داستان سکسی تقدیم به شما

همه ميگفتن و ميخنديدن و انگار نه انگار كونشون داره ميسوزه;; پيش خودم گفتم لابد سوناي اينجا اينجوريه و خيلي ضايع است كه من عربده بزنم و بلندشم.تنها كاريكه ميتونستم كنم اين بودكه هردو ثانيه يه بار وزنم رو روي يه كپلم بذارم تا اون يكي كپل زمان خنك شدن داشته باشه.انقدر اين پا اون پا كردم تا همه متوجه من شدن و با اشاره و زبون بهم يه چيزائي گفتن.من حاليم نشد تا اينكه همون زنه كه ماليده بودم دركووووووونش اومد طرفم و دستمو گرفت و بغل خودش نشوند.وقتي نشستم انگار كوووونمو كردن توی بهشت;;;.چه زندگي بود;; وقتي نفسم اومد بالا و دور و برم رونگاه كردم نفهميدم چه صيغه اي بودكه هيچكس روی اون صندلي كه من نشسته بودم نميرفت بشينه;; امل بازي دراورده بودم و كوووووونمو كباب كرده بودم اما هيچكس به روم نياورد تازه از اون به بعد همه با من مهربون تر شدن.زنه كه ماليده بودم درش بعدا فهميدم ژاني يا يه چيز تواين مايه ها صداش ميكنن دستش رو گذاشته بود روپام و خودش رو چسبونده بود بمن.ژاني به قيافش ميخورد ۳۰ سال داشته باشه اما وقتي بعدها دست و پا شكسته ازش پرسيدم چند سالته;; گفت ۲۰ سال.ازتعجب شاخ دراوردم يا من عددي روكه گفت بد برداشت كردم يا از بس داده بود اون شكلي شده بود;; يه چيزائي ميگفت و فكر كنم دلداريم ميداد آخه همه فهميده بودن از خجالت دارم آب ميشم.آخر دستمو گرفت و ازسونا برد طرف استخر جائيكه همه داشتن ميدادن و ميكردن.يه لحظه پريد توبغلم و شروع كرد به لب گرفتن من ازتعجب شاخ درآورده بودم;;; گفتم نكنه منو با كسي اشتباه گرفته;; اما نه.ژاني همچين با حرص و ولع خودشو به من چسبونده بود كه انگار سالهاس تشنه سكسه و ازش محرومه;;بعدازكمي لب بازي ژاني كم كم رفت پائين تا رسيد به كيررررررم.بدون هيچكاري كيرررررررررممممممو كرد تودهنش و يه گازززززززز لذت بخش ازگردنش گرفت و شروع كردن به ليس زدن.اوووووووووووووف جوووووووووووون.يه ليس مشتي ازانتهاي تخم تا ابتداي كلاهك كيررررر كافي بود كه منو به هپروت ببره اصلا چيزائي رو كه ميديدم باور نميكردم.كاملا كيررررررررم تودهن ژاني بود و گرم ساك زدن بود كه كيررررررر بي جنبه من انفجاري رو كه ساعتها منتظرش بود انجام داد.تاحالا هيچوقت آبم انقدر نيومده بود.تموم دهن و سر و صورت ژاني پراز آبكيرم شده بود.ژاني شاكي شده بود كه چرا بهش علامت ندادم آبم داره مياد نصف آبمو خورده بود و نصف ديگه اش هم كه تو دهنش بود توف كرد بيرون.يه چيزائي گفت و رفت.منم رو زمين دراز كشيده بودم همونجوري دو سه دقيقه بي حركت موندم.حاله گرفتم بعداز اومدن آبم گرفته تر بنظر ميرسيد.خيلي افكار احمقانه و بچه گانه اي اون لحظه تو سر ميگذشت:اگه مادرم بفهمه چي ميشه;;; اگه اينجا ازمون فيلم گرفته باشن و بعدا فيلم سوپرم پخش شه چي;;;و…همين افكار باعث شدكه بپرم توي آب تا خودمو بشورم و براي تندتر رفتن بيرون آماده كنم.هنوز خودمو نشسته بودم كه ژاني اومد و اشاره كرد كه برم بيرون.ژاني با يك كاندوم برگشته بود و فهميدم كه ميخواد كار رو ادامه بده با اون همه آبي كه ازم رفته بود ناي سر پا ايستادن هم نداشتم چه برسه دوباره رو كار رفتن.از طرفي هم اين همه خودمونو كشته بوديم و بعد از سالها مرغ شانس در خونمونو زده بود هنوز لذت كووووووس كردن رو هم نچشيده بوديم.خلاصه گفتم هرچي باداباد و دوباره خودمو به ژاني سپردم.اما مشكل كيرررررررم بود كه بعداز اون همه جوش آوردن الان موتور سوزونده بود و شده بود اندازه يك ارزن.شما قيافه كيررررر بعد ازجلق و كير آب خورده رو حساب كنين چقدر ضايع است;;; حالا اين دوتا ضايعگي رو بذارين كنارهم تا حساب كيرم دستتون بياد.اما ژاني خيلي واردتر از اينها بود كاري كرد كه كيرم دوباره قد كشيد.همچين به حرص و ولعي كيررررمو ميخورد كه تا اون لجظه تو هيچ فيلم و داستاني نديده و نشنيده بودم.اصلا ديدن قيافه ژاني تو اون لحظه شهوت آور بود.وقتي هم خودم و هم كيرم هردوتائي شنگول شديم ژاني دكوراسيون رو عوض كرد و طاقباز خوابيد و اشاره كرد كه بيا كووووووووسمو بخورررررررر.من تا اون لحظه تو فيلم سوپرا هم كه اين صحنه رو ميديم حالم بد ميشد اخمي به ژاني كردم و حاليش كردم كه من اينكار رو بكن نيستم و اونم اصرار نكرد.اما حالا خيلي پشيمونم چون كووووووووس ليسي يه هنره.نه تنها براي زن ميتونه لذت بخش باشه ميتونه مرد رو هم براي لذت بيشتر بردن تحريك كنه.ژاني همونطوري كه نشسته بود دستم رو گرفت و انگشتهاي اشاره و سبابه ام رو كرد تو كووووووووسش.اشاره كرد كه عقب و جلوشون كنم.با اينكه احساس خوبي نداشتم از اينكار اما صداها و حركاتي كه از ژاني بلند ميشد منو صد چندان تحريك ميكرد.بعداز تكرار اينكارا ديگه نتونستم خودمو تحمل كنم و لنگاش رو انداختم رو شونم و خواستم كيرررررررم رو بكنم تو كووووووووسش كه ژاني مانع شد و كاندوم رو روي كيرم سوار كرد راستش تا اون موقع كاندوم از نزديك نديده بودم.خلاصه بالاخره به فيض كووووووس كردن نائل شديم و كيرررررررممممممممو كردم توكوووووووسش.جاااااااااااااااااااااان.اه ه ه ه و ناله ژاني مثل لالائي شده بود براي كسي كه ميخواد بخوابه.اما من ديگه چشمامو بسته بودم و كيرررررررم رو توكوووووووس ژاني عقب و جلو ميكردم صداي اه ه ه ه و نالهههههه خودمم هوا رفته بود.توهمين حال آبم اومد و كاندومو درآوردم و مقداري از آب پاشيد رو سروسينه ژاني.دوباره بيحال شدم از قيافه ژاني معلوم بود كه هنوز ارضا نشده.دوتائي رفتيم زيردوش و هم ديگه رو شستيم و از ژاني خدافظي كردم و لباسامو تحويل گرفتم و زدم بيرون.۲۰ هزار تومن براي كوووووس كردن و حموم و سونا مي ارزيد.پایان

نوشته های مرتبط:
خاطره مسافرتم به هلند1
شب خاطره انگیز با دوست خاطره انگیز
خاطره با خاطره
خاطره ی خاطره انگیز
خاطره ای با خاطره
خاطره عشق بازی و مستی با دوستم
خاطره سکس پشت چرخ سفالگری
خاطره ساک زدنم برای پیرمرد
خاطره سکس سه نفره با زن قشنگ وسکسی خودم
خاطره شیرین من از انجمن کیر تو کس (۲)
خاطره فراموش نشدنی آنتالیا
بهترین خاطره با پسر فمبوی
شوهر خاله بچه باز و خاطره جنده شدنم
آرزویی که برام خاطره شد…
خاطره ی ماندگار (۱)
یه خاطره کوچولو کمی سکسی
خاطره آخرین کون دادن
خاطره گی افشین
خاطره ای برای زن متاهل جوان فامیل
خاطره اولین کس کردن من
خاطره من و دوستم کرشمه و کون دادنم به دوست پسرم
خاطره اولین کون دادن من و ارگاسم پروستاتی
خاطره با لیلا (۲)
خاطره با لیلا (۱)
بدترین خاطره زندگی پریا
خاطره من و دختر عموم
خاطره نوجوانی سعید
خاطره ای دیگه با زندایی لادن جانم
خاطره دردناک کون دادن در ده سالگی
خاطره از خونه فرار کرد (۱)
مسافرت با خواهرزن تبدیل به بهترین خاطره شد
خاطره شگفت آور خواهرم
خاطره ای از یک ترنس پیشکسوت
گی خاطره انگیز (۲)
گی خاطره انگیز (۱)
خاطره سکس با بهار‌
خاطره سکس با بهار از کون
خاطره با دوجنسه
خاطره اولین عشقبازی
خاطره اولین کون کردن رضا
روز خاطره انگیز بانوی متاهل
خاطره عجیب قم
خاطره ساک تو مدرسه
خاطره تلخ تجاوز به یک پسر ساده
خاطره شمال با سارا
خاطره ویلا
سفره پر خاطره…(۱)
شهناز: یک دنیا خاطره (۲)
نوجوانی پر خاطره
خاطره اولین دادن ارسلان
سکس با خاطره دوست زنم
خاطره یک ترنس
خاطره سکس با کبری خانوم (۲)
خاطره سکس با کبری خانوم (۱)
خاطره فیستینگ کردنم و پشیمانیم
ترسناک ترین خاطره ی برده شدن من
بدترین خاطره زندگیم
یه خاطره خوب با سمیرا
آرتین دوستی با خاطره گنگ
سردترین زمستان، گرمترین خاطره
گی خاطره انگیز
بدترین خاطره دوران مجردی
خاطره جالب از اولین کونم
کس دادنم به خاطره پول
سکسی ترین خاطره من با هدیه
خاطره ی خوش با جنده پولی
هر فشنگ یک خاطره ست (۴ و پایانی)
هر فشنگ یک خاطره ست (۳)
خاطره گی همزمان با دوتا از بهترین ها
بهترین خاطره کون دادنم
خاطره من و لباسهای زیر دخترعموهام و زن عموم
یک خاطره کوتاه از همسرم
خاطره اولین سکس من با مردی غیر از همسرم
هر فشنگ یک خاطره ست (۲)
خاطره ی علی و رضا
خاطره ی مفصل زندایی تو عید (۳ و پایانی)
خاطره ی مفصل زن دایی تو عید (۲)
خاطره من و مسافر اتوبوس
اولین خاطره ی تلخ سکسی ام
خاطره ای تکرار نشدنی
یک خاطره واقعی ازسایت انجمن کیر تو کس
خاطره شیرین با دخترخاله
خاطره کیری همایون
طعم شیرین یک خاطره، یک رویا
اولین خاطره سکسی من
اولین دوستی خاطره انگیز
خاطره شهوت انگیز و عبرت انگیز زندگیم (۱)
خاطره بد مامانم
خاطره خفت شدنم
خاطره میلاد و آبجی ستاره
خاطره دختر 16 ساله
خاطره کوتاه چند سکس مزخرف
خاطره معاینه و دکتر هیزی که…
خاطره ی من و سعید طوسی قاری قرآن
خاطره اولین کون دادن فرزاد
اولین سکس خاطره انگیزم با محدثه
خاطره کردن بچه در گیم نت
خاطره ای از اولین سکس عمرم
خاطره ی فراموش نشدنی دردناک
خاطره زیرشلواری در موتر
خاطره میلاد از پارک دانشجو
چند خاطره زیبا ولی با نتایج غیر قابل درک
خاطره اولین ضربدری مان
یک خاطره… یک کابوس (برای دخترها)
اول عید و سکس خاطره انگیز با زوج
خاطره کونکونک با دوستم
سکس خاطره و سینا
یک خاطره زنانه
خاطره با خاله جونم (2)
اولین گی خاطره انگیز
خاطره ای از کلوب صیغه خاله مریم
شیرین ترین خاطره ی عمرم
آرزویی که خاطره شد
اولین خاطره عشقبازی و سکس
خاطره ی خوب دانشگاه با زن شوهردار
اولين و بدترين خاطره سكسي من
لب خاطره انگیز مربی
شهر بازی و خاطره های سکسی من (1)
اولین سکس: بهترین خاطره
رسول خاطره انگیزم
آرزویی که تبدیل به خاطره شد
خاطره انگیزترین سکس با عشقم
خاطره ای از اسپنک شدن نگار به قلم خودش
خاطره شیرین کس دادنم
خاطره سکس خواهرم با پسر خالم
اولین خاطره سکسی من با هامون
خاطره سحر
خاطره کونی پسر
آرزوم به خاطره تبدیل شد
خاطره شیرین پس از آموزشی
تنها خاطره سکسی امین
سکس من و همسرم با خاطره دوستان
یک خاطره دهاتی
خاطره الهام
خاطره های زندگی در هند
شقایق و خاطره
خاطره اولین سکس بهنام
خاطره شب عروسی
خاطره گروهبان ۳
یک خاطره فشرده که زیاد هم سکسی نیست
خاطره واقعی مهتاب
خاطره سکس مهتاب خانم
خاطره سکس ضربدری ما1
خاطره اولین سکس
خاطره سکس من با امیر
خاطره سکس با دختر همسایمون
خاطره الهام قسمت اول
خاطره سکس دوران دانشجوئیم
خاطره یک دوست قسمت دوم
خاطره کوتاه سکس زنم با دوستم

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *