این داستان تقدیم به شما
من شهره ام.۴۵ سالمه.یه پسر ۱۹ ساله دارم به اسم کامیار.تو یکی از محله های تهران زندگی خوب و خوش و پر از شیطنتی دارم.اول از همه از ظاهرم بگم.موهام بلند و بلونده همیشه هم شینیون میکنم میبندم یا کلیپس میزنم چون حس میکنم اینطوری مردا بیشتر دوس دارن.همیشه گوشواره های بزرگ میندازم و اگه شال سرم بمونه از زیر شال میندازم بیرون ببینن همه.معمولا هم یا شال های خیلی نازک میگیرم که موهام از زیرش پیدا باشه یا یه طوری میندازم که شال بیوفته از سرم.و خیلی با تاخیر سرم میکنم همه ببینن موهای خوشگلمو سرو گردنمو.لبامو ۴ سال پیش بخاطر همسایمون پروتز کردم.آخه لبای پروتزی دوس داشت.همیشه هم رژ کالباسی یا قرمز میزنم.بعد از اون از پروتزم راضی بودم پیش همون دکتر سینه ها و باسنمم پروتز کردم که تو چشم بیاد.البته اول از همه خود دکتر تست کرد و راضی بود.بگذریم…
دیگه جونم براتون بگه که پوست خیلی سفیدی دارم رون ها و کون تپلی دارم به حدی که هرچی میپوشم باسنم تابلو میشه و همه بهش خیره میشن یا حتی دسمالی میکنن.ناخونام همیشه خیلی بلنده با لاک قرمز جیغ.هم دستام هم پاهام.همیشه پاشنه بلند میپوشم و امکان نداره تا ۲۰ سانت بالای پامو بپوشونم.اونجا همیشه و همه جا باید معلوم باشه.آخه سکسی تره مردا نیگا میکنن.معمولا هم مانتو یا جلو باز یا نازک و خیلی تنگ و کوتاه میپوشم طوری که همه چیم بزنه بیرون مخصوصا کون و سینه هام.با همین چاک سینم کلی تونستم تو مغازه ها عشوه بیام هم کیر جور کنم هم تخفیف بگیرم.خلاصه برا خودم کوسی ام دیگه.همیشه دوس دارم تو محل شیطنت کنم.یه چادر سفید دارم که وقتی میخوام برم بیرون تو کوچه اونو سرم میکنم ولی زیرش هیچچچی نمیپوشم.میرم سوپری خرید کنم سر ظهر که خلوته بعد تو مغازه مثلا میخوام جنسارو نیگا کنم پاهامو باز میکنم کامل قمبل میکنم بعد یه دیقه که مطمئن شدم پسر فروشنده داره نگام میکنه چادرمو ول میکنم بیوفته کامل!بعد میگم اوا چادرم افتاد!همونجوری چند ثانیه میمونم بعد با عشوه و ناز چادرمو برمیدارم سرم میکنم.برمیگردم جنسا رو حساب میکنم پسره هم آب دهنشو به زور قورت میده میگه مهمون ما باش منم میرم خونه.این کارو تا الان چندین دفعه کردم.ولی یه بار باید بهش بدم فک کنم کیر کلفتی داشته باشه.
تو ساختمونمون ۷ واحد زندگی میکنن غیر از خودمون.طبقه بالایی ما که میشه طبقه ۴ آقا ناصر مدیر ساختمونه.اوایل که اومده بودیم خیلی میومد دم در به بهونه های مختلف.دیگه کم کم فهمیدم دلش کس میخواد.یه روز که میدونستم زنش نیس رفتم در خونشونو زدم همون چادر معروفمم سرم بود.اومد دم در شروع کردم الکی راجعب هوای گرم تابستونو کولر و اینا به حرف گرفتمش.همشم لای چادرمو باز میکردم سینه های گندمو یا رون سفید و گوشتمو نشونش میدادم دیگه بدبخت داشت میمرد از حشر کیرش تابلو از زیر شلوارکش زده بود بیرون گفتم میای بالا کمکم بکککنی کولرو راه بندازم؟از قصد یجوری گفتم دوزاریش بیوفته کیر میخوام.گفت چشم حتما وظیفمه.رفتیم پشت بوم منم جلو رفتم عمدا یواش یواش میرفتم بالا کون گندمو قر میدادم که حسسابی دید بزنه شق کنه.وقتی رسیدیم بالا کیرش مثل نیزه زده بود بیرون صاف وایساده بود.دیگه خودمم کسم خیسه خیس شده بود داشت آب میچیکید ازش.چادرمو تند تند بازو بسته کردم که واه چقد گرمه.دیگه مطمئن شدم همه کسو کونمو دیده الانه که بگیره همونجا رو پشت بودم کسمو جر بده.منم که از خدام بود.رفتم دریچه کولرو باز کنم گفتم وای چقد سفته کمکم کنید از پشت!گفت چجوری؟گفتم من زور میزنم درش بیارم شما از پشت منو بگیرید نیوفتم.گفت ای به چشم.انگار بهش دنیارو دادن زود پرید پشتم دودستی کمرو گرفت کیر گندشو که سیخ شده بود از روی چادر چپوند لای چاک کونم.
تازه فهمید هیچچی زیر چادر نپوشیدم.منم تو حالت قمبل کون تپلمو دادم حسابی عقب و گفتم آهههههان همینجوری خوبه…حدود ۵ دقیقه همونجوری موندم فقط کونمو میمالیدم به کیرش.یهو دیدم دست انداخت چادرمو کشید پرت کرد کنار کیرشو دراورد یه جا کرد تو کسم.یه آهههه کشیدم گفت جوووووون جنده خانوم کیرمو ترکوندی شروع کرد محححکم تلمبه زدن.دیگه کسم شده بود دریاچه.شالاپ و شولوپ تلمبه میزد موهامو میکشید میگفت جنده خانوم از وقتی اومدی اینجا کیرمو بلند کردی.بعد چند تا تلمبه کیرشو یهو دراورد موهامو چنگ زد کیرشو کرد تو دهنم اندازه یه لیوان آب کیر داغشو تخلیه کرد تو دهنم همزمان گلومم فشار میداد که خفه شم.منم همونجا ارضا شدم آب کیرشو قورت دادم کیرشو یه لیس زدم.ناصر گفت نوش جونت شهره جون.شلوارکشو کشید بالا رفت.منم چادرمو برداشتم همونجوری لخت رفتم پایین.درو باز کردم تازه چادرو سرم کردم رفتم یه راست تو حموم.موهام بهم ریخته بود از دهن و صورتم آب کیر میچکید بوی آب کیر میدادم چادرمم مچاله شده بود دیگه پسرم کامیار یه جوری نگام میکرد که انگار یه موجود فضایی دیده هم انگار شهوتی شده باشه.تقریبا مطمئن شدم فهمیده کس دادم.چون چند بار دیگه که به چنتا از همسایه ها و میوه فروش سر کوچه و کافی نتی حال داده بودم شک کرده بود.
حموم کردمو اومدم بیرون.یه حوله لباسی پوشیدمو رفتم رو کاناپه جلو کامیار نشستم.داشتم ماهواره میدیدم دوباره دلم هوس کیر کرد.به ذهنم رسید چادر سرم کنم برم به همون پسر سوپری بدم ولی عصر بود سرش شلوغ بود حتما.تو همین فکرا بودم که دیدم کامیار خیره شده به لای پام.فهمیدم از لای پام کسم معلومه چون طبق معمول شورت نپوشیده بودم.شیطنتم گل کرد گفتم بزار یه کم کیرشو قلقک بدم.الکی دستمو زدم به گوشه ی حوله که روی رون پام بود انداختمش کنار.دیگه کامل رون و کس سفید و تپلم افتاد بیرون.دیدم یه کم سرخ شد کیرش یه تکونی خورد.خیلی خوشم اومد.گفتم واه واه چقد گرممه با این حوله…یه کمربند مانندی داشت اونو باز کردم سینه های گنده و سفیدم کااامل افتاد بیرون.دیگه داشت با نگاش منو میکرد.پاشدم همونجوری راه افتادم رفتم آشپزخونه که مثلا غذا درست کنم تو راه رفتنم هی کون تاقچه ایمو اینور اونور میکردم با عشوه راه میرفتم.دیگه کسم حسابی آب انداخته بود گشنه ی کیر بودم.رفتم جلو گاز الکی مشغول شدم بعد ند دقیقه کامیار بدون این که چیزی بگه اومد از پشتم رد شه پشت دستشو کامل از پشت کرد لای پامو مالید رفت.فهمیدم بدجوری زده بالا.من همیشه تو خونه آزاد و راحت لباس میپوشم.هم خوشم میاد حشریش کنم هم از لباس زیاد خوشم نمیاد لختمو بیشتر دوس دارم.برای همینم کامیارو تو این چند ساله خیلی تشنه ی سوراخم کردم.
البته کل مردای محل دلشون لک میزنه برای سولاخام ولی این همش جلو چشمشم.خلاصه کامیار دو سه دفعه به بهانه های مختلف رد شد از پشتمو هی کیرشو دستشو میمالید به لاپا و کون تپلم.گذشت چند روز بعد که کامیار با دوستاش بیرون بود زنگ زدم به ناصر مدیر ساختمون گفتم پسرم نیس میخوای گشادم کنی یا نه؟گفت میمیرم برای گشادکردنت!گفتم بدو بیا پایین که سولاخم داره له له میزنه.یه آرایش سنگین کردم سریع و ناصر درو زد وا کردم اومد تو یهو عین وحشیا موهامو گلومو فشار داد به سمت کیرشو کیرشو کرد تو دهنم مثل روانیا تلمبه میزد تو دهنم داشتم میمردم از لذت.واقعا دلم کیر میخواس.خلاصه دیگه طاقت نیاورد همونجا دم در شروع کرد کسو کونمو گایید با کیر کلفتشو داشت همینجوری تلمبه میزدو فحش میداد که تو جنده ترین زنی هستی که تو عمرم دیدم کست باید پاره شه جوووون گوشت مفت گیر آوردم حسسسابی جرت میدم پتیاره قربون این سوراخ خیست همزمانم سوراخمو میکرد یهو دیدم صدای کلید اومد پسرم وارد خونه شد منو دید که لخت زیر ناصر مرد همسایه هم افتاده روم کیرشو کرده تو کونم!
تو دلم گفتم الانه که دادو بیداد کنه جفتمونو بکشه که یهو شلوارشو کشید پایین درو بست ناصرو انداخت کنارو گفت جوووووون کیر گندشو کرد تو سولاخ گشاد شدم!همینجوری شک شده بودم از طرفی هم قند تو دلم آب شد.کامیار پشت هم جوووون جوووون میگفتو تلمبه میزد تو کون گنده و سفیدم که تا چند دقیقه پیش کیر ناصر مرد همسایمون توش بود.ناصر مونده بود چیکارکنه دلو زد به دریا اومد موهامو گرفت کیرشو کرد تو دهنم تلمبه زد.رو ابرا بودم.یه کیر تو کونم تلمبه میزد یه کیر تو دهنم.داشتم حسابی گاییده میشدم.احساس جنده ها رو داشتم.ناصرو کامیار دوتایی تو دهنو کسو کونم باهم تلمبه زدن حدود نیم ساعت منو به روش های مختلف گاییدن آخرش آب کیرشونو تو دهنو کسم خالی کردن.ناصر بدون این که چیزی بگه لباس پوشید رفت کامیارم رفت حموم.رفتم تو آیینه خودمو دیدم.موهای بلوند شینیون کردم بهم ریخته و عرق کرده بود روش چند قطره آب کیر بود از دهنو صورتمم آب کیر میچکید رژ لبم با آب کیر کامیار قاطی شده بود.لیسش زدم.از کسمم آب کیر ناصر جووونم میچکید.فک کنم حاملم کرد.قیافمو تو آیینه دیدم.درست عین جنده ها شده بودم.خیلی لذت بردم..
نوشته: شهره کوسپتی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید