این داستان تقدیم به شما

باسلام

19سالمه و پشت کنکوری ام و قضیه مربوطه ب چند روز پیش…واسه همین دنبال یه مشاور میگشتم تا اینکه یکی از معلمای که فامیلم بود یکی از همکاراشو که زن بود و دکترا داشت رو بهم معرفی کرد… یه مکانی که جای علمی بود و کوچیک بود که خیلی ب اونجا میرفتیم برای برگزاری کلاسا و اون خانم دکتر هم به اونجا میومد و باهاش اشنا شدم…و قرار شد از هفته بعدش بم مشاوره بده البته با قیمت گرون…طرف از دانشگاه های صنعتی شریف فارغ التحصیل شده بود و دکتراشو هم امریکا گرفت(بخدا راس میگم)..دیگه شروع کردیم به مشاوره و اینکه شماره تلفشونو گرفتم که بعضی وقتا که نمیتونه بیاد از طریق مکالمه راهنماییم کنه…این خانوم اولش بام راحت نبود البته حق داشت چون شهرمون واقعا بی فرهنگ بود ولی از اونجایی که دعوتش کردم خونمون و با خانوادم اشنا شد
 
دیگه راحت شده بود حتی با اسم کوچیک صدام میزد… بعضی وقتا یه کارایی مثل تایپ و… براش میکردم که باید رو سی دی رایتشون بکردم بعدش منکه از اول تو کفش بودم به فکر ای افتادم که رو سی دی ها یه شیطنایی بکنم و عکس مثلا لب دادن و ایجور عکسا بذارم…واسه مشاوره که رذفتم پیشش و با استرس سی دی رو دادمش و تا شب منتظر فوش و حرف بد بودم ک بم بزنه ولی دیدم خبری نشد…(طرف دوس پسر داشت ب گفته خودش ولی به علت مسافت زیاد دوسه هفته ایی یه بار میرفت خونشون)دیدم جلسه های بعدی بیشتر میگه سی دی واسم رایت کن منم از خدا خواسته قبول کردم و منم تو هر سی دی چنتا عکس میذاشتم ولی دفعا اخر چنتا عکس خیلی خفن گذاشتم.و شب اس داد گفت خیلی پررو شدی ولی معلوم بود جدی نگفت..اون شب یکم حرف درباره عکسا زد و یکم مشاوره داد ک گفت نرو دور ایکارا بذار بعد کنکور ولی من بحث رو بردم رو سکس و درباره امریکا و وضیعت دختر پسرا ازش پرسیدم چیزای عجیبی در مورد اونجا و رابطه ها گفت و معلوم بود یکم حشری شده و منم بیشتر میپرسیدم وازش خاسم بذاره یه بار باهم دست بدیم اونم با اصرار من قبول کرد.قرار مشاوره رو یه جوری گذاشتیم ک اون جایی که میرفیم واسه مشاوره بسته باشه تا بتونیم باهم راحتتر باشیم(من بابام معلمه واس همین اکثر معلما رو میشناختم یا باشون فامیل بودیم واسه همین رابطه خوبی باشون داشتم)کلید اونجا رو از رییس همون جای علمی گرفتم و رفتم برا مشاوره(رییسش خودشم درس میداد واسه همین خودش نمیتونست بیاد تا درو باز کنه)
 
ساعت 10رفتم واسه مشاوره و خانم دکترم هم اومد با استرس دستمو بردم جلو و اونم دست داد چند ثانیه همونطور بودیم و رفتیم و نشستیم و مشاوره شروع شد…بعد از چن دقیقه اون درباره عکسا شروع کرد به حرفیدن منم فقط ساکت شدم چون جوابی نداشتم.بعد استرس ک گرفتم اجازه گرفتم رفتم اب خوردم وقتی اومدم دیدم مقنعشو برد عقب تر و نشست روی میز من تعجب کردم.نشستم رو صندلی اون بلند شد اومد پشتم وایساد و دستاشو گذاشت رو شونه هام و مشاوره میداد و شونه هامو مثلا میمالود یکم حشری شدم…بعد دستاشو اورد رو سینه هام و سینه هامو میمالوند .دیگه حدس زدم چ خبره..منم با استرس بلند شدم و نشوندمش رو میز و مقنعشو اروم دراوردم و موهاشو نوازش دادم دیدم دست گذاشت رو کیرم که شق شده بود و مالوندش…که داشت کیرمو میمالوند منم دکمه ها مانتوشو باز کردم و فقط یه سوتین توری تنش بود…شروع کردم به لب خوردن.زبونشو گاز میزدم.اب دهنشو خوردم گردنشو لیس میزدم.بعد از رو سوتین شروع کردم به خوردن سینه ها اناریش با اون نوک صورتیشون..اونم فقط اه وناله میکرد.

 
بعد شکمشو لیس زدم. سوتینشو در اوردم چن دقیقه فقط با سینه هاش ور رفتم بعد شلوارشو کشیدم پایین.یه شورت توری تنش بود که خیس شده بود..از رو شورت کسشو میک میزدم اونم موهامو نوازش میداد و میگفت بخور مال خودته.شورتشو کشیدم پایین یه کس سفید بدون مو و از اب خیس شده بود.همه جا کسشو میخوردم زبونمو کردم توش.زیرشو لیس میزدم.سوراخ کونشو لیس زدم و روناشو گاز زدم که جیغ بزنه…صداش اتاقو پر کرده بو دوباره کسشو لیس زدم .بعد با یه جیغ بلند ابش اومد که همشو خوردم..چند دقیقه فقط لب دادیم تا دوباره جون بگیره…بعد پیرهنم و شلوارمو در اوردم و هر چی التماسش کردم که ساک بزنه ساک نزد.

 
 
از تو کیفش یه اسپری در اورد و گفت اولین باری ک عکس اونجور برام گذاشتی اینو خریدم چون میدونستم یه خبرای هست…کیرم شق شق بود…خودش اسپری زد و دوسه دقیقه باش حال کردم..دوتامون لخت لخت بودیم..از رو میز که میز کوچیکی بود بردمش سر یه میز بزرگتر..پاهواشو باز کرد کیرم میمالوندم تو کسش…تخمامو که میمالوندم تو کسش که خیس اب شده بود بلند جیغ میزد.کیر منم خیس خیس بود..اب کیرم و کسش قاطی شده بودن و همینم باعث شد بیشتر حال بکنیم…با اب کسش سوراخ کونشو خیس کردم.پاهاشو دور کمرم حلقه کرد.کیرمو اروم بردم تو کونش.کونش یکم تنگ بود بعد چنبار عقب جلو که کیرم کم کم داشت کامل میرفت تو کونش.بعد که کامل کیرم رفت تو کونش شروع کردم به تلمبه زدن…لباشو گذاشت رو لبام و میکشون میزد و منم با دستام سینه هاشو میمالوندم بعد از چند دقیقه تلبمه ابم اومد و همشو ریختم تو کونش.بعد کلی تشکر کرد که ارضاش کردم.بعد لباسامانو پوشیدم و رفتیم..یه بارم رفتم خوابگاهش که چن ساعت پیشش بودم. الان همه تلاشمو میکنم که داشنگاه قبول شم و رابطمو باش قویتر کنم هر چند رابطمون خوبه….
 
 
نوشته: کنیل اوتیس

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *