این داستان تقدیم به شما

سلام
بیشتر نوشته هارا خوندم خیلی خوب و عالی بودن (بر عکس این کوستان! )
امروز رفتم خرید مواد خوراکی و میوه از مرغ فروشی دو تا مرغ سبز گرفتم شد 90 تومن کیلویی 20 هزار من سنم 63 ساله ولی خیلی جوان موندم موهام جوگندمی پرپشت و خوش حالته چهره ام هم خیلی مورد پسند خانم ها
خانمی با پژوی 206 اومد اونم مرغ میخواست جوان بود حدود 25 ساله زیبا شیک اندامی و با حال
چشم تو چشم شدیم شاید بیش از یک دقیقه تا او منو از رو برد
با لبخندی چشامو از چشاش ورداشتم
مرغهای منو یارو تیکه می کرد که کلی هم ازش کش می رفت نمیشد بهش بگم اقا نکوون
داد گذاشتم ترازو مرغ های 90 تومنی شده بود 64 تومن نگاهی به صورتمرغی انداختم گفتم 26 تومن پوست و دمش شد ؟!!
گفت آره دیگه چربیشم گرفتم گفتم خودت گفتی چربی نداره تا نوبت مال خانمه شد به خانمه گفتم بسپارش بمن انگار فامیلیم گفت اوکی دیتشم بیلاخ کرد گفتم اقا فقط پوستاشو بکن اونارو تیکه نکن چربیشو بگیر تمام
مال خانمه 75 تومن شده بود گذاشتم #ترازو شد #69 تومن گفتم چطور شد ؟ مال خانمم شد 6 تومن کسری مال من شد 26 تومن رفتم پشت و تا تکان بخوره سطلو کشیدم بیرون تیکه های گوشتی که کش رفته بود اوردم بیرون مرعو گذاشتم اونجا به خانمه گفتم خانوم بریم اونا مال خودش یارو داد زد یعنی چه زنگ زدم سندیکا گفتن وایسا تا بیایم یارو التماس کنان خواست ببخسم که مامورین در جلد #مشتری نگو اومدن صورتجلسه و مرغ منم از قرار عرف بجای 90 تومن 70 تومن پرداخت شدو خانمه گفت عزیرم بیا بریم نون و بقیه اجناسم بگیریم
منم ماشینم دو کوچه پایینتر پارک بود گذاستم موند تا سوار شدم گفت من از تو خوشم اومده شوهرم دوس دختر داشت بیرونش کردم دوس داری بریم #حالی بکنیم
گفتم من 63 سالمه

گفت باشه قیافه و هیکلت 30 سالم نیست مهم پسند منه که دوست دارم
در عین ناباوری رفتم خونش از ساعت 11 تا 21 سه بار گاییدمش حالا دوست هم شدیم خانمم ایران نیست منم مدتها بود سکس نداستم شب چون #مهمان قرار بود برام بیاد مجبور شدم بیام خونه مهمانام اومدن جوجه کبابی زدیم و تا رفتن گفتم ماجرایم را بنویسم

 
ادمین : چرا بعضی وقتا کوستان منتشر می‌کنیم؟ تا قدر داستانهای خوب رو بدونین

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *