این داستان تقدیم به شما
سلام ارمان هستم ١٧سالمه قبلا داستان سكس زوريم با معلم زبانم رو نوشتم.الان ميخوام داستان گاييدن يه دختر بچه عرب رو تو استانبول بگم براتون…
خوب قضيه از اونجا شروع ميشه كه مارفتيم خانوادگى مسافرت استانبول
گذشت تا روز اخر پروازمون شب بود ما چك أوت رو ظهر انجام داديم تو لأبى منتظر بوديم مامان و بابام رفتن پاساژ جواهر خريد كنن من گفتم حوصله ندارم ميمونم هتل خلاصه اونا رفتنو منم با گوشيم بازى ميكردم لأبى هتل خيلى بزرگ و شلوغ بود (هتلمون اسمش دمارمارا بود) يه خانواده عرب هم تو لأبى بودن كه سه چهار تا بچه داشتن يكيشون يه دختر تقريبا ده يا يازده ساله بود. لباساش پوشيده بود روسرى سرش بود صورت ناز و پوست سفيد يكم تپل بود كون ناز سينه هاى تازه درومده بد جور شق كرده بودم همينجور يه پنج دقيقه اى گذشت خانواده عربه خواستم برن بيرون كه دختررو با دوتا بچه كوچيك پنج شيش ساله گذاشتنو رفتن منم بلند شدم برم دستشويى،دستشويى ها تو يه راه رو دراز بود بعد دوتا در ميشد يكى زنونه مردونه كه درو وا ميكردى سه تا توالت ميشد خلاصه رفتم دستشويى دستشويى خيلى تميزى بود و خلوت خلوت فقط من بودم خلاصه كارمو كردمو اومدم بيام بيرون ديدم بچه ها دارن تو راه رو بازى ميكنن دختره اشتباهى اومد تو دست شويى مردونه منم الكى رفتم دستامو بشورم.
از تو اينه كونشو ديد ميزدم يه فكرى اومد تو ذهنم با خودم گفتم زورم كه راحت بهش ميرسه يه سفر اومديم بزا يه حالى به خودمون بديم ديگه از پشت بلندش كردمو دستمو گذاشتم جلو دهنش بردمش دستشويى اخر درو بستم سرشو كردم تو كأسه توالت فرنگى تا داد نزنه درشو بستم كنارش يه گيره داشت گيره رو بستم در ثابت شد نتونست تكون بوخره دستاشو با روسريش بستم شلوارمو دراوردم شرتمو گوله كردم سرشو از تو توالت داروردم شرتمو كردم تو دهنش تا نتونه داد بزنه داشت فقط گريه ميكرد گردنشو از جلو گرفتم يه دستمم از رو لباس ميماليدم به كسش دل تو دلم نبود زود تَر بكنمش ميخواستم طورى بكنمش كه ديگه نتونه راه بره شروع كردم گردن ناز سفيدشو ليس زدن موهاى بلندش ديوونم ميكرد كيرم داشت ميتركيد ( كيرم ١٦سانته ولى خيلى كلفت نيس)كيرمو گذاشتم رو صورتش ازش عكس گرفتم اونم فقط گريه ميكرد يدونه محكم زدم تو گوشش انگشتمو گذاشتم رو دهنمو گفتم هييييششش اونم ساكت شد تى شرتشو دراوردم افتادم به جون سينه هاى تازه درومدش محكم گاز ميگرفتم ليس ميزدم نوكشونو رو ابرا بودم يكيشونو تو دستم گرفتمو تا جايى كه ميتونستم فشار دادم جيغ ميكشيد دوباره زدن تو گوشش و گفتم هيييشش .
شلوارشو دراوردم از پاش چى ميديدم يه كس صورتى تپل ناز با يه چوچول كوچيك تازه داشت بالاش مو در مياورد
رفتم جلو كه ليس بزنم واى چه بويى ميداد داشتم ديونه ميشدم كسشو يكم ليس زدم در توالت فرنگى رو بستم سرش و گذاشتم روش پاهاشو يكم باز كردم رفتم پشتش كيرمو اروم ميمالوندن به كسش با يه دست ديگمم موهاشو محكم گرفته بودم دل تو دلم نبود پردشو بزنم يكم هل دادم مگه ميرفت خيلى تنگ بود با سختى يكم هول دادم نصف سر كيرم رفت توش خيلى داغ بود بعد با يه فشار همشو كردم تو از درد از حال رفت ديگه تكون نميخورد فقط گريه ميكرد كيرمو بعدش دراوردم خونى بود روناى اونم يكم خونى شده بود كيرمو با موهاى مشكيش تميز كردم بلندش كردم گزاشتمش به صورت داگ استايل رو توالت فرنگى رفتم پشتش شروع كردم تند تند تلنبه زدن تو كسش. خيلى حال ميكردم خصوصا وقتى استخونام ميخورد به كون نازش صداى شلپ شلوپ ميداد واى داشتم به جنده كوچيك عرب رو ميكردم كسش خيلى داغ بود و تنگ ديدم داره ابم مياد تا ته كردم تو كسشو تمام ابمو تو كسش خالى كردم .
خسته شده بودم همه اينا تو يه عميليات به ربعه اتفاق افتاده بود ديدم هنوزم وقت دارم خودم نشستم رو در توالت فرنگ جنده خانومو گذاشتم كنارم رو زمين صورتشو بزور چسبوندم به پشماى كيرم يه دو تا سه دقيقه استراحت كردم دوباره شق كردم اين بار بلندش كردم صورتشو چسبوندم به ديوار كونشو يكم دادم عقب كيرمو به سوراخ كون كوچيكش ميمالوندم اروم فشار دادم ديدم نميشه يه انگشتمو كردم تو كونش قشنگ چرخوندم با دو انگشت امتحان كردن بعدشم سه انگشتى ميخواستم يكم تنگ بمونه كيرمو گذاشتم دم سوراخشو يك دفعه كل كيرمو تا خايه فرو كردم تو كونش اينگار ديگه جون نداشت اروم زانو زِد رو زمين منم زانو زدمو كيرمو دوباره فرو كردم
هرچقدر كه ميتونستم سريع شروع كردم تلمبه زدن ديگه جون نداشت خوابيد منم نشستم رو كونشو كيرمو تو سوراخش بود محكم تلمبه زدم بعدش برش گردوندم يه پاشو انداختم رو شونمو كردم تو كسش يكم تلمبه زدم دراوردم هى ميكردم تا ته تو كونش بعد تو كسش ديگه گشاده گشاد شده بود راحت ميرفت توش چون بدنش كوچيك بود قشنگ گشاديش معلوم بود كس كونش يكى شده بود نشستم رو در توالت بلندش كردنو نشوندمش رو پاهام كيرمو كردم تو كونش يكم بلندش كردم و شروع كردم به تلمبه زدن ديدم داره ابم مياد اين بار ديگه نميخواستم بريزمش تو كونش سريع انداختمش پايين وايسادم جلوش همرو خالى كردم رو صورتش رو چشاى نازش با لپتاى سرخش ديگه كارم تموم شده بود جلوش وايسادم حسابى شاشيدم رو صورتش و موهاش بعد از گردن ،پشتش،كونشو با ممه هاش يه بوس كردمو دوتا انگشتمو كردم تو كونش سريع تكون دادم اينقدر تكون دادم تا أرضا شد ابش اومد اين صحنه رو فيلم گرفتم اخرم ازش عكس انداختم شرتشو كشيدم رو سرش ،سرشو كردم تو كأسه توالت گيره درشو بستم تا تكون نتونه بوخوره محكم يه در كونى زدم بهش لباسامو پوشيدمو اومدم بيرون خيلى استرس داشتم يعنى داشتم ميمردم يه ده دقيقه نشستم تو لابى مامانمينا اومدن يه نيم ساعت بعدشم از طرف تور اومدن بردنمون فرودگاه ننه بابا اون جنده خانوم هنو نيومده بودن
اين يكى از بهترين تجربه هاى سكسم بود اگه دوست داشتين بگين از سكساى خودم با دوست دخترم و معلم زبانم بگم .
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید