این داستان تقدیم به شما

سلام من امیر هستم و میخوام داستان گاییدن زن داییم رو براتون تعریف کنم
زن داییم اسمش روژین هست و اسم خواهرشم هست رزیتا
روژین یه کون قلبمه و ممه های 85 داره من خیلی تو کف زن داییم بودم تا وقتی که یه شب رفتم خونشون و شوهرش نبود و فقط خودشو خواهرش بودن من داشتم با خواهرش درباره دوست دختر و اینجور چیزا حزف میزدم چون میخواستم مخشو بزنم  که یهو زن داییم گفت بیا تو اتاق باید باهات صحبت کنم  منم رفتم تو اتاق و زن داییم درباره بلوغ و اینجور چیزا باهام حرف زد که یهو حرف سکس شد …. و من شق کردم
 
زنداییم که متوجه این قضیه شد گفت برو بیرون و خواهرمو صدا کن میخوام باهاش حرف بزنم … بعد حرف زدن زن داییم و خواهرش دیدم هر دوتاشون لخت از اتاق اومدن بیرون … گفتم زندایی این کارا چیه دیگه؟!…. بهم گفت منو خواهرم تا صبح تو اختیار تو ایم  بیا ما دو تا رو بگا . منم که کیرم راست کرده بود  بی اختیار رفتم طرف زنداییم گفتم بیا کیرمو بخور و منم لخت شدم اون و خواهرش با چشمای خمار برام ساک میزدن … دیدم آبم داره میاد …. که ریختم تو دهن زن داییم …. تصمیم گرفتم بکنم تو کص خواهرش…. به خواهرش گفتم برو رو مبل میخوام از کس بکنمت اونم از خدا خواسته رفت نشست . منم به کیرم یکم کرم مالیدم و کردم تو کصش اوف عجب کصی داشت ‌ خیلی گرم و نرم شروع کردم به تلمبه زدن  گفت امیر میخوام منو بچه دار کنی  سریع تر تلمبه بزن من آبتو میخوام  منم حشری شدم گفتم آبم داره میاد و ریختم تو کصش …. گفت امیر برو با زن داییت سکس کن و هر وقت آبت اومد بریز دوباره تو کصم گفتم بچه دار میشی گفت اشکال نداره من خیلی تو رو دوست دارم اما این سکس علاقه ی من به تورو بیشتر کرد …منم رفتم زن دایی #روژین رو گاییدم از کص اونم داد میزد و میگفت من جنده ی توام
 
#خیلی دوست دارم کیرتو #تلمبه بزن  بهش گفتم میخوام از کون #بکنمت  اونم برگشت #اولاش یکم #سوراخش تنگ بود اما #بعد از #چندبار تلمبه زدن کامل باز شد  #خلاصه اون شب با هم تا #صبح چند بار سکس داشتیم و هر وقت #تنها میشدیم باز هم #رابطمون رو شروع میکردیم الان من با #رزیتا زندگی خوبی دارم به همراه ۲ تا بچه….

 
#امیدوارم #خوشتون #اومده #باشه …
 
ببخشید اگه طولانی شد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *