این داستان تقدیم به شما
سلام من نیما هستم 19 سالمه از تهران چند ماه پیش حوصلم سر رفته بود داشتم تو تلگرام گپ های سکسی کص چرخ میزدم, واسه خنده نوشتم فاعلم یه فاعل دیگه بیاد دوتایی فیلم سوپر ببینیم جق بزنیم بعدش یکی اومد پیویم اسم نذاشته بود گفت چرا نمیکنی چرا میخای جق بزنی گفتم کسی بهم نمیده این حرفا گفت اگه کیرت خوشگل باشه من بهت میدم منم عکس کیرمو فرستادم گفت چ درازه یه ایموجی میمون داد اول گفت اسمم پیمانه 22 سالمه ولی حس دخترونه دارم و سینه دارم اینا بعدش گفتم عکس بده گفت نمیشه باید ازت مطمعن بشم خلاصه هرمدل عکس گفت از خودم دادم بهش بعد گفتم تو عکس بدنتو بده گفت راستش من کیر ندارم متاسفم من اسمم سانازه 25 سالمه شوهر سرده به زور باهام سکس میکنه گفتم خب الان من چیکار میتونم بکنم براتون گفت:اگه نیاز هامو برطرف کنی خرجت میکنم
خلاصه قرار گذاشتیم یجا با ماشین اومد دنبالم رفتیم بیرون خیلی خوشگل بود سفید مو مشکی پوستش یدونه لک ام نداشت تو ماشین یکم از هم لب گرفتیم بعدش منو رسوند رفت خونه قرار شد شوهرش نیس برم خونشون چون شوهرش از صبح میره ساعت هشت شب میاد خونه کارمنده یجا منم یه دستی به سرو روی کیرم کشیدم ساعت ده صبح رفتم خونشون دیدم یه لباس جذب زرد پوشیده بود سینه هاش و کصش افتاده بود بیرون اصن رفتم تو برام شربت آورد گفت لباساتو در بیار راحت باش منم سریع شلوار و پیراهن در اوردم یهو اومد پیشم نشست از گردنم شروع کرد خوردن تا شکمم داشت میرفت رو کیرم نمیخاستم ابم زود بیاد بهش گفتم حالا تو لخت شو من بخورمت لباساشو کند یه جفت ممه 85 افتاد بیرون با یه کص تپل سفید بی مو از نوک انگشتش شروع کردم خوردن بعد رفتم رو روناش رو میخوردم گاز میزدم بعد یه لیس از وسط شکمش زدم داشت دیوونه میشد رفتم رو سینه هاش تند تند میخوردمشون گفت برو کصمو بلیس منم گفتم 69 شیم رو مبل 69 شدیم با کص نشست رو صورتم داشت کیرمو ساک میزد دو سه دیقه ساک زدم آبم اومد شاید بیست دیقه خوردم کصشو بعدش یه آبی اومد رنگش سفید کمرنگ بود خوردمش یکم شور بود فهمیدم ارضا شد گفت بریم حموم دوتایی رفتیم حموم داشتم نازش میکردم با لیف بدنشو میشستم کونشو میشستم بش گفتم سگی وایسا خوب کونتو بشورم.شامپو بدن رو گرفتم ریختم تو سوراخ کونش با انگشتم با سوراخ کونش بازی میکردم یکم جا باز کرد کیرمو انداختم توش شروع کردم تلمبه زدن
قمبلهای کونش میخورد به پاهام صدا میخورد توی کونشم آتیش بود از بس گرم بود پنج شیش دیقه کردمش آبم اومد باز خالی کردم تو کونش خودمونو شستیم اومدیم بیرون دیگه حال سکس نداشتم ماکارونی درست کرده بود رفتیم رو مبل نشستیم زدم جم سیریس داشتیم سریال میدیم خلاصه غذارو خوردم یکم جون گرفتم اونم حشری بود داشت ظرفارو میبرد ظرف شویی که بشوره چون نمیخاست شوهرش ببینه ظرفارو رفتم پشتش بغلش کردم گردنشو داشتم میخوردم اونم اه و ناله میکرد حولشو در آوردم از این حوله لباسیا داشت منم حوله شوهرشو داشتم یکم کصشو مالیدم دیدم خیس شده کیرمو کردم داخل تلمبه میزدم بعد گفت بریم اتاق خواب رو تخت دراز کشیدم نشست رو کیرم خودش بپر بپر میکرد کونشم بزرگ بود صدای بلندی تولید میشد بیست دیقه همین مدلی سکس کردیم دیگه خسته شد گفتم سگی بخاب خوابید کردم تو کوصش انگشتمم تو کونش تند تند تلمبه میزدم پنج شیش دیقه زدم ابم داشت میومد ریختم رو کمرش اونم ارضا شده بود لرزید دستمال گرفتم پاک کردم کمرشو خلاصه یکم لب گرفتیم من گفتم دیگه باید برم خدافظی کردیم داشتم میرفتمم صد تومن بهم داد منم هرچی اصرار کردم نمیخاد قبول نکرد الانم چندماهه باهمیم هر دوروز در هفته سکس میکنیم معلوم نیس کی باید شوهرش یهو بیاد خونه بگا بریم
پایان.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید