این داستان تقدیم به شما
سلام.من اسمم عباس ۳۳ سالمه.زنم مرجان ۲۳ سالشه.داستان از اونجایی شروع شد که ما اومدیم تو یه آپارتمان.واحد روبرویی یه زوجی بودن زنش خیلی خوشگل بود.بعد یه مدت زنم یا اون زنه رابطشون خیلی گرم شد.یه شب وسط سکسمون زنم گفت پریسا ازت خیلی تعریف میکنه.اینم بگم زنم یه ساکر حرفیه ای هستش.گفت پریسا میگه منم ساک زدنو دوس دارم.ولی دوس دارم واسه یکی دیگه هم ساک بزنم.به شوخی گفتم خوب بیار واسه من بزنه.اونم گفت منم دوس دارم دوتایی واست ساک بزنیم.فرداش داشتیم سکس میکردیم گفت به پریسا گفتم ولی قبول نکرد.گفت من خیانت نمیکنم.به شرطی میخورم که شوهرمم باشه.۴تایی باهم باشیم توام با شوهرمن سکس کنی.راستش من خودم عاشق ضربدری بودم.وسط سکس هم همیشه حرفشو میزدیم.به زنم گفتم تو چی جواب دادی.گقت منم گفتم نمیشه.گفتم چرا.گفت آخه….دیدم اونم بدش نمیاد.گفتم من مشکلی ندارم.اگه توهم راضی هستی دعوت کن واسه شام.۲ ۳ روز بعد تو مغازه بودم که خانمم گفت واسه شب مهمون داریم زود بیا.گفت همسایه رو دعوت کردم.تو دلم داشتم بال درمیاوردم.شب شدو آماده شدیم.زنم یه تاب با یه شلوار لی تنگ پوشیده بود.در زدن… استرس داشتیم…
تعارف کردیم اومدن.پریسا یه چادر انداخته بود زد تو زوقم.اومدن بعد که چادرو برداشت دیدم وای خدا این دیگه چیه.یه تیکه جواهر.اونم یه تابو یه شلوار پوشیده بود.بعد شامو پذیرایی نشستیم گپ زدیم.بعد بحثو کشوندم به همسایه بالایی که چند بار با دوس پسرش دیدمش.خلاصه رسوندم به پریسا بحثو کلی ازش تعریف کردم.مهردادم گفت البته خانم شما یه فرشته هست.گفتم قابل شمارو نداره.اینو گفتم همه خندیدن.پریسا گفت مفتی که نمیشه فرشته میدی باید فرشتشو بگیری.خلاصه گفتم پریسا خانم چی میگفتی به فرشته ما.گقت هیچی حرف دلمو زدم.گفتم بیا بشین پیشم به خودم حرفتو بزن.یه نگاه به شوهرش کرد با اشاره گفت برو.اومد نشست دستمو انداختم دور گردنش.با اون یکی دستم سینشو گرفتم.وای داشتم به آرزوم میرسیدم.دستشو گذاشت رو کیرم فشار داد.گفت بلند شو.بلند شدم شلوارکمو کشید پایین.کیرمو گرفت دستش فشار داد.بعد دستشو برد پایین تخمامو بازی داد.کیرمو کرد دهنش.راست میگفته حرفه ای ساک میزد.نگا کردم دیدم مهرداد دراز کشیده زنم کیرشو کرده دهنش داره واسش ساک میزنه.پریسارو انداختم رو مبل پاهاشو باز کردم دیدم کسش خیسه خیسه.سرمو بردم جلو با دستم کسشو باز کردم از پایین زبونمو کشیدم تا بالا.دیدم لرزید.انقد خوشمزه بود که نگو.داشتم میخوردم کسشو که دیدم یه صدای آهی اومد.بله دیدم مهرداد تا خایه کرده تو کس زنم.این صحنه رو دیدم حشری تر شدم.بلند شدم کیرمو گذاشتم رو کس پریسا.با یه حرکت همشو کردم تو.یه جیغی کشید.یه کم تلنبه زدم رفتم دم گوشش گفتم اجازه هست بکنم تو کونت.گفت فقط یواش تا حالا ندادم.گفتم بلدم.
انگشتمو تف زدم کردم تو کونش بازیش دادم.یه کم که باز شد کیرمو تف زدم گذاشتم دم کونش آروم فشار دادم.سرش رفت تو گفت درد داره.بکش.گفتم الان تموم میشه.یه کم دیگه دور کیرمو تفی کردم فشار دادم رفت تو یه جیغی کشید.راست میگفت تا حالا از کون نداده بود خیلی تنگ بود.مهرداد که دید گفت چیکار کردی اون از کون به من نداده بود اذیت میشه گفتم راشو باز کردم دیگه راحت بکن.دیدم دردش کمتر شده شروع کردم به تلنبه زدن.دیدم مهرداد یه بالش گذاشت زیر شکم زنم تا کونش بیاد بالا.پاهای زنمو تا آخر باز کرد یه تف انداخت در کون زنم.یه تف زد به کیرش مالید تا حسابی لیز بشه.گذاشت در کون زنم.با یه فشار همشو کرد تو کون زنم.گفت اینم تلافی کارت.گفتم راحت باش من همیشه کردنی هم از کون میکنم هم از کس.چنان تلنبه میزد صداش هنوز تو گوشمه.منم تلنبمو تندتر کردم.دیدم آبم میاد گفتم پریسا داره میاد کجا بریزم.گفت بریز دهنم.در آوردم دهنشو باز کرد سر کیرمو گذاشتم دهنش همشو خالی کردم.اونم همشو قورت داد.اونور دیدم #مهرداد تلنبشو تندتر کرد.یه دفعه خوابید روزنم.همه آبشو #خالی کرد تو کون زنم.بعد اون #همیشه باهم #هستیم. هفته ای یه بار حتما باهم سکس میکنیم. واقعا تجربه خوبی بود.
من راضیم و از #ضربدری #لذت میبرم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید