این داستان تقدیم به شما

من عمیدم بیغیرتم رو زن مامان آبجیم عاشق فحش ناموسم من دیگه اخر اخر بیغیرت شده بودم اوایل تو سایتای سکسی همین که به زنم فکر میکردم خود به خود ابم میومد ولی یواش یواش دیگه اثری نداشت تا جایی که عکسای زنمو اول بدون فیس بعد هم با فیس نشون میدادم داشتم تو سایتا میگشتم که یه پیام اومد که نمیخوای کیر یه پسر ۱۹ساله بره تو کس کون گشاد زنت تا خوندم ناخواسته کیر ۹ سانتیم شق شد بعد که پیامو باز کردم دیدم جون فدای کیرش بشم یه کیر کلفت گوشتی سفید تقریبا ۳۰ سانتی میشد منم واسش نوشتم جون فدای کیرت بشم اره من بیغیرتم زنمم جنده واقعی خودم کیرتو میخورم میزارم تو کون گشاد زنم #مژگان بعد چندتا عکس از کیرش واسم فرستاد منم تو گالری سیو کردم یادم رفت مخفی کنم چند شب بعد که داشتیم بازنم حال میکردیم گفت بخواب #ماساژ بهت بدم منم خوابیدم در ضمن به خاطر اینکه من از دبستان تا حالاکه ۳۸سالمه کون دادم کونم مثل کون یه زن میلف بزرگ گشاد عمیق بدون موست خلاصه زنم داشت کمرمو میمالید شورتمو داد پایین گفت جون تا حالا اینجوری کونتو ندیده بودم من که زنم دلم میخواد بکنمش منم یعنی بدم میاد هیچی نگفتم مژگانم شروع کرد مالیدن کونم بعد لاشو باز کرد یه تف انداخت رو #سوراخ کونم که یه لحظه نزدیک بود از شهوت بمیرم گفتم چیکار میکنی گفت تو خفه شو هیچی نگو…
 
بعد انگشت کرد تو کونم اینقدر تو شهوت بودم که نفهمیدم خودمقمبل کردم زنم تا وسطای ارنج دستشو داره میکنه تو کونم منم فقط میگفتم وای جون های بکن بکن زنم گفت کونی چندتا کیر رفته تو این کون بیغیرت مادر جنده منم گفتم خیلی ۱۰۰تا دوباره گفت کونی خار جنده از کی کون میدی گفتم جون از اول دبستان گفت اخریش کی بود گفتم دیروز تو پارکینگ علی حمید پسرای واحد روبرویی که ۱۷ ۱۹ سالشونه کردند گفت کونی مادر جنده باید جلوی من بدی تا گذشت ۲هفته بعد ۲ تا پسر ۱۸ ۱۹ افغانی واسه تمیزکاری خونمون اومدند زنمم تو خونه بود با یه دامن کوتاه بدون شورت به منم گفت کونی شلوارک میپوشی بدون شورت جای سوراخ کون گشاد تم پاره میکنی خلاصه اومدند یکیشون اسمش وهاب بود یکیشون اسمش غلام اومدند شروع کردند زن منم عمدی رو مبل نشسته بود کتاب میخوند زانوشم تو بقلش بود که قشنگ کسشو کونش پیدا بود منم عمدی بعضی جاها دولا میشدم سوراخم پیدا بود تا وهاب رفت حموم بشوره با شورت بود دیدم جون کیرشو در اورده داره جق میزنه کیر کلفت گوشتی ۲۵ سانت میشد داشتم میمردم که رفتم جلو هول کرد گفت ببخشید گفتم واسه چی شهوتی شدی گفت هیچی به خدا گفتم راسشو بگو کاری ندارم که یعد یه مدت گفت اخه لا پای زنتونو دیدم شورت نداشت تا اینو گفت گفتم وای جون فدای کیرت بشم کیرشو گرفتم #دولا شدم شروع کردم به ساک زدن گفتم وای جون فدای کیرت بشم برده کونیتم زنم جنده واقعی مژگان زنموبکن جون که دیگه فهمید گفت باشه کونی زن جنده زنتو میکنم مامانتو می‌کنم خواهرتو میکنم کونی بچه داری گفتم نه گفت حیف شد وگرنه اونم میکردم مگه نه؟

 
جواب ندادم که گفت کونی مادر جنده زن جنده مگه نه گفتم اره گفت فکر کن یه دختر ۱۵ ساله داری سارا گفتم باشه بعد گفت کونی اگه میخوای کیرامون بره تو کونت ابنه بودنت بخوابه باید سارا رو بیاری زیر کیرم گفتم اخه اون بچست هنوز گفت همین که گفتم منم سارا رو صدا زدم تا اومد گفتم سارا جون بیا بعد از تو شورت وهاب کیرشو در اوردم مالیدم گفتم سارا بگیر تو دستت بابا اونم گرفت شروع کرد مالیدن بعدگفت از تو رو ببینم اخه مامان گفته تو دودول داری منو در اوردم کیر ۲۵ سانتی وهاب مقابل دودول ۹ سانتی من بعد #سارا شروع کرد مالیدن کیر وهاب من تعجب کردم که گفت از ۳ سال پیش با مامان داره میده بعد به من گفت قمبل کن بابا زود باش کونی منم قمبل کردم بعد سارا یه تف زد به سوراخ کونم بعد گفت لاشو باز کن گشاد جون منم باز کردم کیر وهاب #گذاشت تو کونم منم گفتم وای خیلی کلفته که دیدم مژگان زنم میگه خفه شو کونی جا باز میکنه خودش اومد لا کونم باز کرد تا کیر وهاب تا #خایه رفت تو کونم منم فقط میگفتم وای جون فدای کیرت بشم بکن زنمو بکن دخترمو بکن مامانمو بکن سارا جون دختر کونی خودمه گشادش کنید تا اینکه تا ۳ ساعت بعد وهاب و غلام کون منو با کس کون زنمو دخترم سارا رو گاییدند…

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید