این داستان تقدیم به شما

سلام
پوریا هستم 44 ساله بسیار شبیه به زنده یاد مادرم که در #حکایت قبلی چگونگی ارتباطم و قسمتی از زندگی او را توضیح دادم
بیش از سه ساله مامانم فوت کرده ابتدا با دختری 30 ساله ای که پرده اش پاره بود خودش قبل از ازدواجمون اعترافم کرد به معرفی عمویم ازدواج کردم اوایل زندگیمون خوب بود ولی بعد از گذشت دو ماه علاقه ام به سیما کمتر شد کصش با تعجب خیلی شل شده بود سینه هاشم شل بود بیشتر از کون می گاییدم از کصش ارضا نمی شدم
کارمون به طلاق کشید توافقی جدا شدیم از 200 سکه 50 تا گرفت و رفت بعدها خبردار شدم با عمو سیروس ارتباط داشته همزمان با من با عمو خسرو هم سکس داسته علت گشاد شدن کصش دونستم از سکسهای عمویم بوده کیر عمویم اندازه ساعد و مشتی می مانه که مامان را هم وقتی صیغه اش شد گشاد کرد
یادمه سیما شبی هر چه کردم نذاشت از کص بکنم برای اولین بار راضی شد از کون بکنمش خیلی هم مزه داد متعاقب اون سکسم تا ده #دوازده روز نمی زاشت از کص بکنم می گفت عفونت داخلی دارم ککه بعدها دونستم کیر عمو زخمش کرده بوده با هم میرن دکتر کصشو فریز می کرده تا خوب شه ولی عمو طاقت نمی اورده سیما هم از کیرش #سیر نمی شده زخمشو تازه می کرده که جراحی میشه و از زمان کصش گشاد شد کمی تفکر به خودم گفت هرکاری عکس العملی داره
 
سالها زن عمویم را گاییدم (مامان شهنازم) حالا عمو زنمو گایید
بعد جدایی با دختری در یک سفر ترکیه اشنا شدم که با خانواده اش بود 25 سالش بود خیلی هات و تشنه کیر
از استخر هتل شروع شد همدیگرو تو استخر شنا پسندیدیم من تو شنا مهارتی زیاد دارم نوشینم نگو فوق لیسانس تربیت بدنی #تخصص اصلیش شناست بدن آماده سینه های سفت باسن گرد و خوش تیپ رونهای صاف و پر پوستی سفید که با پوست برنزه من خیلی ست بود

تو هتل قرار گذاشتیم خانوادشم خیلی ریلکس بودند پدرش چاق بود و عادی مادرش نماز خوان بود حتی با من دستم نمیداد از اونها #خواستگاری کردم به اطلاعاتی که دادم تماس گرفتند تحقیق سطحی شد دو روز طول نکشید اوکی دادند
منو نوشین از اون روز تو یه اتاق میخوابیدیم نوشینم پرده نداشت داداشش اشتباهی جای زنش پردشو زده بود
تو اولین شب تا صبح سه بار سکس کردیم گفتم جریان گاییده شدنش توسط داداشش را بگه

 
گفت تو باغمون به اتفاق عمه هاش و بچه های عمه اش و داداش و زنداداشش میخوابن من با پسر کوچولوی داداش بین زنداداش و داداش خوابیده بودم که داداش رفت به دستشویی که ته باغ بود سارا بیدار بود گفت آرش اذیتت نمی کنه که گفتم نه گفت بده شیرش بدم گفتم خوابه جامونو عوض کردیم تا داداش بیاد سارا سینشو انداخته بود دهن آرش که تاریک بود منم جای سارا خوابیدم متوجه شدم داداشم اومد نور صفحه موبایلشو انداخته بود که کسی بیدار نشه اومد خوابید من خواب بودم تو خواب میدیدم که یکی داره کصمو می ماله با سینه هامو مالش میده بقدری واقعی بود که داشتم بدجوری تحریک می شدم که داغی کیری که به در کوصم حس کردم لذتمو ده برابر کرد خودمو آماده تر کردم که کیرشو بذاره تو کصم که این اتفاقات تو کمتر از چند دقیقه انجام شده بود که با رد شدن کیر تو کصم سوزشی احساس کردم فهمیدم بیدارم تا بخودم بیام کیرشو داشت عقب جلو می کرد فهمیدم بابک جای سارا اشتباهی گرفته کار از کار گذشته بود گذاشتم تا هردو #لذت ببریم آبشم ریخت تو کصم بغلم کرد و من خوابم نبرد ولی بابک بعداز مدت کوتاهی خوابش برد شورتو شلواذمو دادم بالا صبح زودتر از همه رفتم دستشویی دیدم همه کص و لای پام خونیه برای اینکه بابک ندونه منو جای سارا گاییدن رفتم خوابیدم #اونور سارا پیش آرش آرشو بغل کردم سارا بیدار شد رفت دستشویی و درست کردن سرلاک برای آرش اومد خوابید جای اولش شیشه را گرفتم گذاشتم دهن ارش این جریان نوشین زن خوشگلم بود که اعتراف کرد
 
حالا تو مدت ازدواجمون چندین سکس ضربدری داشتیم و چندین سکس معاوضه ای بیش از دهها بارم سارا زنداداشِ نوشین را که زن تو پر همسن نوشین ولی درشت تر از اوست گاییدم عاشق سکس و کیر منه اوایل نوشین نمیدونست تا یک بار که سکسهای متفاوتمون عادی شده بود گفتم میخوام عوض اون شبی که بابک پردتو زده #زنشو جررر بدم گفت دق دلمو خالی کن پدرشو دربیار دختر دهاتی را خخخخ. سارا را بیشتر از نوشین و بقیه می کنم شوهرش بی نهایت بی غیرته میدونه سارا همش زیر کیرمه خودشو می زنه به اون راه هر جوری که می کنمش به نوشین تعریف می کنم
هنوز بچه دار نشدیم جلو گیری می کنیم سیما بعد ازدواجم زن عمو خسرو شد یه پسر دارن چند بارم تو خونشون تا وقت گیر اوردم گاییدمش حالا که زنم نیست بیشتر لذت میده عمو را از نفس انداخته به قول سیما ماهی یکبار با کلی تقویت کیرش سفت میشه نوشینم میدونه سیما را من می کنم حسودی نمی کنه چون نوشینو آزاد گذاشتم تا از هر مردی دوست داشت با اطلاع من باهاش سکس کنه اونم افراط هرگز نمی کنه تو این مدت ازدواجمون با دو تا مرد غریبه سکس داشته که یکیش یکی از همین مجریان #خوشتیپ صداسیما است توسط دوستش سپیده دوس شده قراره سپیده و منو نوشین اون مجری تلوزیون سکس دسته جمعی داشته باشیم او میدونه منو نوشین زن و شوهریم الکی گفته با سپیده زن و شوهرند که نیستند

 
سپیده هم دختر خیلی زیبا و خوش تیپیه یک بار همراه #نوشین هردو را گاییده ام
نوشین همیشه برام تازه بوده چون خیلی متنوع و سکس #وارده
 
#پوریا از تهران

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید