این داستان تقدیم به شما

سلام سید علی‌  هستم ۲۶سالم عاشق گوزیدن زنای کون گشاد چاق کون گنده و سن بالا …
دوس دخترم زیاد داشتم ولی چون کوچیکتر از خودم بودن هیچوقت ازشون همچین چیزی نخواستم در حد لاس زدن بودیم سکس حرفه ای نداشتیم هر از گاهی به جنده های پولی واسه سکس پول میدادم اونم اکثرا بالای ۳۰بودن و لاغر اندام وضع مالیمم خوبه پول دادن به جنده با هر قیمتی برام مانعی نداره چن وقتی دنبال یه جنده گوزوی چاق سن بالا بودم به رفقا گفتم برام اکی کنن یکی دو هفته ای طول کشید تا پیدا کردن قرار شد شب تا صبح پیشم باشه فقط بگوزه بعد بکنمش نرخش برای سکس۳۰۰بود با گوزیدن تا صبح ۵۰۰حساب کرد منم با کله قبول کردم دل تو دلم نبود بالاخره میخاست بگوزه واسم ..هرروز اگه یکی پیدا میشد که بگوزه برام نه نمیاوردم و براش خرج میکردم اسمش فتانه بود ۴۸ ۵۰سالش بود یه زن چاق مو کوتاه با کون بزرگ قد متوسط وزنش حدود۱۰۵میشد از کونش نگم براتون سوراخ گشاد یکم تیره ولی پوست تنش سفید بود قیافشم خوب بود در حد سن خودش..هیچی برام مهمتر از کون و گوزش نبود..از صبح براش چن تا قوطی کنسرو لوبیا و نخود پخته شده بردم با ترب و کلم گفتم که همه رو بخوره هروقت بادش شروع شد بیاد پیش خودم حدود ساعت۸شب بود که زنگید و گف دارم میترکم رفتم دنبالش آوردمش خونه به طرز فجیعی آرایش کرد و یه لباس خواب سفید کوتاه پوشید با یه شرت سفید که بزور اندازش بود بهم گف آماده ای که شکمم داره پاره میشه منم تو کونم عروسی بود گفتم با کمال میل گفت بخاب شرتشو درآوردلباسخوابشو داد بالانشست رو سرم یهو یه گوز بلند داد خیلی بد بو بود بااینکه رو پیشونیم داد ولی حالم داشت بهم میخورد که طاقت اوردم و خودمو مشتاقتر نشون دادم خودشو جابجا کرد نشست رو دماغم گوز بعدی رو تو دماغم داد گوزاش بلند و سوراخ کونش باز بود وقتی گوزشو میداد بیرون من بو میکشیم اونم یه آخی میگفت و نگام میکرد انگار خوشش میومد کم کم کونش شروع کرد به گوز ممتد دادن سوراخش کامل باز میشد چن تا گوز تو دماغم داد همه رو بو کشیدم بوی بدی داشت ولی داشتم عادت میکردم
 
 
 
همه رو تا ته بو میکشیدم که یهو از رو سرم بلند شد بعد گف بوییدن تمام میخام تو دهنت بگوزم باید همه شو بخوری منم چشمی گفتم دهنمو باز کردم اونم نشست رو دهنم رفتم تو کون بازش گم شدم یکم لیسیدم بعد گف باز کن دهنتو داره میاد دهنمو دور کونش چسبوندم که یهو کونش باز شد گوزاشو داد تو دهنم همه شون طولانی بلند بد بو منم هی میخوردم اون حسابی حال میکرد هر گوزی که میداد یه آخ سکسی میگفت کسشو میمالید نگام میکرد و میگف بخور گوز فتانه رو تو اینجایی که فقط گوزامو بخوری منم میگوزم تو دهنت منم با ولع بیشتری میخوردم گوزاش دیگه یسره شده بود همه رو تو دهنم خالی کرد خیلی بهم حال میداد بعد پا شد نشست رو مبل یوری شد کونشو از هم باز کرد پوزیشنشو عوض کرد و بهم گفت تا یکی دو ساعت دیگه گوزام پره میخای همه شو بخوری ؟؟گفتم آره پس واسه چی بهت پول دادم گف پس بیا رفتم کنار کونش با یه دستش بازشون کرد گفت میخوری یا بو میکشی گفتم فقط میخورم دهنمو چسبوندم به کونش اونم سرمو فشار میداد پشت هم میگوزید با صدای بند بعد خودش نگام میکرد با صدای بلند میخندید یه ده مینی رو اینجوری گوزید بعد پاهاشو داد هوا گفت بلیس کونمو یکم رو زبونت بگوزم منم در حال لیسیدن کونش شدم اونم هی میگوزید رو زبونم نمیدونین که چه حالی میده واسه اوناییکه عاشق گوز زنها هستم میگم که خوب میفهمن خلاصه ده مین رو زبونم گوزید که کم کم از گوزاش کم شد بعد قنبل کرد و گف شکمم یکم سبکتر شد بهش گفتم نه قنبل نخوردمشون فشار بیار بخودت باید بازم بگوزی قنبل کرد کونش گنده تر از قبل شد گفتم میخام بخورم طعمش بره تو دهنم بمونه سوراخش باز شد دهنمو سریع چسبوندم به کونش بخودش فشار آورد گف آماده ای واسه گوز خوریه فتانه گفتم اره گوزتو میخورم لیس میزنم یدفه سوراخاش کاملا وا شد سه تا گوز گنده ۵ثانیه ای داد تو دهنم وقتی گوزش تموم شد دهنمو از سوراخش بر نداشتم یکم صبر کردم دیدم فعلا نداره شروع کردم سوراخ بازشو زبون زدن زبونمو میفرستادم تو تا بلکه گوزش بزنه بیرون چن ثانیه زبونم تو سوراخش گذاشتم چرخوندم ثابت نگه داشتم دیدم داره زور میزنه زبونمو برداشتم دهنمو وا کردم یه گوز خیلی بلند کثیف مزه عن خالص میداد ول داد تو دهنم حسابی قهقهه زد بعد گف که بکن منو حسابی از کوس و کون کردمش …یکسالی شده بودم جنده خودش که هروقت میخاستمش اول میگوزید برام کلی تا حشری بشم بعد میگاییدمش پول خوبی هم بهم میداد دیگه خودش آماده برای گوزیدن بود همیشه ….

 
 
نوشته: سید علی‌ خایه عنی‌
 
 

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *