داستان سکسی تقدیم به شما

حالا شده بودم یک بیننده و فقط اون دو تا رو زیر نظر داشتم . مرسده که جونی تازه گرفته بود با تمام توانش تلاش می کرد که مونا رو راضی کنه . اونو سر حالش بیاره و بهش نشون بده که می تونه روش حساب بشه . در اون دقایق از این که ببینم دو تا دارن این جوری از لز بینی خودشون لذت می برن کیف می کردم . تن و بدن دو تا زن برهنه رو در دید خودم داشته و با این که لحظاتی پیش حالم جا اومده بود ولی بازم در خیال خودمو در کنار اون دو تا می دیدم . مونا و مرسده در آغوش هم و با بوسه های لب به لب به کارشون ادامه می دادند . مرسده پاهای  مونا رو از وسط باز کرده بود با شکم افتاد رو کسش . سرشو بالا گرفته با دو دستش یکی از سینه های خودشو به کس دوستش نزدیک کرد و نوک سینه شو روی کس می کشید . چه صحنه باحالی شده بود .. -اووووووهههههه مرسده .. مرسده .. نمی دونم می خوای چیکار کنی ولی می دونم امروز دیگه می تونی منو شادم کنی . .. به مرسده گفته بودم که به طرفت نگاه کن هر طوری که داره اوج می گیره هر طوری که داره با تو اوج می گیره به همون صورت پرواز کن اونو ببر بالا و بالاتر ولی بالهای پروازو می تونی هر لحظه عوضش کنی تا ببینی که با کدومش میشه بهتر و بیشتر پرید . انگشتاشو فرو کرد توی کس مونا و دهنشو گذاشت بالای کس و همراه با میک زدن انگشتاشومی ذاشت  توی کس و می کشید بیرون . این کارو با سرعت انجام می داد . مونا فقط جیغ می کشید -مرسده خوبه خوبه .. خوبه -من که شاهد صحنه بودم واسه این که  مرسده از طرز بیان مونا به اشتباه نیفته و دست از ادامه کارش بر نداره گفتم مرسده جون خوبه معناش این نیست که آتیش گرفتم بس کن یا قطعش کن منظور مونا جون اینه که همین طور ادامه بده .. .. مرسده ولش نکرد .. موناپاهاشو می زد به شکم دوست بیچاره اش . دست خودش نبود . از حشر و هوس زیاد نمی دونست چیکار کنه . چند بار خواستم پا شم برم پاهای مونا رو داشته باشم ولی نخواستم در کارشون دخالت کنم می خواستم برای یه بار هم که شده مرسده مزه تنهایی لذت دادنو بچشه . اعتماد به نفسش زیاد شه … . مونا دهنشو همراه با چشاش باز و بسته می کرد . انگار دیگه نایی برای فریاد کشیدن نداشت . اون ساکت شده بود . فقط لبخند می زد .. -مرسده تو منو کشتی و بهم زندگی دادی . بغلم بزنم . عشق من بغلم بزن دوستت دارم بغلم بزن ارضام کردی .. مرسده خودشو انداخت تو بغلش . حالا می تونستم برم به جمعشون . سه تایی افتادیم به جون هم . مرسده با تمام وجودش می خندید . دو سه روزی رو با هم خوش بودیم . مرسده دیگه راه افتاده بود . اون دیگه  خودشو باور کرده بود . وقتی داشتم باهاشون خداحافظی می کردم اشک در چشای هردوشون حلقه زده بود . -دخترا منم کارو زندگی دارم . الان هشت ده روزی میشه که حتی یه زنگ هم واسه خونواده ام نزدم . اونا نگران منن . مرسده داشت خودشو می کشت . -عزیزم قول میدم بازم بهتون سر بزنم . ولی می دونستم نباید همچین قولی می دادم . اینم از اون حرفای الکی به وقت خداحافظی بود . مونا که اشکای مرسده رو دیده بود اونم  به گریه افتاد .. -خوشگلا خواهرای گلم دوستای نازم شما همدیگه رو دارین . به هم عشق بدین . با هم حال کنین . همدیگه رو دوست داشته باشین . مبادا یه وقتی سر یه پسری با هم دعوا بیفتین و دوستی خودتونو به خاطر این حقه بازا به خطر بندازین ..  مرسده : من از تو خیلی چیزا یاد گرفتم . -استعدادشو داشتی . همینو می تونستی از مونا هم یاد بگیری . باید می خواستی .. -نه نادیا جون . منظورم فقط سکس و عشق و حال نیست .. بازم گریه امونش نداد ..ای بابا من چیکار می کردم . صحنه  عجیبی شده بود .. -بالاخره خانوما اجازه خروج به من میدن ;/; شما دو تا با هم خوش باشین . این برام از همه چی بالاتره .. منم گریه ام گرفته بود . لعنت بر زندگیی که  دلبستگیهاش با جداییها همراهه . . دیگه می خواستم بر گردم تهران . ولی ماشین توراهی که سوارش شم و سریع خودمو از این مازندران زیبا خلاص کنم به گیرم نیفتاد و سوار یه ماشین شخصی شدم که اون تا بابل می رفت . چاره ای نداشتم . فقط می خواستم زود تر این فاصله ها رو تموم کنم . تصمیم گرفتم از اونجا دیگه یه ماشین بگیرم حتی اگه دربست هم شده .. رفتم جلو پیش راننده نشستم . یه چند سالی ازم جوونتر نشون می داد . به محض این که چشش به صورتم افتاد و حس کرد که منم از تیپ خودشون هستم شروع کرد به پخش انواع و اقسام ترانه های سکسی و استفاده از این مدل نوار و سی دی ها .. -میشه یه خورده صداشو کم کنین ;/; -چشم خانوم فکر می کردم خوشتون بیاد .. موهای سرشو عین جوجه تیغی ها درست کرده بود . اصلا از این سوسول بازیها خوشم نمیود اگه مثل آدما موهاشو مرتب می کرد خیلی هم خوش تیپ تر از اینا می شد ولی به من چه دوست داره این جوری باشه . ولی خیلی مودب بود و خیلی هم سریع  پسر خاله دختر خاله شدیم . شایدم واسه این بود که من زیاد سخت نگرفتم . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

نوشته های مرتبط:
جر دادن کس و کون زنِ خواننده مشهور شهر در شب احیاء
هدیه زنِ فاعل
سکس با زنِ همسایه قدیمی
اولین سکس با جنده ۱۰۰ تومنی
یه داستان 100%خیالی
کردن همکارم (100% واقعی)
زن ۱۰۰ کیلویی
نادر و نازنین 100
لبخند سیاه 100
زنی عاشق آنال سکس 100
آبی عشق 100
راز نگاه 100 (قسمت آخر)
بابا بخش بر چهار 100
نامردی بسه رفیق 100
پسران طلایی 100
مامان بخش بر چهار 100
هوس اینترنتی 100
یک سر و هزار سودا 100
فقط یک مرد 100
شیدای شی میل 100
خارتو , گل دیگران 100
خانواده خوش خیال 100
گناه عشق 100
بابا تقسیم بر سه 100
ماجراهای مامان زبل 100
مردان مجرد , زنان متاهل 100
هرکی به هرکی 100
به دادم برس شیطان 100
هرجایی 100
حضور نامرئی من!
دستی نامرئی (۱)
زن نامرئی 194
زن نامرئی 13
زن نامرئی 225
زن نامرئی 53
زن نامرئی 252
زن نامرئی 245
زن نامرئی 239
زن نامرئی 220
زن نامرئی 215
زن نامرئی 234
زن نامرئی 20
زن نامرئی 6
زن نامرئی 254
زن نامرئی 258
زن نامرئی 243
زن نامرئی 232
زن نامرئی 25
زن نامرئی 29
زن نامرئی 214
زن نامرئی 8
زن نامرئی 255
زن نامرئی 242
زن نامرئی 275
زن نامرئی 249
زن نامرئی 294
زن نامرئی 36
زن نامرئی 145
زن نامرئی 273
زن نامرئی 291
زن نامرئی 12
زن نامرئی 83
زن نامرئی 91
زن نامرئی 22
زن نامرئی 292
زن نامرئی 251
زن نامرئی 98
زن نامرئی 293
زن نامرئی 227
زن نامرئی 43
زن نامرئی 228
زن نامرئی 127
زن نامرئی 289
زن نامرئی 38
زن نامرئی 146
زن نامرئی 14
زن نامرئی 79
زن نامرئی 113
زن نامرئی 223
زن نامرئی 108
زن نامرئی 148
زن نامرئی 2
زن نامرئی 71
زن نامرئی 19
زن نامرئی 116
زن نامرئی 45
زن نامرئی 152
زن نامرئی 278
زن نامرئی 281
زن نامرئی 65
زن نامرئی 298
زن نامرئی 90
زن نامرئی 50
زن نامرئی 69
زن نامرئی 77
زن نامرئی 269
زن نامرئی 57
زن نامرئی 114
زن نامرئی 99
زن نامرئی 155
زن نامرئی 102
زن نامرئی 147
زن نامرئی 88
زن نامرئی 117
زن نامرئی 161
زن نامرئی 49
زن نامرئی 276
زن نامرئی 60
زن نامرئی 82
زن نامرئی 149
زن نامرئی 135
زن نامرئی 55
زن نامرئی 190
زن نامرئی 165
زن نامرئی 285
زن نامرئی 68
زن نامرئی 110
زن نامرئی 163
زن نامرئی 118
زن نامرئی 133
زن نامرئی 120
زن نامرئی 115
زن نامرئی 164
زن نامرئی 119
زن نامرئی 130
زن نامرئی 283
زن نامرئی 198
زن نامرئی 191
زن نامرئی 143
زن نامرئی 111
زن نامرئی 166
زن نامرئی 125
زن نامرئی 210
زن نامرئی 158
زن نامرئی 211
زن نامرئی 109
زن نامرئی 178
زن نامرئی 160
زن نامرئی 156
زن نامرئی 193
زن نامرئی 154
زن نامرئی 177
زن نامرئی 197
زن نامرئی 212
زن نامرئی 188
زن نامرئی 144
زن نامرئی 179
زن نامرئی 121
زن نامرئی 186
زن نامرئی 171

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *