این داستان تقدیم به شما

من یه جایی مستاجرم تو خونه ی قدیمی که دو طرفش ساخمانه و حیاطش وسطه تو گوشه سمت شمال شرقی اش که یک واحد با دو #سوئیت مانند است یک سوئیت با حمام و آشپزخونه و توالت بیرون مشترک بین دو سوئیت گرفتم تنها زندگی می کنم یه هفته پیش یه زن و مردی اومدن سوئیت بغلی من ساکن شدن
من 41 سالمه خیلی خوش تیپم شکست مالی خوردم همه چیزمو #بانک #مصادره کرد روز چهارم همسایه ام بود خانمه که اسمش پریسا است سر ظهر در سوئیت منو زد نمک خواست من تازه از زیر دوش در آمده بودم حوله تنم بود عذر خواهی کردم یه کاسه نمک اوردم تا دادم دست پریسا حولم رفت کنار کیر و خایه ام پیدا شد پریسا دید خودمو جمع کردم
شورتمو پوشیده بودم که در زده شد تا چیزی بپوشم در باز کنم باز شد پریسا بود کاسه در دست و چندتا شکلات داخلش منم تو فکر پریسا #کیرم نیم خیز بود شورتمو کیپ پر کرده بود
کیرم خیلی بلند نیست ولی خیلی کلفته دیگه تو دلم گفتم هر چه بادا باد
گفتم پریسا جون چرا زحمت کشیدی خجالت میدی گفت اختیار داری اقای #مهندس
پرسید شبا صدای ما اذیتت نمی کنه گفت لذت می برم
خندید گفت یعنی اوجوری میاد ؟!
گفتم انگار هر سه رو یک تختیم
اخه بین ما یک #نئوپان 3 سانتی است گفت راس می گیا #صدای شما که ورزش می کنی صبحا تو اتاق من میاد
 
گفتم خوشبحال #شوهرت که مثل تو را داره
گفت خب تو هم زن بگیر
گفتم مثل تو پیدا نکردم
گفت من چطورم که تعریفش کردم با دیتام قوس کمرشو بزرگی و برجستگی باسنشو نشون دادم بعد دست کشیدم سینه هاش گفت نکووون
دیگه فرصت ندادم انداختم رو تختم تا کیرمو گرفت دستش گفت جووون به این می گن کیر نه به کیر احمد
کیرم نمیرفت تو کصش #خیلی #تنگ بود به زور کردمش تو حالا تا شوهرش میره سر کار میاد تو اتاقم الان سه روزه هر روز چندین بار می کنمش
5 ماهه ازدواج کردن پریسا 22 سالشه احمد 27

 
…مال منم اینجوری اومده #چه #میشه #کرد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید