این داستان تقدیم به شما
سلام داستانی که میخوام براتون بنویسم واقعی نیست منم یه کونیم امیدوارم از تخیلاتم خوشتون بیاد …
من و همسرم 10 ساله که ا زدواج کردیم و یه پسر 4ساله داریم چون خانومم شاغله بعد از مرخصی زایمان همسرم برای فرزندمون یه پرستار گرفتیم یه دختر 25 ساله بود و لاغر و نه چندان زیبا ولی خیلی مهربون بود خلاصه کم کم حضورش برای من عادی شد و زنم هم ازش راضی بود برام جالب تیپ خاصی داشت گاهی یه پیراهن و یه شلوار جین گشاد می پوشید و یه کلاه سرش میذاشت یه بار به زنم گفتم این چرا مثل پسرا میاد گاهی زنم هم گفت اینجوری میگه راحتتره، خلاصه گذشت حدود دوسالی بود که اون خانم میومد خونه ما و صبح از فرزندمون نگهداری میکرد، تا اینکه یه روز جمعه صبح قرار شد من با دوستام برم کوه، صبح زود زدم بیرون نیم ساعتی بود از خونه بیرون اومده بودم که متوجه شدم کیف پولم همراهم نیست، با خودم گفتم هنوز که بیدار نشدن منم که کلید دارم آروم میرم کیف رو برمیدارم و میام بدون پول که نمیشه برم، خلاصه به دوستام زنگ زدم اونا هم کلا غر زدن که بیا بابا ما حساب میکنیم گفتم نه شما برید من خودمو میرسونم معطل من نشید، با سرعت برگشتم خونه و خیلی اروم در رو باز کردم دیدم از توی اتاق خواب خودمون صدای پچ پچ میاد
اول فک کردم بچه بیدار شده ولی دیدم نه بچه تو اتاقش خوابه دربگ اتاق بچه رو بستم و خب که گوش کردم دیدم در صدای دوتا خانومه کنجکاو شدم رفتم جلو در از گوشه در نگاه کردم دیدم اون دختر لاغر پرستار لخت جلو خانوم وایساده و کیر بلند و نازکشو کرده تو دهن زنم و زنم داره واسش ساک میزنه اولش فک کردم دیونه شدم ولی بعدش دیدم نه عقلم سر جاشه، ناموسم به باد رفته، اون دختر که اسم مرجان بود آه میکشید و زنم میگفت یواش تر بچه خوابه، مر جانم میگفت آه بخور میدونی چند وقته منتظر دوبار ه بکنمت، اولش از عصبانیت خواستم برم تو لهش کنم ولی یهو نقشه بهتری به نظرم رسید آروم گوشیم رو سایلنت کردم و شروع کردم از شون فیلم گرفتن زنم اول حسابی کیرش رو خورد بعد روی تخت دولا شد و مرجان کسش و لیس زد و بعدش سینه هلشو مالوند یهو زنم با عشوه گفت کیرتو میخوام اونم کیر نازک و بلندشو کرد تو کص زنم و شرو ع کرد تلمبه زدن، دیگه وقتش بود به انداز ه ی کافی فیلم گرفته بودم آروم لخت شدم، و رفتم تو اتاق، و گفتم سلام خسته نباشی مرجان خانوم، هر دوتا خشکشون زد اول ، زنم خواست جیغ بزنه پریدم دهنشو گرفتم گفتم خفه شو لاشی بچه بیدار میشه ترس تو چشم جفتشون مشخص بود، ولی مرجان خودشو یکم جم و جور کرد و گفت کاوه خان توضیح میدم تا اومد حرف بزنه یه سیلی خوابوندم زیر گوشش گفتم خفه شود جنده ازتون فیلم گرفتم بیچارتون میکنم، زنم با گریه میگفت نه غلط کردم بخدا، یه چند دقیقه جفتشون مثل سگ التماس کردن، آخرش گفتم باشه ولی یه شرط داره باید ترتیب این کونی رو بدم الان، مرجان خندید گفت امکان نداره من خوشم نمیاد اصن، گفتم منم خوشم نموید تو زنمی بکنی این به اون در بعدش رفتم طرفش و موهاشو که خیلی هم بلند نبود چنگ زدم
بزور نشوندم گفتم بخور کیرمو اولش مقاومت کرد و لی با تهدید سیلی مجبورش کردم شروع کرد به ساک زدن، به زنم گفتم پاشو لاشی کون این جنده کیر دارو آماده کن،همینجوری که من همیشه کونتو آماده میکنم، زنم هم با ترس و لرز بلند شد قوطی کرم رو برداست و شروع کرد با انگشت سوراخ مرجان رو مالوندن، مرجان هم شروع کرد طوری ساک بزنه آبم بیاد ولی کور خونده بود دیشب زنم رو کرده بودم شب جمعه ای، به این زودی ها آبم نمی یومد، برای تحقیر مرجان گفتم تخمامو لیس بزنم یالا اونم با خشم نگام کرد و لیس زد معلوم بوداز انگشتای زنم حسابی داره درد میکشه، بعدش گفتم بسه جنده و با خشونت برش گردوندم، و کیر کلفتمو گذاشتم دم سوراخش آروم دم گوشش گفتم مرجان خانوم هرچی شل تر بگیری کمتر درد میکشی و یهو کیرم با تمام نیرو فشار دادم مرجان یه جیغ بلند کشید خواست در بره ولی دستمو گذاشتم دم دهنش و افتادم روش، اشکش از درد دراومده بود و زوه میکشید من اصن حالیم نبود کیرمو همینطور فشار میدادم کم به زور کیرمو توی کون تنگش جا دادم و شروع کردم تلمبه زدن بعد از یه دقیقه چون تنگی کونش خیلی کیرمو تحریک کرده بود، یهو آبم رو با فشار ریختم توی کونش، زنم همینجور داشت نگا میکرد، مرجان از درد بیحال بود و خون از کونش راه گرفته بود سرکیر مو که هم عنی بود و هم خونی و از آبم خیس مالوندم به صورتش بعدش دوباره موهش رو گرفتم گفتم ببین مویبالو یه جوری گذاشتمش که همشو فیلم گرفته پاشو گمشو دیگه هرگز نمیبنمت جنده، اونم باگریه و درد پاشد و رفت چند وقت بعد اون زن جنده رو هم طلاق دادم و الان راحت دارم با پسرم زندگی میکنم، البته جدیدا با یه خانوم محترم هم آشنا شدم اگه خدا بخواد ازدواج میکنیم به زودی…
#امیدوارم #خوشتون #اومده #باشه .
#مرجان #کیردار و #کیرکلفت من
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید