این داستان تقدیم به شما
اسم من فرزاده این داستان که براتون تعریف می کنم مال سالها پیشه .
من با اینکه خیلی تپل نبودم ولی از بچگی کپلام برجسته بود . واسه همین تو مدرسه یا کوچه محله مون پسرها باهام شوخی میکردن و گاهی به کپلام دست میزدن که منهم کم کم از این کارشون خوشم اومد واسه همین وقتی دوازده سیزده ساله شدم میرفتم جاهای شلوغ که بهم دست بزنن . گاهی هم میرفتم تو اتوبوس هائی که خیلی شلوغ بودن تا یک عده بهم بچسبونن و یا به کپلام دست بزنن. وقتی چهارده ساله شده بودم هیکلم درشت تر شده بود و کپلام حسابی گنده شده بود و احساس میکردم دلم کیر میخواد . همون سال تابستون چون بی کار بودم رفتم دنبال کار تا اینکه در یک شیرینی پزی شروع به کار کردم . چون تازه کار بودم کارهای متفرقه مثل شستن ظروف شیرینی پزی رو انجام می دادم . صاحب شیرینی پزی یک مرد مسن حدود هفتاد ساله بود . من و چند تا کارگر دیگه ظهرها تو مغازه ناهار میخوردیم وسرشب کارمون تموم میشد . یادمه که روز دوم کارم یکی از کارگرهای قدیمی بهم گفت تو پسر صاحب مغازه رو دیدی گفتم نه گفت اون مسافرته چند روز دیگه میاد و همین جا هم کار میکنه بعد هم گفت آدم جالبی نیست مواظبش باش . چند روز بعد اون اومد بهش میگفتن شاغلام یک جوون قد بلند و عضلانی و قوی هیکل با قد حدود 185 تا 190 بود و فکر میکنم نزدیک 100 کیلو وزنش بود . از همون روز اول اون با من خیلی خوب برخورد میکرد . ما در زیر زمین مغازه کار می کردیم. چند روز از شروع به کارم گذشته بود و من پائین تنها بودم داشتم سینی هائی رو که توش شیرینی پخته بودن می شستم که دیدم شاغلام اومد پائین به من گفت چکار میکنی گفتم کارم تمومه دارم میرم اومد جلوم وایساد و گفت میدونی من تو رو خیلی دوست دارم؟ تو پسر خوبی هستی بعد منو بغل کرد البته اون بیست سی سانت از من بلند تر بود من سرمو پائین انداخته بودم با دستش سرمو دادبالا و خم شد و منو بوسید گفت تو چی منو دوست داری چیزی نگفتم اونهم دستش آهسته برد رو کپلام و نوازش کرد منهم خوشم اومد
واقعا دلم کیر میخواست بعد دست منو گرفت برد لای پاهاش بهم گفت نمیخوای یک چیز خوشگل ببینی گفت اگه میخوای زیپمو وا کن منهم اهسته زیپ شلوار جینشو کشیدم پائین بعد گفت میخوای ببنیش دستتو بکن تو شورتم تا ببینیش خودش هم کون منولخت کرده بود منهم شورتشو کشیدم پائیندیدم اوه اوه چه کیری کلفت بلند قوی مثل کیر خر با سر قارچی چقدر هم هیکلش قوی بود واسه اینکه خیالم راحت باشه گفت بالا هیشکی نیست در مغازه هم از داخل قفله کیرش حسابی داغ بود اونهم با انگشت لای کپلامو نوازش میکرد و به من میگفت چه جون چه کون داغی داری بعد به من گفت از من خوشت میاد گفتم آره گفت از کیرم چطور منهم که حسابی حشری شده بودم گفتم آره گفت تا حالا کیر خوردی گفتم نه گفت جون پس اکبندی دوست داری خودم بازت کنم گفتم آره خیلی خوشش اومد هم خودش همه لباساشو در آورد هم منو لخت کرد بعد از پشت بغلم کرد چون قدش خیلی بلند بود خم شد تا کی گنده شو بماله در کونم هی میگفت جون چه کپلای قشنگی منهم حسابی حال میکردم بعد گفت دوست داری بکنمش تو کونت عزیزم گفتم گنده است جا نمیشه گفت تو فقط بگو دوست داری یا نه من جاش می کنم گفتم آره دوست دارم کیرتو گفت یک دقیقه صبر کن بعد رفت تو پستو با یک پتو و دو تا بالش برگشت یک قوطی کوچیک هم دستش بود که بعد فهمیدم وازلینه پتو رو پهن کرد و گفت رو شکم دراز بکش من دراز کشیدم اونهم اومد روم تمام وزنشورو خودم احساس میکردم شروع کرد به در مالی ولی عجب کیری داشت بعد دیدم با وازلین شروع کرد به چرب کرد کونم و انگشت بزرگشو میکرد تو کونم تا داخل کونم هم حسابی چرب بشه و کیر خودش رو هم چرب کرد و در کونم مالوند کونم شروع کرد به مد مد کردن گفت میخوای اینو بکنمش تو کونت گفتم آرررررره گفت جووووون بعد گفت پس چاردست و پا شو یعنی مدل سگی اونهم حابی رفتم پشتم سر کیر گنده اش رو گذاشت در کونم
ی دست انداخت زیر شکمم یکی هم سر شونه ام که نتونم تکون بخورم شروع کرد به فشار دادن چقدر گنده بود سرش ولی حسابی کیرشو چرب کرده بود فشار داد به زور سرشو جا کرد گفتم آخ گفت جوووون چه کون تنگی داری عزیزم سرش که رفت کونم دور کیرش حلقه شد خیلی خوشم اومد یک کمی همون جوری موند بعد گفت چطوره گفتم خوبه گفت میخوای بیشتر جا کنم گفتم آررررره اونهم دو دستشو انداخت سرشونه هامو کیرشو فشار داد تو کونم با فشار نصفشو جا کرد گفت بسه گفتم از کونم خوشت میاد گفت کون پسر زیاد کردم ولی به این تنگی و داغی نبوده میخوای باز هم گفتم خیلی اونهم دیگه از هیجان دیوون شده بود فشار داد تو کونم با فشار تا دسته جا کرد و بعد گفت ئاسا ببینم چطوری این کون تنگت حلقه شده دور کیرم تما کیرشو تو کونم حس میکردم هم سر کیرش خیلی گنده بود هم بیخش بعد شروع کرد به تلمبه زدن اول آهسته بعد تند تند وقتی میخواست ابش بیاد منو هل داد به سمت جلو و خوابید روم کونم حسابی بیخ کیرش حلقه شده بود بعد یک دفعه آب کمرش فواره زد تو کونم از لذت داد می کشید و منهم حسابی کیف کردم و لذت کیر کلفت رو فهمیدم .
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید