این داستان تقدیم به شما
سلام، خاطرهای که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به 14 سالگیم، اونموقع ما مستأجر خونهٔ مادربزرگم بودیم و در طبقهٔ پایین خونهٔ مادربزرگم زندگی میکردیم، خونشون ویلایی بود، اون سال مادربزرگم رفته بود حج، وقتی برگشته بود با #مینی بوس به استقبالش رفته بودیم، توی مراسم بودم که یکی از دختر داییام که خیلی باحال و خوشگل بود رو دیدم و پیش خودم گفتم تا مجلس شلوغه و مادرم و مادر اون سرشون گرمه یه دور این دختر داییمو بکنم، دختر داییم یکسال از من بزرگتر بود اسمشم رومینا بود، قدش اونموقع هم قد من بود، قد 170، ممه 45، کون #خوشگل قلمبه نبود اما سکسی بود، و چهرهای خیلی خوشگل و حشری کننده، رفتم بهش گفتم رومینا میای بریم پایین خونهٔ ما باهم بازی کنیم؟ گفت تنهایی؟ گفتم اره؟ گفت پس بقیه چی؟ گفتم حالا اگه بازیمون گرم شد اونا رو هم خبر میکنیم، اونم قبول کرد، باهم رفتیم پایین و شروع به بازی کردیم، بازیمونم اینطوری بود اون شده بود مسافر فرودگاه منم شده بودم مأمور #گمرک، وقتی تو بازی خواست از گمرک رد بشه گفتم خانم باید تفتیش بدنی بشی، دستمو میمالوندم به پاهاش بعد آروم آروم میمومدم رو به بالا تا رسید به لای پاهاش و کس نازش، وقتی به اونجا رسیدم کیرم شق شد گفتم خانم اینجا یه مورد مشکوک حس میشه لطفاً شلوارتونو دربیارین، اولش کمی مقاومت کرد اما من گفتم بازیه اونم قبول کرد، شلوارشو درآورد، از زیر شورتش میتونستم کس ناز و خوشگلشو ببینم…
دیگه طاقت نمیتونستم بیارم، دست کشیدم روی کسش از روی شورتش، بازم گفتم خانم مورد مشکوک هنوزم حس میشه پس باید شورتتونم دربیارین، اینبار بیشتر مقاومت کرد و خواست شلوارشو بپوشه و بره بالا که من نزاشتم گفتم چه عیبی داره بعد تو میتونی مأمور گمرک بشی، گفت نه رشته، گفتم نه زشت نیست خیلبم خوبه چون میتونیم با اعضای بدن هم آشنا شیم، اونم کنجکاو شده بود ببینه کیر من چجوریه گفت باشه، شورتشو درآوردم، چه کوسی! صاف، سفید، بی مو، وقتی کوسشو دیدم دیگه کیرم داشت منفجر میشد، پیش خودم گفتم باید زودتر کارسو بسازم وگرنه دیگه فرصت نمیشه،بعد گفتم خانم باید تفتیش بدنی رو ادامه بدم، دستمو به شیکم و ممههاش مالوندم باز گفتم یه مورد مشکوک هم اینجاس، گفت یعنی پیرهنمم دربیارم؟ گفتم اره، اولش کمی خجالت میکشید اما چون کوسشو دیده بودم دیگه زیاد مقاومت نکرد و کامل لخت شد، وقتی کل بدنشو دیدم دیگه روش باز شد، گفت حالا نوبت منه، من شدم مسافر و اونم شد مأمور گمرک، همونطور که لخت بود منو تفتیش بدنی میکرد تا رسید به لای پاها و کیرم، کیرمو که دست زد اولش ترسید بعد گفت آقا یه مورد مشکوک اینجاس باید شلوارتونو دربیارین، منم چون تابستون بود شورت پام نبود، شلوارمو درآوردمو کیرمو دید، بعد بازی رو یادش رفت پرسید این چیه؟ چرا اینجوریه؟ گفتم اسمش کیره و وقتی یه دختر با ادب و باشخصیت و #جیگر ی مثل تو رو میبینه قیام میکنه و آمادهٔ خدمت رسانی میشه، گفت چطوری؟ گفتم دمر بخواب رو تختم، اونم خوابید پیزهنمو درآوردم بعد رفتم دست انداختم لای چاک کونش دیگه حسابی داغ کرده بودم، لای کونشو میمالیدم پاهاشو، کف پاهاشو بعد به پشت خابوندمش کوسشو قلقلک میدامو میمالوندم و ممههاشم میمالوندمو نوکشونو میکشیدم، بعد که حسابی حشری شد گفتم حالا دهنتو باز کن، باز کرد و بدون اینکه من کاری بکنم کیرمو تا ته کرد تو دهنش و شروع کرد به ساک زدن، اوووووف چه ساکی میزد.
بعد که کمی برام ساک زد گفتم هب دمر بخواب تا از کون بکنمت، اما ته دلم #کوس ناز و سکسیشو میخواست، یکم ترسید گفت مگه میره تو کونم، گفتم اگه نرفت میکنم تو کوست، اونم قبول کرد، منم عمداً کیرمو فشار میدادم به قسمت بالاییه #سوراخ کونش، بعد گفتم رومینا نمیره تو برگرد به پشت بخواب تا از کوس بکنمت، نگو همون فشار دادن کیرم روی کونش آب کوسشو راه انداخته بود، منم با آب کوسش کیرمو لیز کردمو با یکم فشار کیرمو کردم توی کس نازش، و شروع کردم به تلنبه زدن، صدای آه و اوفش بلند شد منم بخاطر اینکه کسی نفهمه دستمو گذاشتم رو دهنش و تلنبه زدم، اونم حال میکرد، بعداز حدود 10 دقیقه حس کردم داره آبم میاد، کیرمو از کوسش درآوردمو گفتم رومینا کیرمو بمالون آبم بیاد، اونم برام جق زد، اونموقع برام زیاد آب میومد، آبم اومد و کل ممهها و شکم و صورتش شد آب منی
بعداز اون روز رابطمون کمی گرمتر شد و هر وقت فرصت پیش میومد بهم کوس میداد
نوشته: دهه ی #هشتادی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید