این داستان تقدیم به شما

سلام
من سمیه هستم
۱۳ ساله ازدواج کردم و از زندگیمم راضی هستم و خیلی هم خوبه
اما یک تجربه جالب دارم که دوست دارم براتون بگم که بخندید
من با شوهرم سعید تو کوچه آشنا شدم و هی دنبالم راه افتاد تا بالاخره ازدواج کردیم
توی دوران عقد سعید اصلا به من دست نزد و هیچ کار سکسی انجام نداد اما منو خیلی دوست داشت و با اینکه آدم خسیسیه ولی برا من خسیس نبود و حسابی خرجم میکرد و بهم حال میداد
منم اینکه بهم دست نمیزد و باهام کاری نمیکرد رو میذاشتم به حساب نجابتش
البته دستم رو میگرفت و نازم میکرد ها ولی به جاهای دیگم دست نمیزد و باهام کاری نمیکرد و من هم با اینکه نیاز داشتم ولی مجبور بودم نجابت به خرج بدم و چیزی نگم که ضایع نشم
البته برای رفع نیازم مرتبا تو توالت خود ارضایی میکردم و آبو با فشار میگرفتم رو کسم و حال میکردم و گاهی هم تو رختخواب چوچولمو میمالوندم و حال میکردم تازه مرتبا هم به کیرسعید فکر میکردم که چقدر میتونه کلفت و باحال باشه و دلم لک زده بود برای دیدنش.
یکسال گذشت تا اینکه ازدواج کردیم
شب اول بعد مراسم عروسی وقتی ما رو رسوندن خونه و رفتن سعید رفت تواتاق لباسهاشو عوض کرد و به من هم کمک کرد تا لباسهای عروسمو دربیارم و لباس بپوشم و رفت رو تخت خوابید
منم رفتم کنارش خوابیدم
یک کم حرف زدیم تا اینکه سعید خوابش برد
من هم تو کف بودم و هم منتظر بودم دیگه سعید سکوت یکسالشو بشکنه و بیاد منو بکنه اما اون خوابش برده بود
گذاشتم به حساب خستگیش
ولی فردا شب و فردااااها هم همین بود و اصلا خبری از سکس که نبود هیچی ،حتی باهام ور هم نمیرفت. ولی کماکان خیلی باهام مهربون بود و دوستم داشت و همه جا با هم میرفتیم و کلی بهم حال میداد و همه چی برام میخرید و همه کار برام میکرد الا سکس.
واقعا مونده بودم چیکار کنم تا اینکه یک بار به سرم زد ببینم اصلا کیر داره یا نه ؟
شب که کنار هم دراز کشیدیم که بخوابیم بی هوا دستمو بردم و از روی شلوار کیرشو گرفتم
سعید یهو جیغ زد و گفت : بی ادب چیکار میکنی
گفتم وااااا بی ادب چیه؟ مال خودمه
گفت : نخیر این مال تو نیست مال منه ، تو خودت داری
گفتم من از اینها ندارم که .من مال تو رو میخوام
سعید گفت:
اینجا خصوصیه. زشته کسی بهش دست بزنه بعد هم یعنی چی که از اینها نداری؟ گفتم خوب من زنم . مال من یه شکل دیگست خوب
گفت : نخیر هم همه دارند اگه تو نداری حتما یه عیبی داری. برو دکتر
گفتم سعید جان چی داری میگی؟ مثل اینکه تو از سکس هیچی حالیت نیست ها
یکسال که به من دست نزدی
این چند شب هم که باهام هیچ کاری نکردی
الانم که این حرفها رو میزنی
سعید با تعجب نگاهم میکرد و گفت : من اصلا نمیفهمم چی میگی
سکس چیه؟
گفتم یعنی واقعا نمیدونی ؟
گفت نه
نمیتونستم باور کنم یه آدم ۲۵ ساله هیچی از سکس نمیدونه
کلی براش صحبت کردم و سکس رو براش توضیح دادم.
توتمام مدتی که براش حرف میزدم سعید چشاش چهارتا شده بود و از خجالت قرمز شده بود
آخرش گفت اصلا باورم نمیشه این چیزها که تو میگی واقعیت باشه ؟ اصلا مگه دول زنها با مردها فرق داره؟
دیگه این بار من از تعحب چشام زده بود بیرون.
یعنی این بابا واقعا فرق کیر و کس رو نمیدونست؟
دیگه قاطی کردم ، شورت و شلوارمو باهم کشیدم پایین و گفتم : بابا مال زن این شکلیه
اولش چشاشو از خجالت گرفت و بعدش زیر چشی شروع کرد به نگاه کردن و یهو با تعجب داد زد ؟ تو چرا دول نداریییی؟
گفتم واااا سعید گفتم که مال زنها فرق میکنه
مال من اینجوریه
کلی تلاش کردم تا بهش ثابت کنم که من راست میگم و مال زنها فرق میکنه و همین شکلیه و من مشکلی ندارم
بعد پاهامو باز کردم و دقیقا جاهای مختلف کسمو بهش نشون دادم و معرفی کردم و براش توضیح دادم
فهمیده بودم کار سختی در پیش دارم تا اینو به راه بیارم
بعد گفتم خوووب ، سعید جان حالا نوبت توئه . شورت و شلوارتو دربیار و کیرتو بهم نشون بده تا بریم سر اصل کار
سعید گفت کیر دیگه چیه؟
گفتم بابا همون دوله دیگه
گفت؛ نه خجالت میکشم
گفتم بابا خجالت نداره که
من زنتم و باهات محرمم و هیچ اشکالی نداره.

 
خودم به زور شورت و شلوارشو کشیدم پایین.
کیرش نیمه راست بود. بازحمت و بعد از اینکه به سختی از سد دستهاش رد شدم کیرشو گرفتمو کمی مالوندم تا اینکه کاملا راست شد
گفتم سعید جان حیف این خوشگله نیست که یکساله هم خودتو از لذت محروم کردی و هم منو
سعید با خجالت گفت: من که نمیدونستم.
داشتم با کیرش ور میرفتم که یهو سعید لرزید و با فشار آبش پاشید بیرون و ارضا شد.
یهو گفت : دیدی چیکار کردی شاشم ریخت.
کفتم اینکه شاش نیست، آبه
ببین غلیظه و با شاش فرق داره
چشم های سعید چهارتا شده بود
از طرفی هم کلی حال کرده بود.
دیدم اینطوری نمیشه
گفتم میخوای فیلم سکسی ببینی تا دستت بیاد قضیه چیه؟
گفت فیلم سکسی چیه دیگه؟
گفتم بابا تو واقعا شوتی، فیلم رابطه زن و مرد با هم و کاری که تو باید با من بکنی.

چیزی نگفت منم رفتم سرگوشیم و فیلتر شکن از گوگل پلی دانلود کردم و رفتم تو یه سایت سکسی و چند تا فیلم پیدا کردم و دانلود کردم و رفتم پیشش بهش نشون دادم.

تا کس زنه رو دید گفت اااا اینم مثل تو دول نداره.
گفتم سعید جان همه زنها همینطورند.
 
چیزی نگفت و با ولع فیلمها رو نگاه کرد.
گفتم خوب سعید جان حالا نوبت توئه که بیای رو کار
گفت : ولی منکه بلد نیستم
گفتم بابا همین کارها که یارو تو فیلم میکرد رو بکن
خلاصه سرتونو درد نیارم منو گایید تا بالاخره تونست منو بکنه
تازه دفعه اول که منو کرد و پردمو زد و کیرش خونی شد و از کس من خون اومد هم ریده بود به خودش و فکر میکرد یه بلایی سرم اومده و نزدیک بود زنگ بزنه به اورژانس که من نذاشتم.

ولی بعد یکی دوماه حسابی راه افتاد و هفته ای سه چهار مرتبه منو میکرد و هنوز هم میکنه.
حیف که بعد از یه مدت موهاش ریخت و کچل شد و از قیافه افتاد ولی انصافا بکن قهاری شده و خیییلی بهم حال میده
الان یه پسر هم داریم که حدود یازده سالشه و وقتشه که خودم دست به کار بشم و از الان مسایل سکسی رو بهش یاد بدم تا مثل باباش گه گیجه نگیره و بدونه باید چیکار بکنه تا لااقل وقتی ازدواج کرد مثل باباش گند نزنه و آبرو ریزی نکنه
والا همه که مثل من نیستند. اگه یکی دیگه بود آبروی سعید رو میبرد اما من تا الان به کسی چیزی نگفتم و الانم اینجا قضیه رو برای شما که ما رو نمیشناسید تعریف کردم و بعد از این هم هیچ جا نمیگم که خدای نکرده شوهرم خجالت بکشه.
البته بگم ها خیلی خوشحالم که همچین شوهر آکبندی گیرم اومده ها.
سعید خیلی پسر خوبیه و من خیلی دوستش دارم.
خدافظ

 
نوشته: سمیه

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *