این داستان تقدیم به شما

باران هستم ۱۹سالمه دانشجو هستم ….قدم ۱۶۳ وزن ۶۰کیلو
سفیدم سینه وکون تپلی هم دارم دوستام میگن که خوشگلم.وعشقمم رامین ۲۹سالشه قد وبلند خوشتیپ هیکلشم خیلی عالیه کیرشم کلفت و۲۳سانت…
میخوام خاطره سکس خودم
وعشقم رامین براتون تعریف کنم ..
***
ترم تموم شده بود امروز اخرین امتحان مون بود به مامانم اینا گفته
بودم فردا میام خونه ولی دروغ گفته بودم میخواستم شب رو تو بغل
عشقم به صبح برسونم..وسایلم جمع کردم وبا چمدون به سمت ایستگاه تاکسی رفتم
وسط راه رامین زنگ زد —سلام عزیزم
—سلام خانمم ،خوشگلم حرکت کردی
-اوهوم ،توراه ترمینالم
-ای جان ،پس من برم دوش بگیرم یه صفایی به بدن بدم
-برو عزیزدلم منتظرم هرچی زودتر ببینمت
-من ببینی یا اینکه زیرکیر کلفتم بری خانمم
-هردوش عزیزم
-دروغ نگو من میشناسمت یه ماهه نکردمت از الان خیس خیسی
-ااااا خوب اذیت نکن (بخاطر بودن آدمای تو تاکسی نمیتونستم درست جواب بدم ولی خیس خیس بودم)
-بزار برسی چنان برات بخورمش که جون نداشته باشی بعدشم جرت بدم
-خوب دیگه عزیزم کار نداری من رسیدم ترمینال (میخواستم این بحث تموم بشه تا بیشتر ازاین حشری نشدم اونم فهمید خداحافظی کرد…
 
 
رسیدم ترمینال بلیط گرفتم منتظر حرکت اتوبوس شدم ….بعدازنیم ساعت حرکت کردیم
توراه رامین همش پیام میداد راجب سکسمون حرف میزد ومن هرلحظه بیشتر ازقبل حشری میشدم .دوست داشتم زودتر برسم کیرخوشگلش رو تا دسته تو کونم بکنه ومنم زیرش جیغ بکشم،برای اینکه حال وهوام عوض بشه یکم خوابیدم نزدیک رسیدن به شهر بیدار شدم
به رامین پیام دادم که بیاد ترمینال…. بعد ازیه خورده چرخ زدن توشهر که
اون وسط دست رامین همش لای سینه ها وکسم بود گذشت ..رسیدم خونه چمدونم رو از تو ماشین درآورد ورفتیم داخل بهش گفتم بیرون باشه تا لباسم روعوض کنم
(نه اینکه خجالت بکشم فقط میخواستم سوپرایز بشه)
تاپ بنفش بافتی که سوراخ سوراخ و یه ساپورت مشکی ازچمدون در آوردم
سوتینم در آوردم چون میدونستم اینجور دوست داره لباسمو عوض کردم موهای بلندمم بازکردم صداش زدم اومد داخل چشاش برق زدم میدونستم خوشش اومده
حمله کرد سمتم شروع کرد خوردن گردن وگوشم منم دیگه رو ابرا بودم
بعد سراغ لبام رفت خوب که لب گرفتیم منو برد سمت مبل ساپورتمو کشید پایین
یکی از پاهام گذاشت رو دسته مبل وشروع کرد خوردن کسم که خیس خیس بود
فقط صدای نفس تند من ورامین وبعضی وقتا آه وناله بلندم تو اتاق میپیچید اینقدر کسم
خوردم لیسید وکونم انگشت کرد تا ارضا شدم …دیگه جون سرپا ایستادن نداشتم همونجا ولو شدم .صورتم بردم سمت صورتش ولبای خیسش از اب کسم رو لیس میزدم،
حالم که جا اومد رفتم سمت شلوارش دکمه شو بازکردم کیرشو در آوردم شروع کردم ساک زدن ،کیرکلفت ۲۳سانتیش تو دهنم جا نمیشد ولی همش سعی داشتم کامل بخورمش

 
کیرشو میلیسیدم وبعضی وقتا هم تخماشو میکردم تو دهنم اونم چشاش بسته بود فقط
لذت میبرد داشتم میخوردم که جلوم گرفتم گفت ۶۹بشیم با کمال میل رو شکمش خوابیدم
کس وکونم دادم سمت دهنش وکیرشم کردم تودهنم ….کیرش تو دهنم بود براش تخماش میمالیدم اونم زبونش میکرد توسوراخ کسم وانگشتشم تو سوراخ کونم بود …انقد خوب میخورد که داشتم از شدت لذت میمیردم رونهام ازآب کسم خیس خیس بودن وچون کیرش تو دهنم بود نمیتونستم جیغ بزنم از خوشی وفقط اه واوه های نامفهمومی ازم خارج میشد اونم تند نفس میکشید ونفساش به کس وکون ورونهای تپلم میخورد من بیشتر بیشتر حشری میشدم
دست ازخوردن کشید وگفت بخوابم …میدونستم وقت جر خوردن کونمه ….ولی عاشق جر خوردن زیر کیرکلفتش بودم ….رو شکم خوابیدم یه بالشت گذاشت زیر شکمم تا کونم بیادبالاتر میدونستم الان که دردم بیاد برگشتم نگاش کردم گفت فقط آروم

 
اونم خندید گفت به چشم سرکیرش رو با آب کسم خیس کردومالید به سوراخ کونم
باراولی نبود که میخواستم بهش کون بدم ولی هربار از درد میمیردم
آروم آروم سرشو کرد توکونم آروم عقب جلو میکرد یه لحظه ایستاد داخل، چشام بستم منتظربودم
جربخورم که دردم شروع شد …داد زدم وایسا حالا نصف بیشتر کیرش داخل بود
چند دقیقه بعد شروع کرد عقب جلو کردن ولی هنوز درد داشتم یهو کامل کردش تو
همزمان جیغ بلندی زدم ….احساس میکردم دارم میمیرم اشک تو چشام جمع شده بود
همش میگفتم جرم دادی دارم میمیرم اونم قربون صدقه م میرفت کمرم رو ماساژ میداد
چند دقیقه که گذاشت شروع کرد تلمبه زدن
– جوووون اههههههههه آره جرم بده تندتر بکن اووووووف مردم خدا
-دوستداری عزیزم داری چیکارمیکنی
-دارم به عشق کون میدم
-اییییی جان فداتشم من بازم بکنمت
-اااااااااااه اره میخوامممممممم تاته بکن جرم بده
-میدونم میخوای عزیزم بیا وتاته فشار داد داخل
-اییییییی جونم داری جرمیدی اووووووف میخوامش لعنتی چقد خوبه
-ایییییی جان میبینم بیشتر میخوای
-‌اره اره اره میخوام اااااااااااه اوووووف چقد کیرت عالیه
خوب ارضام میکنه
-ای جاننننن
همونجور که کیرش داخل بود منو سفت نگه داشت وچرخید حال من رو بودم اون زیر
بازم تلمبه میزد تو کون وصدای جووون جووون گفتنش تو اتاق پرشده بود
من میخواستم ازش تندتر بکنه
 
نزدیک دوباره ارضا شدنم بود دوباره چرخید وحرکتش تندترشده بود
فهمیدم اونم داره ارضا میشه
-‌اییییییییییییییی جان بازم بکن دارم ارضا میشم لعنتی
کیرت بدجور ارضا میکنه
-جاااااااانم منم نزدیکه بریزمش تو ؟؟؟
-ارههههههههه میخوامش بریزش تو
-به چشم خانم
حرکتش تندترشده بود من دادمیزدم که محکمتر جرم بده اونم تندتر میکرد اه میکشید
بالاخره هردومون همزمان ارضا شدیم
عشقمم تمام آبش رو ریخت تو کونم بعدشم بیحال افتاد روم
منم جون باز کردن چشامم نداشتم …بعد از چنددقیقه ازپایین کمر میبوسید تا رسید به گردنم
کیرشو کشید بیرون وبرگردوند ولبام میبوسید
-مرسی عشقم خیلی دوست دارم
-توهم مرسی عشقم عالی بود
خیلی خیلی دوست دارم

 
بعد ازتمیزکردن خودمون بغل هم خوابیدیم واون شب تا صبح خیلی به دوتامون خوش گذشت
 
 
نوشته: باران

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *