوندم منم همینطور کم کم لباسش کامل در اورد .سرم گرفت پایین تا بخورم کیرش رو. اول که کردم دهنم تلخ بود بخاطر اسپری بهم هم گفت.بعد کمکم مزش اومد توی دهنم خووووب خوردم کیرش؛ کیرشم تقریبا17 اینا بود کلفتیش معمولی ولی سرش گوشتیو بزرگ بود.یه 5مینی که خوردم کیرش لباسام کلا در اورد از تنم بدنمم سفیده کلی سینه و گردنم رو خورد ؛واقعا حشری شده بودیم جفتمون ،دیگه واسش کم نزاشتم منم کلی گردنش رو خوردم. اول بلندم کرد از رو صندلی کیرش گذاشت رو کیرم و کلی مالوندش به هم(کیرامونم هم اندازه بود با این تفاوت که ماله محسن جاافتاده بود و یه رگ برآمده هم رو کیرش بود) دیگه دیدم کونم رو میخواد انگار ، خوابونم کفه اتاق کلی کیرم خورد بعد اونطرفیم کرد کلی کون و سوراخم رو لیس زد و بعد گرمی کیرش رو بدنم حس کردم(سنش بالا بود و جاافتاده و از این لحاظ که بهم حال میده مطمئن بودم). باره اولم بود که مفعول بودم بخاطر این سوراخم خیلی تنگ بود اول یه انگشتی بعد دو انگشتی کرد پشتم بعد که حسابی جا باز کرد گفت حاضری بهم منم گفتم آره .یواش یواش سرش رو داد داخل.بهم گفت صدا نده کسی نفهمه، اول از درد داشتم منفجر میشدم با سوز زیاد بعد که دید عادت کردم شروع کرد تلنبه زدن. واقعا آدمه داغی بود و هست. نفس زدناش رو کنار گوشم حس میکردم. من که از مفعول بودن خوشم میومد بهش گفتم جرم بده لطفا. دیدم داره تند تر میزنه از درد داشتم میمردم و صدا هم نمیدادم فقط صدای نفسامون بود داخل اتاق .دوتامون تو فضا بودیم. کمرش خیلی سفت بود و آبشم نمیومد که دیدم کونم داغ داغ شده از داخل….30 مین اینا کلا طول کشید!بعد کلی از هم لب گرفتیم و پوشیدم و…
دیگه از اون زمان تا الان هم باهم نبودیم!!

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *