این داستان تقدیم به شما

سلام اسمم فریباس مستعار از یک #شهرستان که اسمشو نمیگم 35 سالمه
14 ساله بودم شوهر کردم تمام پسرای فامیل خواستگارم بودند عمویم با یکی از آنها موافقت کرد منم قبول کردم من بارها شاهد سکس عموم با مامانم بودم خیلی خوشم می اومد دوس داشتم عمو منم بکنه ولی نمی کرد می مالید کوصمو میخورد لایی می زد ولی تو کصم نمی زاشت
مامانم زیباترین عروس خانواده بود از مامان بزرگتر چهارتا عروس دیگه بودند که زن عموهایم می شدند تو خانواده پدری که 6 برادر و دو خواهر بودند در یک نزدیک هم خونه داشتند و زندگی می کردیم
تو نامزدیم همش خونه عمومی کوچکم. بودم که خونه خیلی زیبایی داشت تازه دو سال بود ازدواج کرده بود به زن عموم حسودی می کردم که چه راحت تو یک اتاق با عمو زیر یک ملافه میخوابن و سکس می کنن از عمو می پرسیدم زن عمو را چکارش می کنی با حرارت می گفت می گامش
می پرسیدم چطور ؟ نمی گفت که گفتم مثل مامانم اون فکر کردم مامان و بابا را میگم گفت مامانتو #چطوری میکنه ؟ گفتم خودتو میگم که مامانمو میکنی
عمو بهتش برد فهمید میدونم گفت نمی کنم که شوخی می کنیم گفتم بارها دیدم هر دو شلوار ندارید و کیرت تو کص مامانم هی میره و در میاد
عمو پرسید خواب دیدی خیر باشه این حرفا چیه گفتم همین امروز تو خونمون که بودی تا نشستی پیش مامان زیر #کرسی دستتو بردی رو کصش مگه تو نبودی ؟
گفت خوب اره
گفتم تا من کجا بودم ؟میدونی؟ رفتم زیر کرسی حالیتون نشد داشتین همدیگرو با چشاتون میخوردین مامان گفت #فریبا رفت زود باش تا نیومده بکن خوابید پشتشو کرد بتو شلوارشم کشید پایین تو با اون کیر گنده و خوشگلت کصشو پر کردی درسته؟
 
عمو دیگر تو حال خودش نبود و کص منو داشت بشدت می مالید گفت درسته ولی به کسی نگو منو مامانت عاشق همیم
گفتم منم باید بکنی گفت تو پرده داری نمیشه گفتم پس میرم به مامان بزرگ میگم
من و عمو تنهای تنها تو خونش بودیم مادر بزرگ و زن عمو رفته بودند مهمانی
عمو راضی شد منو از کون بکنه و قول داد بعد عروسی مثل مامان از #کص هم بکنه
کیر عمو خیلی کلفت بود هر چه کرم زد تا نصف سرش می رفت میترکیدم #سگی نشستم گفتم حالا بکن شل کردم بزور سرش رفت ولی نشد بقیشو تحمل کنم کشید بیروم خوابیدم زیرش گفتم کیرتو بده با دستم می گیره تا به پرده ام رسید نمیزارم بیشتر بره تو کصم
از شدت شهوتش قبول کرد کصم خیس بود از اب خودمو اب لیز روغنی مانند و کرمی که به کونم زده بود
نصف سر کیرشو می کردم تو کصم می کشید بیرون یواش یواش دستمو شل کردم تا حس می کردم میخا #تمام سرش تو کصم بره که تا فشار داد وانمود کردم دستم لیز خورد که کیرش تا نصف رفت تو کصم و پرده ام انگار خاری به تنم بره حس کردم پاره شد که عمو گفت اخرش کارتو کردی گفتم دستم لیز خورد درد ندارم بکون مثل مامانم تا اسم مامان اود گفت فدای کص مامانت بشم تو هم از اون کص اومدی بیرون کوبید کیر به اون گندگی کصمو شکافت و رفت تا ته من هیکلم از مامان بزرگتر بود قدم بلند تر بود وزنمم بیشتر #تنها مامان باسنش کمی بزرگتر از من بود
دیگه عمو مال خودم شده بود خیلی زود ابش اومد که ریخت رو کصم و شکم و سینه هام
خون زیادی نیومده بود کیرش تقریبا پاک بود فقط گردی حلقه کلاهک خون تازه ای داشت و کمی کص خودم انگار هیچ پرده ای نداشتم

 
با عمو رفتیم حمام اونجا هم یک بار منو گایید سر پا همانجوری که مامانمو. بارها دیده بودم تو حمامون که سوخی داشت نگاه می کردم دستامو گذاشتم روی شید دوش کونم دادم عقب عمو با حوصله کیرشو کرد تو کصم خیلی مزه میداد هی میگفتم مامانمو اینجوری که می کردی من کصم تو را میخواست عمو #محکم تر میزد
اونجا تا خواست ابش بیاد من ابم اومده بود کشیددبیرون روغن نارگیل رو که از قبل آماده کرده بود را خالی کرد سوراخ کونم گفت خودتو شل کن انگار میخای دسشویی کنی که ریلکس بودم شلش کردم تو فشار اول سرش تا کمی از کیرش تو کونم بود و درد شدید که همونجا نگه داشت درم کم شد کمی کشید لیرون باز فشار داد تا جای قبلی دردی نداشتم ولی بیشتر که رفت دردم اومد خودش میدونست ایستاد اونقدر ادامه داد که دیدم کیرش کاملا تو کونمه تو آینه دیده میشد
ارام ارام ضربه زد دیگه حس لذتم از درد بیشتر بود باوجودی که تازه ارضا شده بودم دلم میخواست ادامه بده هی دولا می شدم همش بره تو کونم که عمو با فشار دادن سینه هام فهمیدم آبشو میخوا بریزه گفتم عمو بده ابتو بخورم مثل مامان ولی دیر شده بود ابش با فشار داشت خالی میشد تو کونم
ازدواج کردم قبل از دواج به مامان گفتم که عمومو مجبور کردم مثل خودت منم بکنه اول دعوا بعد ارام شد به دامادش که شوهرمذباشه گفته بود فریبا تو بچگی بازی می کرده افتاده رو چیز برجسته که رفته پردشو پاره کرده

 
من دکتری رفیقم بود رفتم گواهی به تاریخ 5 سال پیش گرفتم که پیش او تداوی شده نوشته که بعلت فرورفتن بر آمدگی #اسباب بازی شکسته شده پرده اش پاره و از بین رفته
وقتی گواهی را به دامادش نشون می ده اونم میگه مهم نیست دختر خالمم اینجوری بوده
بعد ازدواجم سالهای زیادی بهترین سکسهایم با عموم بود الان خیلی کم همدیگرو می بینیم ولی تا با همیم سکسمونو شروع می کنیم هنوزم مامانمو میکنه نمیدونم #چندتا از خواهر و برادرام از تخم عمویم هست شاید منم از تخم عمویم باشم از گروه خون نمیشه تشخیص داد چون بابا و عمو هر دو اوی مثبت هستن مامان A. مثبت و همه ما سه خواهر و چهار برادر A. #مثبت

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *