این داستان تقدیم به شما

سلام من محمد هستم 30 سالمه ماجرا مال آن موقعی بود که خواهر زنم در یه دفتر نمایندگی دستگاه های #کارتخوان کار میکرد یکبار آخرای ماه ازم خاست که کمکش برم و دستگاه های کارتخوان رو بازدید بزنیم من راننده بودم و شبنم که 32 سالشه یه خانم عینکی و خوش اندام و چادری با یه کون گنده که حتی کونش از روی چادر هم تماشاییه شبنم پیاده میشد و میرفت و کارت بازدید دستگاه ها رو میکشید و بهشون رول دستگاه رو میداد و می اومد و یه بار که با هم بازدید میزدیم کارمو خیلی طول کشید شب شده بود و اکثر مغازه ها بسته بودن و من خیلی خسته بودم نزدیک یه #نمایشگاه ماشین ایستادیم که اون تهش دفتر نمایشگاه بود که سه نفر مرد نشسته بودن و میبایست برای بازدید به اونجا بره و شبنم رفت که بازدید بزنه هر چی صبر کردم نیومد حوصله ام سر رفته زنگ زدم به گوشیش که اولش جواب نداد و بعدش رد میداد پیاده شدم رفتم ببینم که چرا دیر کرد درب برقی نمایشگاه تا نصفه پایین بود کسی توی سالن نمایشگاه نبود محو تماشای ماشین ها بودم به دفتر نمایشگاه نزدیک میشدم که دیدم سه نفر مرد دور شبنم جمع شدن فوری پشت یکی از ماشین ها قایم شدم یکی از مرد ها یه #چاقو روی گلوی شبنم گذاشته و دو نفر دیگه مشغول مالیدنش هستن چادرشو از سرش در آوردن حالا مانتو شلواری بود خیلی ترسیده بود یکیشون چاقو رو روی گردنش میفشرد و اون یکی دستشو توی شلوار شبنم کرده بود و کسش رو میمالید و اون یکی سینه هاشو از روی مانتو میمالید
 
آروم آروم شلوارشو پایین کشیدن چه کون بزرگی داشت یکشون دستشو روی کمر شبنم گذاشت و شبنم دستاشو روی میز گذاشت و حالت رکوع گرفت و چاقو همچنان روی گردنش بود مقنعه اش رو در آورد و یکی زد توی گوشش و لبشو بوسید و مجدد سرشو روی میز گذاشت و اون یکی محکم به کون شبنم #سیلی زد و شبنم ناله کرد آااااااااای گفتن بایست اونم ایستاد شرتشو پایین کشیدن کارت بازدید دستگاه رو ازش گرفتن حالا شبنم حالت ایستاده بود و اون یکی کارت بازدید رو لای کس شبنم کشید و چند بار این کارو کرد و شبنم رو خم کرد روی میز و اون یکی به انگشتش تف زد و توی کون شبنم کرد صداشونو میشنیدم داریم بازدیدت رو میزنیم شبنم التماس میکرد و گریه میکرد و اونا بازم ادامه میدادن بایست باشه باشه کارت رو لای کسش کشید و دوباره خمش کرد و اون یکی کونشو #انگشت میکرد و حالا هر سه شلواراشونو پایین کشیدن و شبنم دو زانو نشست و اونا کیراشونو به صورتش میزدن شروع به ساک زدن براشون کرد یه پنج دقیقه ای براشون ساک زد مجدد حالت رکوع روی میز قرار گرفت و با دو دستاش لای کونشو باز کرد و یکیشون پشتش قرار گرفت و یه تف به کونش انداخت و چند باری انگشتش کرد و کیرشو توی کون شبنم کرد شبنم یه جیغ بلند زد و اشک میریخت و اون تند تند تلمبه میزد چند تا تلمبه زد و ارضا شد

 
جاشون با اون یکی عوض کرد یکی یکی از کون کردنش و آبشونو توی کونش ریختن و سر آخر یکی از رول های بازدید رو تا نصفه توی کونش کردن و با دست محکم روی کون شبنم زد که شبنم از درد به خودش پیچید شبنم از روی میز بلند شد یه دستمال کاغذی برداشت و خودشو تمیز کرد و شرت و شلوارشو بالا کشید و مقعنه اش رو سر کرد و چادرش رو سر داد و به سمت دستگاه رفت که بازدیدش رو بزنه من بلافاصله از پشت ماشین ها رد شدم و از زیر درب برقی خارج شدم و داخل ماشین نشستم و منتظر موندم که بیاد دیدم لنگان لنگان داره به ماشین نزدیک میشه نشست جلوی ماشین حرکت کردم دو کوچه بالاتر ایستادم بهش زل زدم گفتم چیزی شده گفت نه ولی خیلی داغون بود منم که خیلی حشری بودم گفتم من همه چیزو دیدم شبنم مات و مبهوت مانده بود فوری #زیپ شلوارمو پایین کشیدم و کیرمو بیرون آوردم پشت گردنشو گرفتم بدون هیچ تقلایی خم شد و در حالی که عینکش به چشمش بود برام ساک زد و سرشو از پشت با دستم گرفته بودم و کیرمو توی دهنش تلمبه میزدم کم کم داشتم ارضا میشدم محکم سرشو به سمت بدنم فشار دادم و کیرمو توی حلقش فشار دادم چند تا سرفه زد و آبمو تا ته خورد و با دستمال دهانشو پاک کرد و به سمت خونه راه افتادیم.توی راه بهم التماس میکرد به کسی چیزی نگم منم بهش گفتم اگه همیشه بهم حال بدی همیشه میام و ازت مراقبت می‌کنم و کاری می‌کنم که فقط جنده من باشی اونم قبول کرد و یه بار دیگه تو ماشین برام ساک زد و آبمو خورد.

 
نوشته : محمد درگیر

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید