این داستان تقدیم به شما
سلام من جابر هستم
این داستان برمیگرده به سه سال پیش…
***
من یه باجناق دارم که خیلی باهاش میرفتم قلیون سرا و همونجاا با هم گپ میزدیم
اوایل حرفای سکسی ما محدود شده بود به حرف زدن درباره فامیلای خانم هامون
اما کم کم حرفهای خصوصی تر درباره تجربیات سکسی به هم میزدیم
یک بار تو حرفام از طولانی بودن زمان سکسم و اینکه گاهی اوقات اینقدر سکسم طولانی میشه که ادامه نمیدم باهاش صحبت کردم.
چند روز از این موضوع گذشته بود که بهم گفت آریا شاگردش رو میشناسی؟؟ منم گفتم آره
بهم گفت من حدود یک سال با مادر آریا رفیقم.
من که وقتی اینو ازش شنیدم مغزم سوت کشید، چرا که من حتی یکبار ندیده بودم این زن سر تو کوچه بالا بیاره به کسی نگاه کنه.
بهش گفتم چجوری مخش رو زدی که برام توضیح داد مشکل جنسی شوهرش و آغدم امکان نزدیکی خوب برای اون باعث شد بیاد سراغم.
بگذریم یه روز که باجناق داشت از کارایی که با مادر آریا کرده میگفت گفت که مادر آریا از من سکس سه نفره می خواد.
منم تو تو ذهنم اومدی و تو رو پیشنهاد دادم.
منم از خدا خواسته گفتم باشه مشکلی نیست.
قرار گذاشتیم فرداییش با هم بریم سمت دریا و یه اتاق کرایه کنیم،
قبول کرد و فردا با ماشین رفتم دنبالشون که بیرون شهر منتظرم بودن
تا خود اون خونه ای که به زحمت کرایه کردیم و مرده گیر داده بود شناسنامه می خوام هیچ صدایی از مادر آریا در نیومد
حتی گاهی حس میکردم ناراضیه
اما بعدش بهم گفت که استرس داشته و میترسیده
وقتی رفتیم تو خونه با باجناق رفتن تو یه اتاق و من تو سالن موندم تا ببینم چی میشه
بعداز ده دقیقه باجناق صدام زد رفتم تو و وقتی بدن سفیدش رو دیدم برق از سرم پرید
مادر آریا مربی بدنسازی با چهره ای برنزه و بدنی میزان و فوق العاده خوش تراش بودکه من نتونسته بودم از پشت لباسهای سنگینی که میپوشید تشخیصص بدم
صدام کرد و گفت بیا ببینم چی داری اینقد ازش تعریف میکنن
شلوارمو در آوردم و رفتم جلوش سرپا ایستادم
دستش رو آورد جلو و شورتمو کشید پایین و کیرم رو کشید سمت دهانش و شروع کرد به ساک زدن کیر دوتایی مون
حسابی از دیدن باسن سکسی ش وقتی دراز کشیده بود و ساک میزد حال میکردم
رو تخت برگشت و گفت جی جی هام مال شما، ما هم شروع کردیم به خوردن سینه هاش دستم رو بردم سمت کسش و با دست تحریکش کردم کم کم صدای ناله ش میومد که سرموقع حل داد سمت کسش منم که عاشق خوردن کس بودم دیوونش کردم دیگه جیغ میزد!
شروع کردم به کردن و اون هم همینجور جیغ و ناله میزد
باجناق هم داشت از لب میگرفت و بیشتر تحریکش میکرد که بهش گفت از عقب بذار باجناقم شاخ در آورده بود گفت تو این یک سال یک بار هم اجازه ندادی از عقب بکنمت المیگی از عقب بذار با یه کیر تو کست
گفت می خوام الان
گفتم من از عقب بکنم گفت نه تو کیرت بزرگ جرم میده و نذاشت
من رفتم پایین و اون اومد رو من و از جلو کردمش و باجناق شروع کرد به فشار دادن کیر دم سوراخ کونش وااآاای نمیدونین چه حالی میداد وقتی کیر باجناق با کیرم از پشت یه پرده برخورد میکردد
دو دقیقه نشده بود که باجناق کارش تموم شد و آبشو ریخت تو سوراخ کونش
باجناق گفت من شما رو تنها میذارم و دوباره میام
وقتی رفت بیرون مامان آریا زیر گوشم گفت خیلی زود کارش تموم میشه من باز می خوام
گفتم من پیشتم نترس
تو هر پوزیشنی که بلد بودم کردمش و اونروز چون واقعا داشتم از حس دو طرفه ما لذت می بردم سکسم چهل دقیقه طول کشید..
ازش خواستم از عقب بکنمش و تو اوج لذت قبول کرد
وقتی گذاشتم تو کونش باجناق که هی میرفت و میومد گفت دوباره بیام و اون قبول کرد که باجناق از جلو و من از عقب بکنیمش
واقعا فریاد میزد و می ترسیدم که کسی متوجه بشه
آبم داشت میومد که بیرون کشیدم و گفتم آبشو چیکار کنم گفت بیار میخورمش
باحناق از حسودی داشت دق میکردد
گفت مال منو چرا نخوردی گفت هیییییییس
کیرم رو اونقدر مکید تا تمام آیم خارج شد
بعداز اون ماجرا اون دیگه سه نفره نمی خواست و فقط با من میپریدتا امروز
نوشته: جابر
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید