این داستان تقدیم به شما
سلام داستان سکس من با برادر شوهرم علی ازوقتی شروع شد که من با امیر همکارم
عقد کردیم
امیر پسر خوبی بود کاری و زیاد جذاب نبود اما کاری و خانواده دوست و پول دار و
ارهمه مهم تر با #خانواده بود یه داداش داره علی ه، اسمش 28 سالشه که البته
3سال از امیر بزرگتره همسن منه البته 2ماه بزدگتر و چند سالی بود اقامت
اسپانیا رو گرفته بود اونجا زندگی میکرد برعکس #امیر خیلی #جذاب و تو دل برو بود
با قد 175 و وزن 70 . موهاش قهوه ای روشن بود پوست #سبزه بانمک یه خواهرم داره
که از امیر 4سال کوچیکتره. منم رنگ پوستم گندومی سایز سینهام 75، قدم 167،
وزنم هم 55ه بگزریم من علی رو از نزدیک ندیده بودم چون موقع عقدمون نبود عکسش
رو دیده بودم.
5ماه از عقدمون با امیر گزشته بود 4شنبه بود من شرکت نرفته بودم و خونه دراز
کشیده بودم که امیر زنگ زد گفت من سر کارم دیر میرسم مامان زنگ روش گفت علی
دیشب از اسپانیا برگشته تو برو خونه مامان اینا منم شب عصر میام کلید که داری
گفتم اره. خیلی دلم میخواست از نزدیک علی رو ببینم چون تو فیلم و عکساش واقعا
دلم رو برده بود
رفتم سر راه به دسته گل هم گرفتم. #کلید انداختم در و باز کردم رفتم تو دیدم
صدایی نمیاد انگار کسی خونه نبود به مادر شوهرم زنگ زدم گفتم کجابید پس
مامانی؟ گفت ماکه رامسر ویلاییم ولی علی باید خونه باشه که گفتم باشه و غط
کردم رفتم بالا خونشون دوبلکس ه
دیدم در 1کی اتاق ها بسته س ولی صدا میاد یواش رفتم پشت در شنیدم یه دختره
میگفت علی مرگ من یکاری کن ابت بیاد مردم چیزی که شنیدم باور نمیکردم 1ساعت و
ربع بوده داشته دختره رو می کرده ولی آبش نیومده بوده هنوز رفتم پایین مانتوم
رو داروردم یه تاپ نیم تنه سبز با یه #دامن #کوتاه کنم بود آروم رو کاناپه نشستم
صدای جیغ و ناله و آه و اوه شون خونه رو پر کرده بود جوری داشته سکس میکردم
شهوتت زده بود بالا بعد 10 دقیقه دیدم علی لخت مادر زاد از پله ها اومده
پایین و جلوم واستاده شکه منم که اصلا هواسم نبود سریع دستش رو گرفت جلوی کیرش
پرید پشت ستون گفت ببخشید شما؟
گفتم #مینا زن داداشتون هستم
عزر خواهی کرد طفلک #بدجور هول کرده بود سریع پرید بالا #لباس بپوشه منم تو حال
خودم اصلا نبودم باورم نمیشد همون 1لحظه دیدم کیرش رو نزدیک بود غش کننم دروغ
نگم بالای 23ساتت بود و کلفت
به روی خودم نیاوردم و دختره رو در کرد و رفت باز اومد عزر خواهی کنه گفتم زن
داداش محرم برادر شوهرشه من چیزی نه دیدن نه شنییدم توهم سخت نگیر
اخرشب که با امیر رفتم بخوابم فکر کرد و سکس با علی راحتم نمیزاشت به امیر
گفتم بیا باهم حال کنیم کسی که نیس موقعیت خوبیه قبول کرد ولی چه سکسی آخه
یخورده لب گرفتیم و سینهام رو خورد و مالوند به تف انداخت لای کسم بدون اینکه
یخورده کسم رو بخوره کیرش رو کرم زد کرد تو سوراخ کسم
اول آروم میکرد تا حس کردم سر کیرش نزیک پرده بکارتم ه که یدفعه با 1فشار پردم
رو پاره کرد و شروع کرد به تلومبه زدن تو این #اصلا یاد نبود عشق بازی کنه فکر
میکرد تو سکس خودش که محکم بکنه و آبش که بیاد به من حال میده و ارضام میکنه
انگار تا الان تجربه سکس نداشتی من که اصلا ارضا نشدم ولی امیر داشت ابش میومد
کشید از تو کسم بیرون و آبش رو ریخت روی ناف و سینه هام
کس و لای پام خونی بود و سینم هم که اب کیر امیر انگار نه انگار زنشم بوسم کرد
و خوابید
همونطوری پاشدم برم حموم یه دوش بگیرم دیدم چراغ اتاق علی خاموشه دیگه لباس
نپوشیدم گفتم حتما خوابه دیگه
رفتم پایین چراغ ها رو روشن نکردم که بیدار بشن پیش خودم گفتم اینا که خوابم
سرم درد میکرد که ارضا نشدم رو کاناپه ولو شدم یه پام رو انداختم بالای کاناپه
و شروع کردم به مالیدن کسم و آروم آه و ناله میکردم که نگو علی اهل شیشه
کشیدنه و اون لحضه که من غرق تو شهوت بودم و داشتم سعی میکردم خودم رو ارضا
کنم اونم لخت لخت و با اون وضع علی تو پزیرایی پشت 1مبل داره شیشه میکشه که
صدای منو که میشنوه نمیدونست که دارم چیکار میکنم اومد منو دید گفت مینا
چیشده؟ چیکار میکنی با خودت چشاش رو بسته بود طفلک پایم تو دستش بود گفتم هیس
امیر بیدار میشه تو تاریکی اصلا منو می بینی که چشاتم بستی؟
کشیدمش رو کاناپه و نشون مش پیش خودم همه چی رو ناخواسته بهش گفتم سرم رو
گذاشت رو شونش گفت زن داداش امیر تا الان با هیچ دختری رابطه نداشته تو الان
اولین نفری که باهاش بودی نمیتونه بلد نیس خودت #یادش بده راهش #بنداز
پاشدم بدم حموم که درگذشت گفت اگه بخوای حتی شوهرت خودم ببرمت حموم و بشورمت
نشانه ی باکره بودند بره
گفتم چرا که نه ولی علی امیر چی؟ گفت فکرش رو نکن امکان نداره پاشه
باهم رفتیم تو حموم وان رو پر کرد و چند تا #شامپو و بدن شور ریخت توش تیشرت و
شلوارکش رو دارورد شرت پاش نبود کیرش خواب خواب بود ولی راحت 10 سانت میشد و
کلفت من رو بغل کرد گذاشت توی وان پایپش رو برداشت نشست لبه وان یه دم گرفت و
دادش رو داد سمت سینهام.
گفتم علی حرف تو نیس خودت رو خراب میکنی چی کم داری که شیشه میکشی .با اعتیاد
ندارم بهش فقط موقع سکس میکشم چون اولا #شهوتم رو میبره بالای 1000 هم زمان
باشم رو بالای 1ساعت میکنه. گفتم الان مگه قراره بامن سکس کنی؟ گفتی بی منظور
فقط باهم میریم حموم درسته لختیم اما که دستش رو بنشونه عرش گزاشت رو این گفت
مینا تو فقط 5 تا دود بگیر اگه نخواستی سکس نمیگویم و میرم بیرون
که گفتم بهت اعتماد دارم باشه گفت دم که گرفتی خواستی دودش رو بدی بیرون سرت
رو نزدیک کردم کن بده سمت کیرم دم دوم رو واسه خودش گرفت و دودش رو میخواست
بده بیرون سینم رو گرفت دستش همونطور که میداد بیرون سینم رو لیس زد و نوبتمن
که شد بیش رو گزاشت رو لبم گفت بفرست تو دهنم و همونطور لبم رو میخورد
دود بدی سرش رو گزاش روی کسم دور شیشه رو فرستاد توی کست و شروع کرد خوردن کسم
دست خودم نبود 1حس خوبی داشتم اصلا #حس #خیانت نداشتم میخواستم فقط با علی حال
کنم حسابی جفتمون نشه شده بودیم که از تو وان آورد منو بیرون و پاهام رو گذاشت
رو شکوه هاش و شروع کرد به خوردن کسم زبونش رو توی کسم میکرد و مرگ میزد که و
ناله هام شروع شده بود سینهات رو محکم میمالید و این رو دیونه وار میخورد
اینقدر خورد تا حس کردم داره این میاد جوری کسم رو میخورد و سینهام رو چنگ
میزد که بهترین حال دنیا رو میکردم اااااااه علی بخور اااااوف ااااای اره داره
میاد عشقم علی تند تد
که یدفه ازش رو روی سوراخ کسم قفل کرد و شروع به میک زده کرد تموم اب این رو
مرا زد و تو ذهنش مگه داشت مطمعن شد دیگه نمیاد لی کیم که تو دهنش بود ریخت
روی سینهات و با کیر نسبتا خواب اب کسم رو سینهام میمالید اومد روی قفسه سینم
واسم دم شیشه میگرفت میگفت دودش رو بیرون نده زود کیرش رو میکرد تو دهنم میگفت
الان بده بیرون
ووووای هرچی ساک میزدم واسش مگه کیرش شیخ میشد بعد یه ربع که ساک زدم بخودم
اومدم دیدم یه #کیر 23سانتی لای سینه هامه گفتم علی این بده تو کسم جر میخورم
مال امیر نصف اینه از دردش مردم که گفت نترس روم دراز کشید و سر ارزش رو کرد
تو کسم واقعا الان بود درسته آروم جا میکرد ولی تا بده توش خیس عرق شدم آروم
تموم کیرش رو تو کل کسن جا کرد و شروع کرد به #تلمبه زدن حس میکردم الان کیرش
از دهنم میزنه بیرون ازت لب میگرفت و تولومبه میزد شهوتم داشت میزد بالا کارش
رو بلد بود وووووای بکن اووووووه ارررره علی واسم کم شیشه میگرفت و همزمان
میکرد منو سرعت تولومبه زدناش رو بیشتر کرد سینهام رو میخورد واااای علللللی
بگو
ارررررره اهههههه
جوووووون جر بده منو حس کردم باز دارم ارضا میشم اما علی به سرعت کردنش اضافه
کرد
ووووووای ججججون جر بده محکم تر بی توجه به اینکه داره این میاد منو میکرد که
گفت خسته شدم دراز کشید گفت بیا روم بشین سر کیرش رو گزاشت رو سوراخ کسم و
نشستم روی کیرش ووووای #قشنگ حس میکردم که کیرش رو تو این که گفت دستات رو بزنم
فشار بده تند تند روم بالا پاین کن اااااوف ااااااه تا الان انقدر حال نکرده
بودم از طرفی درد و جر خوردن کسم از اون ور نمیخواستم درش بیارم از کسم
دیگه داشتم میمردم ولی آخرش زیر کیرش بیهوش شدم مثل #مستا و خوابم برد
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید