این داستان تقدیم به شما
سلام اسم من امیر و 25 سالمه خاطره ای,که میگم مربوط به یک ماه پیشه. دوستم رضا که تو کار #تعمیر #موبایل هست یه روز بهم زنگ زد و گفت سر #ظهر ساعت یک بیا مغازه.رفتم و کرکره مغازه تا نیمه پایین بودقبلا هم رفته بودم پیشش اما کارمون فقط انگولک هم بود. اونروز گف عجله دارم و یه ربعه کارمو بساز. کیر کلفت و کوچکی داره یه کم واسش #ساک زدم و یه کاندوم سر کیرم کشبد و به شکم خوابید.
یه کم سوراخشو لیس زدم که صدای اخ و اوفش بلند شد تا کیرنو گداشتم دم سوراخش با دست هودش کیرمو هل داد تو کونش. عجب تنگ و داغ بود. زیرم هی تقلا میکرد و امیر امیر می گفت.چون عجله داشت منم کیرمو در نیاوردم و دایره وار کیرمو توش چرخوندم خودشو شل کرده بود. کیرم تا دسته جا خوش کرده بود. بعد از پنج مین دیدم ابم داره میاد. #سریع کیرمو دراوردم و کاندومو انداختم دور. دوباره کردم توش تا ا مد بجنبه ابمو خالی,کردم توشششش.
خیلی ناراحت شد گف بی کاندوم ندادم. منم گفتم جبران می کنم. همین که کارم تموم شد زیرش خوابیدمو کیرشو کردم دهنم اونم با چن #تلمبه ابشو خالی کرد تو کونم خیلی داغ بود. جاتون خالی . بازم قراره برم پیشش.
تا #خاطره بعد فعلا #بابای
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید