این داستان تقدیم به شما
سلام
ب.الف 43 ساله از #مهرشهر کرجم
نزدیک دوساله زنداداش خانمم را میکنم برادر خانمم #گرایش زنانه داره کیر کوچلو سینه بزرگ شکل زنها و بدنی مثل زنها نرم و #باسن #گنده ای داره
با سمیرا وقتی ازدواج کرد همه فامیل هاج و واج موندن سمیرا بزودی عاشقم شد نزدیک دو ساله باهم سکس اریم اشتباه کردم وازکتومی کردم حالا خانمم و برادرشم نگو از ابتدا میدونستند و انتظار داشتند سمیرا از من بچه دار بشه ولی من پنهانی وازکتومی کرده بودم اطلاع ندارند تا سمیرا گفت بچه میخوام چرا ابستنم نمی کنی واقعیتو گفتم که بخاطر تو در #مسافرت خارجم وازکتومی کردم
بارها منو سمیرا و ناصر رو یک تخت میخوابیم سمیرا وسط میخوابه جلو چشمان ناصر زنشو میکنم اوایل خودشو خواب می زد ولی مدتیه کیرمو میگیره دستش خودش میزاره تو کص زنش و اشکارا می گه من مرد نمیشم راستم می گه کیرش سفت نمیشه
حالا با دکتری در المان هماهنگ کردم لوله هایم را باز کنه البته تو ایرانم میشه ولی دکتر گفت شانست 80 درصده
زیبایی #سمیرا بی نظیره بزودی عمل میکنم اونم ابستن میشه
خودم دو تا بچه دارم بزرگش 6 ساله پسر و 4 ساله دختره
ب.الف
مهرشهر کرج
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید