این داستان تقدیم به شما

سلام دوستان
سعید هستم
ماجرای داستان سکس خودم و زن پسر داییم از اونجا شروع شد که پسر داییم که نظامیه ی مغازه بوتیک زد و از اونجاییکه من تو این کار سر رشته دارم خانمش بهم پیام میداد و مشاوره میگرفت کم کم احساس کردم کونش میخاره و همین باعث شد بهش بیشتر پیام بدم بهش. ی روز که میدونستم مغازه تنهاست دل و زدم به دریا و رفتم پیشش یکم که بهش نزدیک شدم دیدم ترسید منم به زور بغلش کردم و یکم آرومش کردمو از مغازه زدم بیرون بعد بهش زنک زدم گفتم فیلم دوربینو پاک کنه و به کسی چیزی نگه وقتی قبول کرد و گفت به کسی چیزی نمیگه ی جورایی ترسم ریخت و گفتم دیگه پرید که دیدم شروع کرد به پیام دادن
 
منم شروع کردم به خایه مالی و ازش خواستم حضوری ببینمش که قبول کرد ولی فکر نمیکردم تو همون مرحله اول قبول کنه بیاد خونه خالی. خلاصه بردمش تو خونه و یکم بغلش کردم و سینه هاشو مالیدم که دیدم شل شدو دستش رفت سمت کیرم منم که نعشه کرده بودم و خیالم راحت کیرمو درآوردمو بهش گفتم بخورش اولش یکم ناز کرد و گفت بلد نیستم که من داد زدم گفتم خارکصده بخورش اونم از ترسش شروع کرد به ساک زدن وای که چه ساکی میزد خیلی حرفه ای که کم کم رو کرد و گفت که اینکارو دوست داره و هرشب واسه شوهرش میزنه. خلاصه ی نیم ساعتی به روشهای مختلف ساک زد تا اینکه حالت 69 شدیم و از اونجاییکه از کس لیسی بدم میاد کیرم که تو حلقش بود شروع کردم به مالیدن کصش که آب فواره میزدم کم کم شروع کردم انگشتامو فرستادم تو باورتون نمیشه که دیگه قشنگ جر خورده بود دستم تا مج تو کصش بود و اونم در حین ساک زدن داشت حال میکردو ارضا میشد
 
اولین بارم بود کسیو می دیدم اینقدر شهوتی باشه قبل اینکه کیرمو بذارم توش حداقل هفت بار ارضا شدو همچنان کیر میخواست منم که بعد کشیدن ی شیره ناب کمرم توپ توپ بود گذاشتم تو کسش درسته کیرم توش لق میزد ولی خیلی حال میداد چون ی سره آبش میومد مونده بودم کصه یا اقیانوس.خلاصه 45 دقیقه به شدت کردمش دیگه کلیه هام داشت میترکید ولی آبم نمیومد که ازش خواستم که بهم کون بده اونم قبول نمیکرد که به زور برگردوندمش و با ی فشار کیرمو که با آب کصش خیس خیس بود فرو کردم توش اولش یکم درد کشید بعد دیذم داره حال میکنه ی ده دقیقه ای از کون کردمش احساس کردم داره میاد که بلندش کردمو کیرو دادم تو دهنش اونم خیلی حرفه ای واسم ساک زد و آبم تا قطره آخر خورد.

 
بعد اون ماجرا من و #هدی چند باری با هم سکس کردیم و بعدش ی کدورتی پیش اومد امروزم خونمون خالیه دارم خایه مالی میکنم که بیاد قبول نمیکنه.
اگه دوست #داشتین #سکسهای #بعدی رو هم #میذارم #واستون .
 
نویسنده: #سعید حشری

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *