این داستان تقدیم به شما
خودمو معرفی کنم علیم 24 سالمه مجردم کسی واس رل بزنه کامنت بزاره خخخخخ هیکل خوبی دارم بوکس کار میکنم کیرم ۳۷ سانته قدم ۲۱۰ وزنم پنجاه کیلو موهامم فرق وسط باز میکنم مدل مایکل اسکوفیلد خیلی باحالم حالا ولش بریم سر داستان من زیاد جالب نیستم میدونین یعنی خیلی افتاده هستم تواضع و از این حرفا کلا با مرامم و آخر معرفت و رفیق بازی خودم نمیگما همه میگن
حالم خراب بود رفتم با ماشین یه دور تو شهر زدم دیدم اصلا فایده نداشت حشرم رفته بود رو 1000 هر دختریو میدیدم کیرم خودکشی میکرد ولی به زور جلو خودمو گرفتم رفتم تا ساعت ده شب دوردور تو شهر ولی فایده نداشت تا ساعت چهار ت اینستا ولو بودم بعد به زور کپه مرگم گذاشتم
به شروین ک گفتم گفت:
شروبن:بابا برو کونی دختره داره ایسگات میکنه.
من : نه بابا خودش گف حالا برا محکم کاری ی تیزی هم میبرم.
شروین : من نمیدونم ولی وقتی رفتی داخل حواست باشه چیز خور نشی.
من:باشه دادا
شروین : مطمعنی دختره پرده نداره ی وق بگا نری
من: حالا قبلش صداشو ظبط میکنم ک خودش گفته بیا بکونم.
شروین : اره خوب فکریه.
من: داداش میای با هم بریم؟
شروین : نه بابا زنم بفهمه بگا میرم با این وضع سکه کی بیاد مهریه بده.
من: ای زن ذلیل خخخخخخ
(جریان از این قرار بود یکی ک همشهری هم بودیم بهم پیام داده بود گفت من به شدت به سکس نیاز دارم منم گفته باشه قرار کجا مکانو گفتو گفت پس فردا خونه خالیه بیا منم گفتم باش)
بالاخره وقتش رسید دل تو دلم نبود کیرمم تو شرت نبود خخخخخخخ خلاصه رفتم حموم پشمام زدم البته کمیشون به خواطر اینکه دختره گف بیا بکونم ریخته بود خخخخخخخ اماده شدم تیپ زدم لاتی پر رفتم سمت خونشون تو ماشین اهنگ پیشرو پلی شده بود
(میزنم هوووووک میپاچه از لبت
اگه نکشتمت چون بار اولت بود )خلاصه بدم اومد اهنگ عوض کردم
(برای عشق
ماها سرطان مث سرطان مث سرطانیم
از هم استفاده میکنیم مث تلفون همهگانی)
عوض کردم رسیدم ب رد پا از حصین و صادق دیگه راه افتادم و….
رسیدم زنگو زدم دیدم در گف تق باز شد رفتم تو دیدم شتتت با شورتو سوتین منتظر منه
منم نامردی نکردم درو بستم تیشرت در اوردم شلوارو کندم دیدم یه چی گف تق افتاد رو زمین دیدم تیزیمه دختره گف یادت باشه باید بدیش من یادگاری تو دلم گفتم کص ک دادی دیگه سگم حسابت نمیکنم جنده ولی خوب تو روش بش گفتم باشه
اومد کنارم دست گذاشتم بالا تر باسنش جفتش کردم به خودم لب گرفتیم حسابی بعد بغلش کردم اونم پاشو گرد کرد دور کمرم بردمش تو اتاق خواب رو تخت بعد یهو یادم اومد صداش ظبط کنم زدم رو گوشی بش گفتم میخوای من چیکارت کنم ک گفت میخوام جررررررم بدی کیرت بکنی تو کصم تا ته پارم کنی منم گفتم باشه و سیوش کردم رفتم تو کارش اول خوب کصشو خوردم بعد گف ابم براش مالیدم دیدم یهو لرزید و اروم شد اروم ک شد بش گفتم توله پوست بدنمو کندی یه لبخند زد حالا کیر منم شده بود عین کیر خر نشونش ک دادم فقط با چشم گرد نگاش کرد گف اینکه مال ادم نیس خخخخ(24 سانت بود کلفتیشم یکم زیاد بود)خلاصه کردمش تو دهنش خوب ساک زد ابمم خورد بعد رفتم سراغ کوسش پاهاش انداختم رو شونم کیرم بردم دم سوراخش یهو با تمام فشار کردم توش تا خایه رف تو دیدم نفسش بند نمیاد بیرون اوردم نفس گرف ایندفه نصفش کردم توش خلاصه طولانی نشه عادت کرد تلمبه زدم اینقد زدم گفتم ابم داره میاد گف بده میخوام بخورمش کیرم کردم تو دهنش تلمبه زدم تا ریخت بد دراز کشیدم پیشش خوابیدم بیدار شدم دیدم هنو رو دستم خوابه خواستم برم بیدار شد گف بمون من هنو سیر نشدم منم نامردی نکردم رفتم سر کسش با حوصله خوردمش بعد دیدم رو هواس وایسادم گفت بکن توش گفتم باید انتقام بقیه پسرارو بگیرم گف چطور گفتم اونا برا ی سکس التماس شما میکنن حالا تو باید التماس من کنی یواش با گوشیم زدم رو فیلم گرفتم گفت علی جان مادرت بکن توم علی جان خودت تو رو حضرت عباس خلاصه اینقد التماس کرد منم گفتم چون التماس میکنی میکنمت خخخخفیلم قط کردم کردم توش ابمم ریختم رو سینش زدم بیرون
فیلمو زدم برا شروین نگاش کرد اینقد خندید نتونست حرف بزنه
شروین: ع..عل..علیییی…….ده.دهنت…سرویس ……ناموسا… لقب خدای انتقام…. باید بدن بت کیرم تو دهنت.. علی
من: خو باشه حالا چطه کونی اینقد خنده نداشت
#خلاصه #زیاد #کسشر #گفتیم #منم #رفتم #دختره #رو پنجا شص #بار #گاییدم #تیزی #رو #هم #بش #ندادم
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید