این داستان تقدیم به شما
سلام دوستان من ی زن خیلی داغی هستم فک کنم از نظر قیافه و هیکل سکسی باشم که همه منو میکنن، سینه های درشتی از بچگی داشتم وچون خودم ریزه بودم تو چشم میزدن و همه بشون ور میرفتن منم که داغ ول میشدم و طرف هر کار دوست داشت بام میکرد داستان برای ده سال پیشه شوهرم بعد از چند سال دوست صمیمیش ر و پیدا کرده بود و ما شب روز با هم بودیم از دورانی که با شوهرم دوست بودم برام تعریف کرده بود که کله کیر نادر خیلی گندس و کیرش بشکل قارچ هستش وبش میگن قارچ سینا منم که عاشق کلگی کیر. از وقتی دوباره پیداش شده بود کس من براش خیس و بیتاب بود ، نادر ی زن عروسک سکسی گرفته بود که خیلی هم با لباسای سکسی میتابید مثلا یا یه شلوار کوتاه تنگ میپوشید و ساقای سکسیشو مینداخت بیرون و یه پا بند ظریف هم به مچ پاش مینداخت بالا تنه همیشه ی تاپ لختی میپوشید با سوتین دکلته که تقریبا نصف بیشتر سینه های درشتش از لباس بیرون بود یا یه دامن بالا زانو میپوشید و تا نزدیک کسشو نمایش میداد ولی چیزی که از همه بیشتر جلب توجه میکرد کسش بود که خیلی تپل بود یعنی قشنگ جلوش همیشه تو شلوار قلمبه بود گاهی هم خودش عمدا میکشید بالا که چاکشم معلوم میشد خلاصه من که زن بودم براش راست کرده بودم چه رسد به مردا، از طرفی این خانم خودشو خیلی با شوهرم صمیمی نشون میداد ، میرفت تو بغلش. میچسبید بش ، کنارش میخوابید ، این کاراش بیشتر حال منو خراب کرده بود و بیتابانه منتظر بودم نادر قارچشو بکنه تو کس داغم
یه روز که نادر و خانمش دعوا کرده بودن اون حالش بد شده بود بردیمش اورژانس اونجا سرم بش زدن اونم شوهرشو بیرون کرد از اتاق و گفت فقط علی پیشم باشه و بش گفت دستشو بگیره، دکترا هم که براش راست کرده بودن هی میومدن جلو علی لباسشو میزدن بالا ، میمالوندنش آمپولش میزدن ، خیلی صحنه خفن بود و منو برد تو فکر چند روز بعدش ی دعوا الکی با شوهرم راه انداختم و قبل ازینکه بریم با هم بیرون سه تا قرص سرما خوردگی خوردم و بعد از یکم راه رفتن یکم گیج بودم ولی خیلی پیاز داغشو زیاد کردم، موقع راه رفتن هی میچسبیدم به نادر هی سینه هامو میزدم به آرنجش، بعد رفتم کنارش و از بغل در گوشش گفتم من قرص خوردم دارم میمیرم، اونم حول شد جریانو برا بقیه گفت همه حول حول بریم سوار ماشین شیم بریم اورژانس من چسبیدم تو بغل نادر و مث مستا گفتم من فقط با تو میام همه گفتن باشه شوهرم نشست پشت فرمون ، زن نادرم نشست جلو منو نادرم رفتیم عقب تا ماشین راه افتاد سرمو گذاشتم رو پای نادر جوری که لپم رو کیرش بود از روی شلوار لی نمیفهمیدم این سفتیه راست شدنشه یا نه برا همین دستامو آوردم زیر سرم و با کف دستم که زیر سرم بود شروع کردم ریز ریز دست کشیدن ب کیرش که همینطور که راست میشد داشت میومد تودستم کم کم زیر لپم قله درست شد و مث سنگ شد رسیدیم دم بیمارستان اونجا نادر که دوزاریش افتاده بود گفت فک نکنم بیمارستان بخواد بعیده زیاد قرص خورده باشه، شوهرم با نگرانی بم گفت خودت میدونی چیکارکردی راستشو بگو اگه نیازه تا بریم معدتو شستشو بدیم ، منم همینطور که با کف دستام رو کیر نادر فشار میدادم سرمو آوردم در گوش نادر گفتم خودم خوب میشم نادرم گفت آقا بریم حله راه افتادن منم کیرشو فشار دادم و گفتم البته اگه امشب اینو بخورم یه پوز خندی زد و من دو باره سرمو گذاشتم رو پاش تا در خونه اونم دیگه ریزه ریزه بم ور میرفت، موقع رفتن از پله ها هم مثلا نادر دلره منو میاره که نیفتم پشت سرمن کیرشو قایم کرده بود منم از فرصت استفاده میکردم و هی کوتمو میچسبوندم بش تو گوشم گفت نکن بذار بخوابه سه نشه وقتی رفتیم بالا آخرشب بود من مانتو رو درآوردم و وارونه افتادم ی گوشه اتاق که مثلا خوابم و کس خیس داغ باد کردمو هی به زمین فشار دادم اوناهم لباس عوض کردنو حین لباس عوض کردن نادر به زنش گفته بود علیو ببر ی گوشه باش حرف بزن که با این دختر بیچاره اینکارو نکنه که بخواد خودشو بکشه ،
یکم بعد خانمش علی رو برد تو اتاق که باش حرف بزنه نادرم اونطرف اتاق دراز کشیده بود با شلوارک داشت سیگار میکشید و چشماشو بسته بود من تا در اتاق بسته شد سینه خیز رفتم و شرو ع کردم از رو شلوارک لبام و صورتمو کشیدن رو کیرش به ثانیه ای مث سنگ شد گفتم درش بیار ببینم این قارچ سینارو و یکم شلوارو شورت زور زدم که در حالی که چشمش از تعجب اینکه منم اسم قارچ سینا رو میدونم گرد شده بود یکم کمرشو داد بالا که شلوارو شورتش بیاد پایین، منم با اشتیاق کشیدم پایین که کیرش مث فنر سفت خورد تو صورتم.گرفتمش توی دستم یه کیر دوبرابر کیر علی وکلفت تر از اون که به ی سمت کج بود با یه سر خیلی عجیب و بزرگ که یه عالمه پیش آب از سوراخ بزرگش راه گرفته بود منکه چون علی زیاد پیش آب نداشت و من از بقیه کیرا پیش اب خورده بودم تو کفش بود اول شروع کردم آبا رو لیسیدن بعد از سر تا پایینشو لیسیدم بعد سر بزرگشو کردم تو دهنم باور کن دهنمو. سرش پر کرده بود منم مکش میزد اونم دستش رو رسوند به رونام منم تا دستشو حس کردم پامو وا کردم اونم پیامو گرفت و دستشو از رو شلوار گذاشت روش که احتمالا یبار اونجا ارضا. شدم وقتی دید حشر منو خیلی هیجانی شد همینطور که من ساک میزدم براش ، دکمه وزیپ شلوارمو وا کرد ودستشو از بالا سر داد تا اومد در کسم که با تعجب دستشو کشیدظ بیرون ونگاه کرد انگشتاش خیس خیس بود اول بو کرد و بعد لیسیدشون که اینکارش دیگه توان ساک زدنو هم ازم گرفت منو خوابوند وگفت بذار ببینم چی لا پات داری دست انداخت شورت و شلوارمو تا زانو داد پایین همینطور که قربون صدقه کسم میرفت کیرشو گرفتم و گفتم عجب چیزیه خوشبحال زنت.ظ گفت نه بابا کسش تنگه انقد درد میکشه و خون ازش میاد هردفعه که هم زهرمار من میشه هم از کیرم ترسیده دیگه ، منم گفتم راست میگی و همینجور که شلوارم تا زانوم بود داگی شدم گفتم پس بذارش تو کس من ببین چطور قدرشو میدونم اومد پشتم کله گند کیرظشو با آب کسم خیس کرد وکلگی رو فشار داد بزحمت رفت تو ولی یهو لیز خورد و با یه صدایی رفت تو با یکم درد یحال خوبی بم دست داد که صدام دراومد شروع کرد تندتند عقب جلو کردن منم صدامو دیگه نتونستم کنترل کنم برای همین در دهنمو با یدست گرفت و اون دستشو برد زیر لباسم سوتینو داد بالا و سینمو فشار داد و گفت جون چقدر وقتی مینداختیشون بیرون میخواستم فشارشون بدم،
من یبار که نه تو همون سرعت عقب جلو کردنه که کله کیرش کل کسمو پر کرده بود و توش میرفت و میومد دوبار ارضا شدم بعد ازون هی کیرشو درمیاورد و هی با فشار کلشو میداد تو دیگه داشت #روح از بدنم جدا شد دیدم انگشت کرد تو کونم که یه آه حشری کشیدم گفت جون پس کونم دوست داری ولی الان نمیشه ، پرسید بریزم داخل گفتم آره. ی #عالمه آب خالی کرد تو کسم وقتی کیرشو در اورد سریع شورتمو کشیدم بالا که نریزه رو زمین.و سریع رفتم تو همون حالت دراز کشیدم به دقیقه نکشید که اوناهم امدن بیرون شانس آوردیم شوهرم گفت اینبااین لباسا خوابش برده و نشست کنارم و برم #گردوند که دکمه شلوارمو وا کنه تا درش بیاره و کس و کون زنشو جلو دوستش نمایش بذارهظ که یهو کفت چرا دکمه و زیپت بازه ، من یهو یادم افتاد که اگه ادامه بده یعالمه آب منی نادر که از کسم راه گرفته بود و میبینن و رسوا میشیم ، برا همین مثلا خوابالو و مست مستی پاشدم رفتم اول دامن پوشیدم و شلوارو از زیرش دادم بیرون بعد تاپمو در اوردم که یچیز دیگه بپوشم دیدم نادر و زنش زدن زیر خنده البته علی روم دید نداشت جایی که واساده بودم ، تازه یادم افتاد نادر #سوتینمو داده بالا و سینه هام بیرونه ، همونطور یه لباس پوشیدم ،رفتم دستشویی شورتو از پام دراوردم وآب نادر و بو کردم دوباره حشری شدم موقع جیش کردن هی کسمو میمالیدم و مزه کیر #نادرو توش بیاد میاوردم . خلاصه شورت رو انداختم دور و بدون شورت اومدم بیرون و موقع رفتن توی #رختخواب ، سر یه فرصت مناسب دامنمو دادم بالا وکسمو به #نادر نشون دادم.
در ادامه بازم خیلی جریان پیش اومد که بعدا براتون میگم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید