این داستان تقدیم به شما
تو اینه اسانسور یه دور دیگه تیپمو چک کردم 20 عالی
با باز شدن در اسانسور رو پاشنه پام چرخیدم و تق تق کنان بسمت اتاقش رفتم.منشی داشت وسیله هاشو جمع میکرد که با صدای کفش من نگاهی بم انداخت و با لبخند مسخره ای سلام کرد لبخند زدم و گفتم:هستن؟
با همون لبخند مسخرش گفت بله
میدونستم هست.بعد ساعت کاری میموند شرکت من میگفتم واسه خودشیرینی برا بابامه ولی خب خودش میگفت به کارا میرسه.
منتظر نگاش کردم بلکه گورشو گم کنه بره
اعتراضم ب حضورشو با زدن متوالی کفشم به زمین نشون دادم.
خدارو شکر با اون ایکیوش فهمید و بعد از خداحافظی سریعی از کنارم رد شد…
نفس عمیقی کشیدم لبخند پررنگی زدم و درو باز کردم سرش پایین بود با اخم سرشو بالا اورد تا چیزی بگه ک با دیدن من مات شد .نیشمو شل تر کردم واقعا هیچ میمیک دیگه ای برا صورتم سراغ نداشتم تو اون لحظه .
-;کیمیا
با همون لبخند گشادم گفتم :عزیزم
به سمتش رفتم میزشو دور زدم دسته های صندلیشو گرفتم به سمت خودم چرخوندم و بی معطلی نشستم روپاش و دستامو روی دوتا شونش گذاشتم
تازه یادش افتاد چه عکس العملی باید نشون بده اخماش توهم رفت و دستامو از رو شونه هاش انداخت پایین
-این چهارروز کجا بودی؟گوشیت چرا خاموش بود؟کجا موندی؟میدونی چقدر نگرانت شدم؟
-فک کنم گفته بودم نمیخوام صداتو بشنوم چرا اصن زنگ زدی؟بود و نبود من باعث به خطر افتادم موقعیت کاریت نمیشه.نگران نباش.
ولوم صداش بالا رفت:تو زن منی من نباید نگرانت میشدم؟موقعیت کاری ب چ دردم میخوره وقتی زنم منو خونه زندگیشو ول میکنه میره ؟
همچنان لبخند از لبم پاک نشده بود سرمو به سرش نزدیک تر کردمو گفتم :عزیزم صداتو بیار پایین .بهتره همونجوری که رابطت با بابام خوبه یکم با منم خوب باشی واسه اون خوب انجام وظیفه میکنی ولی واسه من ن
دستمو به سمت دکمه پیرهنش بردم و بازش کردم و همینجور اومدم بعدیو باز کنم مچ دستمو گرفت
-چرا اینجوری شدی تو شادی؟
نگاهمو از چشماش به سمت لباش سوق دادمو گفتم :چجوری؟من از اول هات بودم
لبخندم شیطنت امیز شدو همینجور ک دستام داشت دکمه هاشو یکی یکی باز میکرد از لاله گوشش شروع به بوسیدن کردم و به سمت گردنش رفتم.دکمه هاش باز بودو داشتم انگشتامو رو سینش میرقصوندم.
نفساش داشت کش دار میشد.این یعنی خوب پیش رفته بودم .خوبیش این بود که اگه سریع واکنش نشون میداد ولی طول میکشید تا ارضاشه.
از گردنش بالا اومدم بوسه ای به زیر چونش زدم و نگاه شیطونمو به چشماش انداختم دوباره پایین رفتم شروع کردن از سینه تا شکمشو بوسیدن.بوسه های طولانیو خیس.
میخواستم برم پایین ک شلوارشو در بیارم که ی دستشو پشت کمرم گذاشت یکی دیگه پشت گردن و منو بالا کشید یه لحظه نگام کردو افتاد به جون لبام.من عاشق این بوسه هاش بودم عین تشنه به اب رسیده لبامو ول نمیکرد. شالمو برداشت پرت کرد یه گوشه و کلیپسمو وا کرد.چنگ زد تو موهام.
پاشد دستام پشت گردنش بودو انگشتام تو موهاش دستش از گودی کمرم به سمت باسنم و رونام رفت پام اومد بالا تو یه ان جفت پاهام و اوردم بالا و دور کمرش حلق کردم به سمت کاناپه تو اتاق رفتو منو انداخت روش و خودشم روم خیمه زد و نگام کرد
حالت چشماش عوض شده بود حالا دیگه مطمئن بودم به اون چیزی که میخوام رسیدم.سرشو به سمت گوشم برد و گفت:میدونی حالم از خودم بهم میخوره که اینقدر راحت وسیلم میکنی.
نفسای داغش به گوشم میخورد لیسی ب گوشم زدو با حرص از یقه مانتوم گرفتو جرش داد دکمه هاش پریدن اینور اونور
دستای داغشو برد به سمت سینه هامو یکیشو گرفتو فشار داد. یه اه بلند کشیدم دستمو بردم پشت سرش موهاشو گرفتم و سعی کردم به سمت سینم ببرمش .مطیع سینه دیگمو تو دهنش کرد و مک های بلند روش زد با دندون نوکشو گاز گرفت .چشمام از زور شهوت داشت بسته میشد اه و نالم بلند شده بود دستشو از سینم برداشتو پایین برد دکمه شلوارمو باز کردو دستشو برد توش انگشت وسطشو از پایین به بالا روی قاچ کسم میکشید
-درش بیار ارررشش دارم میمیرم.
بلند شد از روم و شلوارمو دراورد چشمم به برجستگی کیرش که از رو شلوار معلوم بود افتاد.بزور خودم جمع کردم و نشستم سریع کمر بندشو باز و شلوارشو کشیدم پایین
عشق اصلیم راست راست رو به رو صورتم بود عین کیر ندیده ها به جون کیرش افتادمو تخماشو از پایین میمالیدم تا ته تو حلقم میکردمش صداش دراومده بود
-لعنتی چ خوب میخوریی اههه اره تندتر
چشمامو تا جایی که میتونستم باز کردمو همینجور که کیرش تو دهنم بود خیره شدم بهش با دیدن چشام موهامو یه دور دور دستش پیچوند و شروع کرد به تلمبه زدن تو دهنم چن دیقه ای ادامه داد با دیدن دست من که روی کوسم بود کیرشو از دهنم کشید بیرون
دوباره دراز کشیدم رو کاناپه و اون پاهامو از هم باز کرد کوسخور حرفه ای بود شروع کرد ب لیس زدنو خوردن چوچولم دستم رو یکی از سینه هام بودو محکمو فشارش میدادم دیگه ناله هام بلندتر شده بود یهو ی دردی تو کونم حس کردم دوتا از انگشتاشو کرده بود تو کونم با اینکه کون داده بود بودم ولی بازم یکم درد داشت.
-داگی شو
بلند شدم و داگی شدم بی ملاحظه کیر کلفت بیست سانتیشو کرد تو کونم جیغ بلندی کشیدم کیرشو چن لحظه تو کونمو نگه داشتو بعد شروع کرد به تلمبه زدن دستشو از زیر اورده بودو کسمم میمالید عالی بود تخماش میخورد ب پایین کسم از لذت زیاد داد میزدم
-اههههه ارش قربون کیرت عشقم محکمتر بکوب بکوب اییی منو بگااااااا
-منو بازیچه میکنی؟؟عین سگ میکنمت کیمیاااا میکنمتتتت
کیرشو از کونم دراورد و کرد تو کسم و تند و محکم شروع کرد به تلمبه زدن
-اههه کیمیاا ی کار میکنم زیر کیرم از حال بری
-اره ارررره منو بگاااا
با جیغ بلندی ارضا شدم از بیحالی داشت زانوهام خم میشد ک گرفتمو ادامه داد
-کیمیا دیگه نمیتونی بری نمیذارم بری
اهی کشیدو ابشو تو کسم خالی کرد. بنظرم اوج لذت سکس اونجایی که اب تو کس ادم خالی شه خیلی خوب بود روی کاناپه افتادم کاناپه رو با بیجونه تخت کردو کنارم افتاد.
محبتش میگرفت بعد سکس کشیدم تو بغلش و تو گوشم گفت:بخدا دوست دارم بدون پول بابات .دیگه نرو.دیگه قرص نخور من دلم میخواد بچه دارشیم.
بعضیا بعد سکس لال میشدن این فکش شروع ب کار کردن میکرد.
بی توجه ب حرفاش چشمامو بستم اون ک نمیدونست قبل از اینکه بیام قرص خریدم پس بیخیال خوابیدم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید