این داستان تقدیم به شما

سلام
اول تشکر میکنم از وبسایت شهوتناک که انقد داستانای باحال و جالب میزاره و آدم واقعا لذت میبره از خوندنشون و به قول معروف آدم و میبره رو ابرا….
من ماهان اهل کرجم. 17 سالمه
از کلاس شیشم که فهمیدم سکس چیه و اینا زدم تو کار داستان و فیلمو اینجور چیزا…
یه مدت بود که توی سایت شهوتناک داستانای گی میخوندم
از بعضیاش واقعا حالم به هم میخورد خیلی چندش بودو با خودم میگفتم گی خیلی چیز چرتیه
ولی نمیدونم چرا از بخشای که مربوط به کیر خوری میشد خوشم میومد و با خودم میگفتم حتما باید باحال باشه خوردن یه چیز نرم و گوشتی
 
یه سری که خونمون خالی شده بود یکم داستان خوندم و کیرم شق شد
با خودم گفتم بزار امتحان کنم ببینم میتونم کیر خودمو بخورم یا نه
کلی زور ردم و خلاصه فقط زبونم رسید بهش
بیخیال شدمو وقتی خواستم لباس بپوشم خودمو تو آینه دیدم
یه ور وایسادم تا خودمو بر انداز کنم
دیدمدکونم بزرگه و نسبت به بقیه بچه هامون یه چیزی بیشتر دارم
یه رفیق داشتم تو مدرسه اسمش پارسا بود (مستعار) یکم قدش از من کوتاهتر بود و پوستش سفید. مسیر برگشتمون یکی بود
ی بعضی وقتا میشد با هم برمیگشتیم
یه بار که دیگه خیلی حشرم زده بود بالا و نمیتونستم خودمو کنترل کنم بهش گفتم پارسا یکم دیگه هم باهام راه میای تا برسم خونه؟
قبول کرد
از کوچه بقلیشون راه افتادیم داشتیم میرفتیم
محلشون نو ساز بود و زمین خالی و خاکی زیاد داشت با تپه های بلند
 
رسیدیم اونجا ها که بهش گفتم پارسا، تاحالا به این فکر کردی کسی کیرتو بخوره؟ گفت بنظر حالب میاد ولی بهش فکر نکردم فقط فیلماشو دیدم
گفتم یه چیز بگم نمیخندی و مسخرم نمیکنی؟ گفت چی؟ گفتم من خیلی دوستدارم کیر خوردنو تجربه کنم
گفت میخوای کیر منو بخوری؟ گفتم خواهش میکنم نخند گفتش بیخیال بابا بزار برم
ولی چه میشد کرد؟ آمپر چسبونده بودم بدجور
کلی اسرار کردمتت بردمش یکم اونور تر یجا بین ساختمون و تپه.
گفت مطمئنی؟ گفتم آره. شلوارشو کشید پایین
کیرشو دیدم تعجب کردم
خیلی کوچیک بود شاید 5 سانت وقتی خواب بود
ولی خوبیش این بود که سفید و بی مو بود
یکم خجالت کشید از اندازه کوتاه کیرش
گفت خب خوابه چیکار کنیم؟ ولی حیف شد من میخواستم خوابشم بخورم که یکم مکث کردمو گفتم میخوای شلوارمو بکشم پایین یکم بمالیش به کونم؟ گفت باشه
شلوارمو یکم کشیدم پایین(اونجاها خلوت بود کسی رد نمیشد) ولی کامل کونمو ندید داشت اون کوچولوشو میمالید به کونم
داغ بود و با مزه
نیم شق که شد برگشتم شلوارو کشیدم بالا و کیرشو با دستم میمالیدم
کیرش بزرگتر شده بود
خیلی لحظات لذت بخشی بود که گفت بسه بیدار شد
نوبت به خوردن رسیده بود
زانو زدم جلوی اون کوچولو
یکم زبونمو زدم بهش و یواش یواش خوردمش
یکن که خوردم گفت بسه دیگه میخوام برم
گفتم زوده حالا وایسا یکم دیگه بخوردم

 
گفت اگه بیشتر بخوری میکنمت یکم فکر کردم گفتم با خودم کیرش به سوراخم نمیرسه که بخواد همچین کاری کنه
گفتم باشه
یکم دیگه خوردمو گفت حالا برگرد
برگشتم و شلوارمو کشیدم پایین خیلی دوست داشتم به کونم دست بزنه ولی نزد
کیر کوچولو رو گذاشت رو چاک کونم ولی هر کاری کرد نرسید
اونروز تموم شد و گذشت
حیف شد
ولی شمارشو یه روز داد بهم که داشته باشم
الان مدارس تموم شده و نمیبینمش ولی کارنامه ها رو هنوز ندادن
واسه اون روز کلی نقشه کشیدم اگه ببینمش
میخوام یه بار دیگه کیرشو بخورم
 
 
امیدوارم خوشتون اومده باشه
و امیدوارم روز گرفتن کارنامه ها ببینمشو یه روز شیرین دیگه واسه خودم بسازم
خوشحال میشم نظر بدید

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید