این داستان تقدیم به شما
سلام
یک خواهردارم به اسم سعیده ، خیلی قشنگه باموهای خرمایی و قد ۱۶۸سانتی متر و باربی وبسیارسفید / موضوع مربوط میشه به زمانیکه خواهرم دانشجو بود، خوب طبیعتا آزادی بیشتری داشت / من ازبچگی با پسرهمسایه مان وحید دوست بودم پسرلاغراندام وقدبلندی بود وتقریبا سبزه ، خواهرم ۳سال ازما بزرگتربود/من از ۸سالگی که باوحید هم بازی بودم صحبت راجع سکس بین ماعادی شده بود و اینکه یکروز (۱۴سالگی)قضیه به انجارسیدکه کیرش رادرآورد و به من نشون داد و من پس ازدیدنش وتعجب نسبت به بزرگیش کم کم به اصرارش براش مالیدم و کم کم روم باهاش بازشده بود/ یکروز که خانوادم نبودن مثل همیشه وحید منوصدازدکه بیاوفوتبال بازی کنیم و پس ازبازی که تنها بودیم اومدکنارم نشست وگفت ؛ بیا بریم توخونه و بزاربکنم تورو ، منم بعدازاصرارش و هوسی که انداخت وحرفاش که کسی نمیفهمه واینا ،شلوارم راکشیدم پایین و اونم اروم کیرشو گذاشت لای کونم ، یک حس خاصی بهم دست دادکه نمیشه توصیفش کرد موهای دستم سیخ شد و گرمای لذت بخشی رو حس کردم و بعدش خابیدم روزمین واونم روم خابید ومنوکرد/ بعداون دیگه بین منووحید کردن من طبیعی شده بود وسری بعدوحید پسرعموش رو هم اورد و اونم که از من ۱سال بزرگتربود منوکرد / وحیدگفته بود که به کسی نمیگه اماخوب زبونش شل بود و یکبار که بهش زنگ زدم وگفتم بیا مامانم اینارفتن ،باعباس نصیری همسایه چندخانه اونورتراومد و دوتایی جرررررم دادن، بعداز مدتی که دادن من به عباس ووحید طبیعی شده بود یکروز رفتم خونه عباس اینا ورفتم تواتاقش و اونجا منو بدجور کرد و گفت ؛ میدونی داداش بزرگم نادر سعیدتون رو میکنه؟ گفتم؛نه گفت جدی میگم نادر و اصغر و مصطفی سیاه سعیده را کردن ، باورنکردم ولی عباس گفت بخدا راست میگم جنده است / کم کم به رفتارهای سعیده شک کردم وهروقت میومد زیرنظرمیگرفتم ، یکروز که وحید گفت بیا رفتم خونشون و مصطفی سیاه هم اونجابود که وحید اول منوکرد و بعد به مصطفی گفت ؛ بیاو این کونی روبکن که اونم اومد و منو حسابی گایید و حین گاییدن بهم گفت ؛ عجب کون صافی داری توله، چقدر لطیفه ، خواهرتو میگام که بهش گفتم خواهرم سعیده است و اونم گفت ؛ واقعا داداش سعیده هستی؟گفتم ؛آره و اون گفت خواهرتو بارها گاییدم و چندبار تیمی کردیمش عجب جنده ایه ـ خیلی حشریه خواهرت
بااین حرفاش بیشترتحریک میشدم و قنبل میکردم تا منوبکنه ، بهش گفتم ؛ ازت یک خواهش دارم قول میدی انجامش بدی؟ گفت چی لابدمیخای خواهرتونکنیم؟! گفتم نه من بی غیرتم ، میخام موقعی که میده راببینم که گفت یک فیلم ازش داره که ۲۰ ثانیه ایه و اونو نشون داد که خودشو عباس و آقا محمد بقال سرکوچه دارن رو صورت سعیده میشاشن واونم لخت نشسته وسطشون و با ولع کامل دهنشوبازکرده و خودشو دراختیاراونا قرارداده، خیلی تحقیر آمیزبود و اینکه اصلا فکرنمیکردم سعیده هم تو دادن ازمن سبقت گرفته باشه ، آخه چرا با همسایه ها؟ بعد که مصطفی منوگایید آبشو ریخت روصورتم و خیلی از داغی آبش و حس تحقیری که کردمنو خوشم اومد ، یکروز مصطفی به وحید گفت که به پارسا بگو بهم زنگ بزنه ، بلافاصله من رفتم درخونه شان که گفت ؛ این ۵شنبه قراره خواهرم رو با دوتا ازدوستهاش جرررش بدن ، گفت چون قول دادم بهت میخام که ببینی جنده خانوم چقدرحشریه و چقدر میده،گفتم دختره ؟گفت گرفتی مارو ؟میگم جنده است به همه میده پولی هم میده ، گفت شمارش مگه این نیست ؟ گفتم چرا ! بهش پیام داد که تخفیف نداره این هفته ؟ یکدفعه دیدم سعیده جواب داد نه ، سری قبلی هم عوضی بازی درآوردی و کم دادی بهم ، واقعا گیج شده بودم تااینکه روزموعودفرارسید ٫ دیدم سعیده سرصبح رفت حموم و بعدکه اومد حسابی آرایش کرده بود که تواین حین مصطفی بهم زنگ زد وگفت اگه میخای ببینی زود بیا تانیومده ، من سریع لباس پوشیدم ورفتم خونه مصطفی اینا و مصطفی گفت بروتوبالکن و ازپنجره بالکن ببین ـ بلافاصله با فاصله ۴الی ۷دقیقه ۲تا ازدوستهای مصطفی که بسیارهیکلی وبدن سازبودن اومدن و یکدفعه گفتن جنده خانومی که میگفتی کجاست؟ بااین حرفشون کیرم راست شد و لهله میزدم تا بیادکه زنگ تلفن مصطفی بدادراومدکه بلافاصله مصطفی گفت دررابازمیزارم اگه کسی نبودتوکوچه بیاتو، یکدفعه دیدم سعیده بامانتوخفاشی اومد و مصطفی آوردش تواتاق و به دوتا ازدوستاش معرفی کرد ،
سعیده برگشت به مصطفی گفت قرارمون ۱نفربودباخودت نه ۲نفرکه مصطفی گفت بیا این پولت و بیشترهم گذاشتم و قبول کن ـ ازاون ور بابک دوست مصطفی هم گفت ؛ جنده به این خشگلی راازکجا پیداکردی و سیاوش اون یکی دوست عباس هم گفت عجب گوشتیه مصطفی ، بعد به سعیده گفت ازکدوم قصاب گوشت میخری جنده خانوم که سعیده درجواب سیاوش گفت ازهمون قصابی که بشما استخون میده که ازاین حرف سعیده خیلی خوشم اومدکه طرفوکنف کرد ـ مصطفی گفت همسایه ما هست و بابک گفت واقعا خشگل و دلبره و سیاوش گفت ؛ جرررررت میدم توله سگ من / سعیده کفت لخت بشید و اون دوتا ومصطفی تویک چشم بهم زدن لخت شدن وسعیده هم لخت کنارشون ایستادوزانوزد و یکی یکی کیر مصطفی وبعد بابک وبعدش سیا رو براشون ساک زد و زیربیضه هاشون رو لیسید و اوناهم باسینه های سعیده ورمیرفتن و بعضا دوتاکیرتودهن سعیده بزور جامیکردن تاگشادتربشه / آرایش خواهرم ریخته بودبهم تااینکه به حالت داگی خوابوندنش و بابک رفت وکیربزرگ و سیاهش رو کرد توکس سعیده که با یک آخ سعیده تلمبه ها شروع شد و مصطفی هم ازپشت سریع موبایلشوبرداشت وشروع کردفیلم گرفتن و سیاوش هم رفت و ازلو کیرشو کرددهن سعیده/ مصطفی میگفت ؛ بکنید جنده خانوم رو جرررررش بدین / بابک میگفت ؛ توله سگ کی هستی ؟ جنده ی کی هستی؟ سعیده میگفت ؛ تو تو تو بکون جرررررم بده بیشرف کیرتو میخام کیرتو دوس دارم ، اگ دوستداری همیشه بهت بدم جررررم بده / بابک میگفت باشه توله سگ٫ مادرتومیگام خارکسه / من تواین لابلا حشری شده بودم و فقط داشتم میدیدم چطور میکنندش که سیاوش جاشو بابابک عوض کرد ، واقعا هیکل بی مو وورزشکاری این دوتا نره غول و جثه خواهرم که بی اختیار دست اینا افتاده بود دیدنی بود و باهرتلمبه ای که سیا میزد شکم وبدن و باسن خواهرم به لرزه درمیومد
تااینکه مصطفی دوربین روگداشت کنار و رفت سعیده رو بازبه همون حالت داگی کرد و سپس سعیده گفت میخاد که بابک بخابه زیر و اون بره روش و کیربابک بره توکوسش و سیا هم از کون بکنه که همینم شد و بابک روزمین درازکشید و سعیده خوابید روش و کیربابک روکرد توکوسش و خم شد و سیاهم بازدن کرم و انگشت کردن توکون خواهرم ،کیرشو سر داد رفت تو که دیدم سعیده وسط این دوتاغول ناپدیدشده وفقط صداش میاد که هوارمیکشه جررررم بدین پدرسگا پارررم کنین جنده تون رو جرررررر بدین مثل جنده ها بکنیدم و عاشق کیراتونم پارم کنید ٫ مصطفی هم ازاین صحنه فیلم گرفت تااینکه جاو با سیا عوض کردو حسابی کون خواهرمو گایید و آبشو اون توخالی کرد و بعدش همه بلندشدن و سعیده زانو زد و بابک وسیا اومدن ابشون رو تودهن سعیده و صورتش ریختن و مصطفی هم تو همین لحظه یک کاسه بزرگ داد به سعیده و سپس کیرشو آورد سمت صورتش و رو صورت وچشماش شاشید و سعیده هم تواوج شهوت اب کیراون دوتا و قسمتی ازشاش مصطفی روخورد و سپس همه پوشیدن و سعیده هم بعداز شستن سروصورتش لباسپوشیدورفت
این جریان #همچنان #ادامه دارد و #در #صورت #حمایت #شما #عزیزان قسمتهای #بعدی را مینویسم
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید