این داستان تقدیم به شما

بیش از دهسال بود مهری در دودمان ما دل منو می لرزاند مهری عروسی جوان (15 ساله) درست از شبی که در یک سمت کرسی خوابیدیم و پستی و بلندی های تنش جفت پستی بلندی های من در بغلم قرینه شد
دهها و صدها بارم بیشتر بغلم جا گرفت و نشد کام بگیرم و اتشم فروزانتر و اشتیاقم بیشتر و بیشتر شد
بماند که چندین بار تا یک سانتیمتری سکس با مهری رفتم و نشد
ماهها بین من مهری شب ها در زمان رفتن شوهرش به سربازی مادرم بود تا خوابش می برد به بهانه بغل کردن مادر دستهایم روی سینه ها و لای پای او میچرخید و گاهی به بهانه اب خوردن به سمت او رفته و با لای پایش ور میرفتم و دل نداشتم از زیر شلوار یا حتی دوسه بار با شورت ک دامن بود از زیرشان دستمو به سوراخ کسش برسانم جز یکبار اونم شبانه با گریه دخترش نشد تو سوراخش انگشت کنم فقط رو کسش و شکافش دستم رسید خلاصه هر دو از ابتدای عروس شدنس از 15 سالگی کارمان این بود مهری تسلیم بود و من سوار ولی حیف سواری نمی گرفتم
گذشت و گذشت تا زن گرفتم با زن گرفتن فهمیدم چه راحت میتوانستم مهری را مال خود کنم
 
چون زنم را شبی دیدم به راحتی همسایه ام گایید تازه دو ریالیم افتاد که ای دل غافل چذا من با مهری نکردم زنم سبقت گرفت از زنم خوشم نمی اومد و وقتی دست به کسش زدم پر از اب پسره بود و پسره هم واقعا خوشتیپ بود فهمیدم زنها خیلی راحت قابل شکارند بهش تا کسشو خیس میدیدم می گفتم رفتی دادی حسابی گاییدنتا خخخخ زنمم انکار می کرد ولی اخرش مچشو شبی گرفتم چون بمن قرص خواب توی نوشیدنی یا قهوه میداده شک کردم شبی نخوردم ولی وانمود کردم که خورده ام خودمو بخواب زدم وقتی خاطر جمع شد رفت در واحد را از بیرون قفل کرد نشد با کلیدم از تو باز کنم چون کلید را رو قفل مخصوصا گذاشته بود (تو پرانتز بگم که یکبارم بیدار شدم دیدم زنم نیست شاید دو ساعت و یا بیشتر شد اومد گفتم کجا بودی ؟ گفت دستشویی توی کسش پر اب منی بود بو کردم معلوم بود تا دستمو کردم تو کسش اندازه چند قاشق منی اومد بیرون باز گفت مال خودمه که خودمه) تا از تراس کشیدم بالا رفتم پشت بام در راه پله همیشه بدون قفل بود آمدم پایین طبقه زیر خودمان تو توالت منتظر شدم (توالت هر دو کاحد تو راه پله است) تا زنمو پسر همسایه از خونش بدرقه کرد ولکنشم نبود صدای ماچ و بوسشون راه پله را پر کرده بود تا ولش کرد درو بست و زنمم رفت بالا منم از توالت در اومدم یواشکی پشتش بودم تو پاگرد پایینی نمیدید اگه می دید وحشت زده بود میدونستم اگه خودمو نشون بدم سکته می کنه گذاشتم رفت تو کلید خودمو داشتم دستم بود قفل کرد با کلید بازش کنم گذاشتم خاطر جمع رفت تو خونمون رفتم در همسایه را زدم میدونستم پسره تنهاس تا درو باز کرد لخت بود فکر کرد زنمه درو باز کرد گفت عزیزم برگشتی بیا تو گفتم که دیوث بیدار نمیشه ؟! که چاقو را گذاشتم حلقش گفتم صدات در بیاد کشتمت من هیکلم درشتر از پسره است
 
تسلیم شد گفتم به یک شرط کاری باهات نخواهم داشت اونم با رضایت خودت بذاری کونتو بگام راضی شد چاقو کماکان دستم بود بهشم الکی گفتم شنود گذاشتم همه حرفاتونو ضبط کردم پسره فکر می کرد کیرم معمولیه اماده شد منم کرم مالی کردم خوابید رو اوپن اول با انگشت بازش کردم وجدانن از کون زنم خیلی سفیدتر و زیباتر بود بدون مو تپل
بعد که کیرمو گذاشتم هرچه توان داشتم فشار دادم کونشو پاره کرد و رفت تا ته واقعا بی هوش شد ولی گاییدم و با کون خونی ولش کردم گفت بعدداین ازادی زنمو به دور از چشمم بکنی ولی حامله اش نکن برگشتم به زنم گفتم همه چیزو میدونم فقط از یارو حامله نشو ازادی چون کون عاشقت را گاییدم قراره هر از گاه کونشو بکنم اونم تو را بکنه ….
تا از اون شهر رفتم چون کاری در شهرستانی که او(زن فامیل نزدیکم) نزدیکش بود برنده شدم لوازمی داشتم در خانه او که کماکان زیبا بود و همان طعم ده سال پیش را داشت شبی ماندم انتظار داشتم شب سری سمت اتاقی که خوابیده بودم بزند. که نیامد
نا امید شدم نزدیکی های 9 صبح بود امد و من میخواستم وسیله ای از روی رخت خوابها وردارم دستم نرسید گفت منو بلند کن بدم
دستمو از باسنش گرفتم انگشتان شستم را گذاشتم رو کسش فشار که دادم با شلوار رفت وسط پاش خورد به خیسی کصش شورتم نداشت بلندش کردم وسیله را اورد بغلش کردم اول خجالت می کشید فرصت ندادم بردمش رو تختی که خوابیده بودم

 
پرسید چکارم داری گفتم میخام بکنمت ساده و مختصر گفت اخه گناهه گفتم به گردن من دیگر نگذاشتم جوابی بدهد لبهایش را مکیدم
بدون ترس از دخترش که خانه بود لختش کردم خودمم لخت شدم تخت بلند بود تختِ چوبی کارگاهی بود با گاییدن سرپا و خوردن لب و گردن و سینه رفتم سراغ لای پاش
مشغول خوردن کسش شدم که پر از شهد بود تعجب می کرد که چطور بدون دل به هم زدگی کسش را در دهانم به طرز عاشقانه مک می زنم و ابش را قورت می دهمکسی به زیبایی ماه داشت که قابل قیاس با هیچ کسی نبود که زیاد دیده بودم از جمله کس زن جنده خودم
اشک شوق می ریخت که چرا زودتر این کار را نکردیم انقدر خوردم که ابش اومدو همشو خوردم تا اون زمان کسش خورده نشده بود نمیدونست چه لذتی داشته
گفت خودت چی چرا پاره ام نمی کنی من عاشق اون کیر گنده و کلفتتم هر چه مال شوهرم نداره تو چند برابرشو داری حق اونم تو خوردی!! گفتم نمیخای بخوری گفت بکون تو کسم بعدن میخورم زود باش که خیسه تا لت و پارم نکرده
حرام زنت باشه بکووون تو کوسم ببینم کیر کیر که میگن چطوریه اخه نگو کیرمو وقتایی که از پشت بغلش می کردم حس کرده و حدس زده بود
رفتم بالای تخت بغلم کرد گفتم بیا روی من گفت نه میخام زیرت باشم تا کامل بدونم مرد یعنی چه

 
بارها تو داستانها خونده بودم که می نوشتند زنه یا دختره کسش تنگ بود و کیرم نمی رفت و غیره باور نداشتم چون کس زن خودم حتی شب زفافم گشاد بود به راحتی با وجود باکره بودن رفت تو و خیلی احساس تنگی نکردم
باز دختر 17 ساله ای که دومین بار سکسش بود بچه کردستانم بود گاییدم پولی بود بکشش برام اورد تنگ بود ولی راحت کیرم عقب جلو می شد باز زیاد احساس تنگ بودن کسش نکردم اونجوری که می گفتند تو نمیره و بیرون اومدنی کسش کش میاد و… راحت کیر به این کلفتی رفت توش و چندین کس دیگر که تا اون روز گاییده بودم دریافته بودم کس شعره که میگن کسش تنگ بود تو نمی رفتو به زور زدم رفت و …
به نیت کس زنم یا تک پرانهایی که گاییده بودم و یکی از فامیلها که بارها گاییده بودمش و هر چند اخ و اوووخ می کرد و از بزرگ بودن کیرم حرفها میزد و وانمود می کرد داره جر میخوره با همه این تجربه ها
کیرمو کمی رو چاک کس مهری بالا پایین کشیدم و نوکشو هی کردم تو سوراخشو باز مالیدم چاکش هی مهری التماسم کرد بکووون تو کسم تا فشار دادم سرش که رفت انگار به جایی رسید که سوراخی نداره!! باز کمی فشار دادم به سختی رفت ولی انگار سوراخش کیپ بود و بیشتر فشار میدادم او هم زیرم جابجا می شد و اخ و اوووخش همه خونه را گرفته بود انتظار اومدن دخترش را داشتم که بیاد ببینه مامانشو چطور می گام ولی خوشبختانه خبری نبود تا هر چه زور تو کمر داشتم فشار دادم شکافت و رفت تو…11سال بود به گفته مهری دول 7 و 8 سانتی میرفته توش
توی کسی که حلقوی بوده فقط یکبار اون هم دکتر مردی که در مسافرت مریض میشه در یکی از شهرستانهای هرمزگان بوده دکتره شوهرشو می فرسته داروخانه ای که هماهنگ گویا کرده بوده با داروسازش معطل کنه تا او را بکنه اونقدر نوازشش می کنه و مالشش میده مهری میگه راضی شدم منو بکنه که گاییده بوده، شانس مهری اونم کیرش کوچک بوده و قلمی ولی براش لذتبخش بوده دخترش که 5 ساله بوده اونم پیشش بوده دکتر میکندش کسی که هنوز بچه ازش بیرون نیومده سزارین شده
حالا کیر من که با مقایسه با کیر شوهرش ابر کیر هست فصل تازه ای برایش باز کرد و با گاییدنش فهمیدم کس تنگ یعنی چه
 
منم برای نخستین بار بود کس تنگ راتجربه کردم از اون روز بتاریخ امروز بیش از 4 سال گذشته مهری بچه دوم از تخم منو زاییده خوشبختانه منو شوهرش هردو گروه خونمون A+ است لذا بدون تست ژنتیک معلوم نخواهد شد بچه از شوهرش نیست بچه تازه راه افتاده 13 ماهه است ظاهر من و شوهرشم بنا به دلایلی خیلی شبیه هم هستیم ابدا کسی شک نکرده حتی شوهرش هر چند میدونه من زنشو میکنم چون تا من گاییدم در همون دفعات اول با خونریزی همراه می شد بعد از عادت به کیر من گویا کسش برای دودول او گشاد شده بوده مدتها شک می کنه تا یک روز سر ظهر من داشتم مهری را می گاییدم من لباسامو پوشیده بودم ولی مهری فقط شورت تنش بود رسید خونه مچ زنشو گرفت که اون هم اعترافی نکرد و گفت داشتم لباس عوض می کردم گفت پس حمید چرا اینجاس؟!مهری هم گفت من چه کنم الان رسید لخت بودم منم مثل خواهرشم مگه چیه ؟ ولی آب کیرمو تو کسش مشاهده می کنه که مهری میگه اب خودمه دو به شک می مانه اما میدونم که فهمیده زنشو میگام از اون زمان که فهمیده لذت گاییدنش بیشتر هم شده برامون چند بار توپیده که حمید ترا میکنه مهری هم گفته اگه زیاد مته به خشخاش بذاری طلاقمو می گیرم و میرم زیر خواب حمید میشم ازدواجم باهاش نمی کنم که بگن چشمش دنبال زن تو بود اینم یادم رفت بگم به توصیه من نذاشتم مهری باز طبیعی زایمان کنه قبلا پرونده بست سزارین دنیا اورد تا کسش واقعا جر نخوره چون دکترشم گفته بود میتونی طبیعی زایمان کنی ولی باید پاره ات کنیم بعد بدوزیم چون دهانه واژنش مانند قبل تنگه تا نزدیک کونش باید جر میخورد تا بچه دنیا بیاد عملشو لیزری انجام دادن تقریبا هیچ معلوم نیست دو بار سزارین شده

 
این هم حکایت منه نمیدونم تا کی ادامه خواهد داشت ولی پشیمانم که زن گرفتم زنم اگر حامله نبود جدا می شدم کاش می ذاشتم از پسر همسایم #حامله می شد بچشونم میدادم به #خودشون ولی افسوس که حاملش کردم #مهری هم دعوام می کنه چرا حاملش کردی منم از دستم در رفت اتفاقی حامله شده البته شایدم از پسر همسایه باشه #ولی احتمالش #ضعیفه خدا کنه از اون باشه بدبختانه اونم گروه خونش A+است فقط #تست #ژنتیک معلوم می کنه از منه یا از اون …
#حمید

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *