این داستان تقدیم به شما
با سلام
من آروین هستم الان 23سالمه.قدم 180 و وزنم 90 هستش.توپولم و سفید و همیشه مو های بدنمو میزنم چون واقعا دوست ندارم.یادمه حدودا از 15 16سالگی به مفعول بودن علاقه مند شدم.ولی خب زیاد حسی به پسر ها با اندام های مردونه و پشمالو نداشم واسه همین افتاده بودم دنبال زنپوش ها و دوجنسه ها.تا سن 22سالگی دنبالش بودم و چندین باری با زنپوش سکس داشتم ولی دوجنسه نه.متاسفانه اکثرا دروغی بودن تا اینکه با برنامه هورنت اشنا شدم.اونجا به چند نفر که زده بودن دوجنسه هستند پیام دادم که یکیشون جواب داد.اسمشو اینجا میزاریم سحر.سحر حدودا 30سالش بود و هم قده من بود ولی حدودا 110کیلو وزنش بود.
ولی چیزی که منو علاقه مند کرده بود کیره 22سانتیش و حس ارباب بودن سحر بود.یکی دو روز باهم حرف زدیم و عکس دادیم تا اشنا شیم تا اینکه رای 5شنبه قرار گذاشتیم.روز قبلش حسابی به خودم رسیدم و شیو کردم و اماده شدم.5شنبه قرارمون ساعت 12 بود.ساعتت 11نیم اومدم از خونه بیرون هرچی بهش پیام و زنگ زدم جواب نداد.
فکر کردم دیگه پیچونده منو تا اینکه نزدیکای 12نیم بود دیدم زنگ زد.گفت خواب بوده اینا و الان راه بیوفتم.راه افتادم سمت خونش که سمته پونک بود.کلی استرس داشتم هم چون اولین بار بود قرار بود با دوجنسه باشم هم میترسیدم نکنه اتفاقی بیوفته.خلاصه رسیدم اونجا و رفتم خونه نشسته بود رو مبل یکم حرف زدیم بعد گفت بریم اتاق.رفتیم دراز کشید گفت شروع کن ببینم چیا بلدی.اومدم برم سمت کیرش گفت الان زوده برو پاهام بلیس منم گوش کردمو شروع کردم به لیسیدن و یواش یواش میومدم بالا تا روی رونش.سرمو گرفت برد سمت کیرش.خوابیدش هم ترسناک بود.شروع کردم به ساک زدن.شاید بگم نیم ساعت داشتم میخوردم اونم گاهی فحشم میداد گاهی هم با موبایلش داشت حرف میزد.بعدش گفت پاشو.پشدم گفت چه مدلی بکنم راحت تری گفتم فرقی نداره گفت پس رو شکم بخواب.منم خوابیدم.سوراخم و کیرشو پرب کرد شروع کرد فرو کردن.من قبلا داده بودم ولی این کیر واقعا بزرگ بود درد داشتم ولی نه زیاد
.اینقدر اروم اروم فرو کرد که دیگه شکمشو روی کمرم حس کردم.شروع کرد تلمبه زدن.5مین اینجوری کرد کیرشو در اورد بعد پاهامو گذاشتم رو شونه هاش دوباره کرد بعده 10مین کیرشو در اورد با دستمال تمیز کرد گفت ساک بزن تا ابم بیاد.شروع کردم به ساک زدن.داشت ابش میومد گفت همشو میخوری و سرمو رو کیرش با دستاش نگه داشت.ابشو تو دهنم حس میکردم یکم شور بود ولی قابل تحمل بود.بعدش یکم دیگه حرف زدیم من لباسامو پوشیدمو رفتم.
واقعا تجربه بی نظیری بود.
نوشته:
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید