داستان سکسی تقدیم به شما
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
قسمت دوم
این یک قصه گی هست. گی زنانه پوش. دفعه قبل از شروع ارتباط سکسی خودم با عزیز آقا خدمتکار خونه مون براتون اون خاطره رو نوشتم. عنوانش بود”آخ چه کون سیری ازم کرد عزیز آقا”. بعد از اون ماجرا دیگه حسابی با عزیز آقا قاطی شده بودم و هر فرصتی که پیش میومد چنان کون سیری ازم میکرد و منم چنان از بدن سیاه و پشمالوی این مرد تقریبا سن بالا لذت میبردم که از فرط شهوت زیر کیر سیاهش بیهوش می شدم. خب من یه پسر تپلی مفعول بودم که خونه بزرگمون توی شهرک غرب بود و کاملا خلوت. چون من بودم و مامان بابام که دیگه داشتن پا توی سن میگذاشتن. من از همه لحاظ آزادی عمل داشتم. . من و عزیز آقا بعد از یه مدت ارتباط جنسی کاملا سلیقه های جنسی همدیگرو پیدا کرده بودیم. اون حدود۵۰ سالش بود و زنش سالها بود مرده بود و عاشق سکس کردن با پسرهای نوجوون بود. منم دقیقا کیس موردنظرش بودم که میگفت مدتها بود آرزشو داشته. میگفت من همیشه شدیدا در مقابل پسر های نوجوون ۱۶-۱۷ سفید و تپل و بیمو حساس بودم و مقاومتمو از دست میدادم. میگفت اهل بچه بازی نبودم بلکه رویای جنسیم سکس کردن با چنین تیپ هایی بود.
واسه همین هر دفعه که میومد خونه رو تمیز کنه اگه فرصتی پیش میومد با هم سکس میکردیم یا مثلا موقع کار کردنش توخونمون یه چشمکی بهم میزد و مثلا یواشکی توی آشپزخونه یا اطاق ها بدون اینکه مامان بابام متوجه بشن یه لب داغی از من میگرفت و سینه های گوشتالوی منو میخورد و حال منو هم بشدت خراب میکرد. بعضی روزها که اوضاعو مناسب میدید میگفت بابات اینا که بعد از ناهار خوابیدن بیا زیر زمین. خونمون یه زیر زمین بزرگ داشت که خودش یه سوییت مجزا محسوب می شد. با خموم وسرویس. اونجا رختخوابهای اضافه خونه هم قرار داشت. عزیز آقا به بهانه تمیز کردن و جابجا کردن وسایل یه دوساعتی میرفت اونجا و به منم ندا رو میداد که خودمو آماده کنم و برم اونجا تا منو حسابی از کون بکنه. وای فاعلی به این داغی و شهوتی ندیده بودم.
عین خودم بشدت حشری بود. اصلا مست و دیوانه کون سفید پسر بود .
اون روز هم رفتم حموم و حسابی بدنمو که خیلی خیلی کم مو و سفید بود شیو کردم و کونمو قشنگ خالی کردم و خوب با لوسیون و عطر خوشگل کردم و یه ست کامل لباس خواب قرمز توری با جورابهای لونه زنبوری و بند جورابی که یه دامن مانند گیپورم داشت پوشیدم و روی اون یه شلوار گرمکن و پیرهن آستین بلند مردونه پوشیدم. وای بدنم زیر لباس توریم برق میزد. حتی ناخن های پاهامو یه لاک قرمز زده بودم.
خلاصه اونرور که یه عصر برفی بود وقتی دیدم مامان بابام خوابن یواشکی رفتم زیر زمین و تا عزیز آقا دید اومدم ،سریع در رو از تو قفل کرد و عین دیوونه ها منو چسبوند به دیوار و لبای کلفت و داغشو چسبوند به لبای من و در حالیکه جفتمون از شهوت میلرزیدیم زبونشو فرو کرد تو دهن من و گفت وای خدا تو منو دیوونم کردی. منم بلافاصله سست شدم . دستمو گرفت و برد به سمت جایی که رختخوابها رو روی هم چیده بودن و گفت عروس خانم بیا بریم تو حجله. وای میدونست من با این حرفهاش و تعریفهاش از بدن سفید و شیو شده و تپلم که یه دونه مو نداشت قند تو دلم آب میشه . منم چون دیگه روم تو روش باز شده بود خودم سریع کمربند و دکمه و زیپ شلوارشو واکردم و شلوار و شورتشو یه جا کشیدم پایین که یهو کیر سیاه و بزرگش شق شق از زیر شیکم پشمالوش پرید بیرون. وای پشمای کیرش و شکمش فوق العاده ضخیم و زبر و سیاه و وزوزی بودن . اووف با دیدن این کیر سیاه که کلاهک درشت و دون دونی داشت و معلوم بود کیر یه مرد جاافتاده و حشریه بلافاصله کردمش تو دهنم و شروع کردم براش ساک زدن. عزیز آقا همیشه تر وتمیز بود و بدنش بوی مردونه و با عطری بشدت تحریک آمیز داشت. آخ که چقدر کیرش خوشمزه بود . کله کیرش بزرگ و خشن بود. درست برعکس لطافت سوراخ کون تنگ و صورتی و دخترونه من. . منم از شهوت زیاد هل میزدم وقتی کیرشو میدیدم. از زیر تخمهای گرد و سفتش میلیسیدم و میومدم بالا تا به کلاهکش میرسیدم و در حالیکه نالشو در میاوردم چنان کیرشو میخوردم که دست مینداخت توی موهام و سرمو فشار میداد به خودش. اووف خودمم از شهوت احساس میکردم وسط پاهام خیس شده. من۲۰ ساله بودم ولی بدنم عین یه پسر تازه بالغ بود . انگار عین یه تیکه گوشت لخم افتاده بودم توی چنگ یه گربه گرسنه. هردومون کمرمون خیلی شل بود و اتفاقا اصلا از این موضوع ناراحت نبودیم. برای همین این ماجراها ها خیلی زود اتفاق میافتاد و فقط من دارم با آب و تاب تعریفش میکنم. بعد از یکی دو دقیقه ساک زدن کیرشو از دهنم کشید بیرون و برم گردوند و هلم داد که قمبل کرده بیافتم روی رختخوابها. بعد درحالیکه قربون صدقه من میرفت یهو شلوار گرمکن منو کشید پایین و تا دید زیرش جوراب توری و بندجوراب و شورت گیپور و لباس خواب زنونه قرمز پوشیدم از ته دل یه جوونی گفت و لپ های تپل کون سفیدو بی موی منو نرم چنگ زد و گفت اووف فدات بشم عروسک من با خودت چیکار کردی. بعد همونجوری که پشتم بهش بود شلوار و پیرهنمو کامل از تنم درآورد دو تا سیلی به لپ های کونم زد و گفت الهی دردت بجونم بخوره هلوی من. آخه با این هلوی خوشمره من چیکار کنم که سیر بشم. بعدش جورابهای لونه زنبوریمو از پام درآورد. گفت دلم میخواد کامل بدنتو احساس کنم. اونوقت شروع کرد از ساق پاهام لیسیدن تا وسط کونم اومد بالا. اوووف منم بید بید میلرزیدم از اینحشری بازیهاش. بعدش دست انداخت لپای سفید و تپل کونمو از هم باز کرد و بادیدن سوراخ تنگ و صورتی من با ناله گفت آی جیگرتو بخورم عسل. وای وای وای چه عروس خانمی برای من ساختی. وای تو که منو اینجوری می کشی. و بعد خم شد روم وشروع کردن بوسیدن و نرم نرم گاز گرفتن لپای کونم و بعد یهو زبون داغشو نرم فرو کرد لای کونم و افتاد به خوردن و لیسیدن سوراخمو و لای پاهام. منم با اینکارش بی اختیار یه ناله ای کردم و به لرزش افتادم و گفتم آی عزیز آقا اوووف و یه دفعه شل شل شدم.
با هر لیسی که از سوراخم میزد من بشدت ناله میکردم. زیر زمینمون طوری بود که اگه داد هم میزدم صدام چندان بالا نمیرفت.
من چنان از بدن سیاه و پشمالوی این مرد تقریبا سن بالا لذت میبردم که از فرط شهوت زیر کیر سیاهش بیهوش می شدم. کاملا سلیقه های جنسی همدیگرو پیدا کرده بودیم. اون زنش سالها بود مرده بود و عاشق سکس کردن با پسرهای نوجوون بود.
اووف بیشرف تخمهای تپل و بی مومو نرم از پشت میخورد و زبون زبر و داغ و لزجشو بین تخمهام و سوراخ کونم میلرزوند و این کارش بشدت حشری ترم میکرد و میگفتم نکن پدرسگ بی شرف الان ارضا میشم. حسابی باهم ندار شده بودیم. ولی موقع هایی که خیلی حشری بودیم بهم فحش میدادیم. مرتیکه کیر کلفت حشری نرخر
میدونست کجاهای بدنم فوق العاده حساسه. بعد هی حشری وار ازم لب میگرفت و آروم با صدای لرزون میگفت کونتو پاره میکنم الان. پایینو نگاه کن. یهو دیدم وای یه آینه خوابونده کف زمین و کون و کپل لخت و سفید من با اون لباس زیر های زنونه قرمز و توریم توش قشنگ معلومه. بعد کیربزرگشو گذاشت لای پاهام و نرم جلو وعقب میکرد. اووف کیر سیاه و داغش اینقدر بزرگ و دراز بود که وقتی سرمو کمی خم میکردم میدیدم کله کلفت کلاهکش از زیر تخمهام و لای پاهام زده بیرون. اوووف بعد همونطوری لاپایی نرم جلو عقب میکرد و در حالیکه پشمای وزوزی و زبرش مالیده میشد به لپ کونم شکم پشمالوش هم میچسبید به پشتم. آخ عاشق سکس جلوی آینه بودیم. داغی کیرش لای پاهام روانیم کرده بود. یه کیر پشمالو و مردونه و سیاه و بزرگ لای پاهام جلو عقب می کرد. توی همون حالت سرمو برمیگردوند عقب و میگفت لب بده فدات شم. لب بده. و بعد چنان لب داغی ازم میگرفت که میدیدم پیش آبم از سر کیر سفیدم که عین خرطوم لای پاهام آویزون بود سرازیر شده . دوباره میرفت پایین و سر کچلشو میکرد لای پاهامو لباس خواب گیپور کوتاهمو یخورده میزد بالا و باز با زبونش میافتاد به جون سوراخ کونم. وای چه لیسی میزد از کونم. داشتم غش میکردم از شدت لذت. میدونست بین سوراخم و تخمامو که میخوره می لرزم وناله می کنم.
بعدش از کنار دستمون قوطی وازلینو باز می کرد و انگشت انگشت وازلین برمیداشت و نرم و حشری وار میمالید دور سوراخ کونم و در همون حال گردن و گوشهامو نرم گاز میگرفت و میگفت چه عروس دوماد بازی نازی بکنیم الان حاج خانم. منم تنم میلرزید و ناخودآگاه وقتی انگشتای کلفت و داغشو فرو میکرد تو کونم که سوراخم باز بشه انگشتای کلفت پر از موشو بی اختیار تا آخر با کون قورت میدادم و دوباره سرمو بر میگردوندم و با عشوه لبامو گاز میگرفتم و میگفتم اووف نکن بی شرف! که یهو لبامو میخورد و میگفت منو اسیر خودت کردی جنده خانم و از این بعد باید تا میتونیم از بدن همدیگه لذت ببریم. بعد کلاهک کلفت کیر پشمالوشو هم میکرد تو قوطی وازلین و حسابی چربش میکرد و همونجوری سر چربشو میچسبوند در سوراخ من. وای داغی کلاهک کیرش نفسمو میگرفت وقتی مالیده میشد در کونم و بعد نرم همونطوری که با پنجولاش لای کونمو باز میکرد نوک کیرشو فشار میداد. منم که مست مست شده بودم اصلا نفهمیدم چی شد که یهو احساس کردم کله یه چیز گوشتی کلفتو فرو کرد تو کونم که از درد و شهوت یه داد کوچولو زدم. منو دوباره وایسوند و اینبار گفت عزیزم ببخشید یه خورده تحمل کنی زود تموم میشه. تو فقط شل کن و پایینو نگاه کن آخه.
یهو دیدم بیشرف حشری یه آینه گذاشته کف زمین که عکس کون سفید و لخت من با اون لباس توری های قرمزم توش معلومه و یه کیر سیاه و بزرگ و پشمالو هم چسبیده بهش. نگاهم که افتاد به این صحنه بقدری حشری شدم که گفتم وای. پیش آب کیرم راه افتاده بود. با لرزش صداش در گوشم گفت شل کن عزیزم. شل کن خوشگل من . میدونست سوراخم تشنه کیر و آب منیه. اووف. منم همونجوری مست مست گفتم آی و یهو دیدم کله کیرشو نرم فرو کرد تو کونم و بعد یخورده صبر کرد تا نفسم جا بیاد و تا خواستم از زور درد و کلفتی کیرسیاهش برم جلو شونه هامو سفت گرفت و به فشار داد و تا دسته کیر چرب وسیاهشو فرو کرد تو کونم که من از فرط شهوت ودرد بی اختیار دوباره دولا افتادم روی رختخوابها و یه جیغ ریزی کشیدم و چنگ زدم به رختخوابها و فحشش دادم و گفتم یواش حمال. وحشی نرخر. گفت جون و دوباره فشار داد که داد زدم آی آرومتر حیوون. با لبخندی دولاشد و خوابید روم گفت جون چه کون سفیدی داری تو . آخه منو که عاشق خودت کردی بچه کونی. این کونت عین مال خاله حشریته. میدونست عاشق کون بزرگ و سفید خاله ام هستم و چند بار لباس زیرهاشو یواشکی پوشیدم و روی شورت و لباس خوابش جق زدم.
وای چه سرگرمی لذتبخش و پرهیجانی پیدا کرده بودیم.
بعد دوتا از ناز بالش ها رو برداشت و منو با شیکم هل داد که بیافتم جلوش و کونم قشنگ بیاد بالا بعد یه سری دیگه نشست بالاسر کونم و با دستمال کاغذی دوباره چربی و خیسی کونمو خوب پاک کرد و باز افتاد به لیسیدن و خوردن کونم و منم عین مار به خودم میپیچیدم . باز پاشد و خوب چربش کرد و نوک دون دون شده و کلفت کلاهک داغشو چسبوند دم مقعدم و کیرشونرم فرو کرد تو کونم وتخمای سیاه و پشمالوشو چسبوند به کونم. من از لذت داشتم بیهوش میشدم. دوباره کیرشو کشید بیرون و هی کلاهک چرب و داغشو چسبوند در سوراخم و هی نرم روش فشار داد و انگار که بشدت پروستاتمو تحریک میکرد و بعد که میدید ناله میکنم و فحشش میدم و التماس میکنم دوباره با یه فشار کیر سیاهشو تا دسته فرو کرد تو کونم.
وای تموم شیکمش پشنالو بود. تا سرشونه هاش هم پشم داشت. باز سرمو برگردوند با اون لرزشی که توی بدنش وصداش افتاده بود گفت لب بده عزیزم. اووف دوباره با اشتیاق تموم لبای قرمزمو دراختیارش قرار دادم و اونم همچین که کیرشو فرو میکرد تو کونم زبونشو هم فرو میکرد تو دهنم . لبامو با لبای کلفت تیره اش قورت میداد اصلا. دوتایی ناله میکردیم که یهو حس کردم داره آبمون میاد که در همون لحظه درازم کرد روی بالش های زیر شیکمم و گفت وای داره آبم میاد. داره میاد قشنگ قمبل کن عروس خانم.
وای در همون لحظه خوابید روی کون قمبلم و با پاهای پشمالوش لنگای سفید من از هم واز کرد و تا دسته چپوند توش و با لذت هرچه تموم تر کونمو چنان گایید که یهو دوتایی سفت قفل کردیم بهم و با ناله و لرزش شدید گفتیم آی آی آی و در یک آن با هم ارضا شدیم. عزیز آقادر حالیکه دیگه از لذت بی اختیار دادمیزد و صدای ناله های من حشری ترش میکرد تا قطره آخر آبشو خالی کرد تو کونم و منم که کیرم به بالش و رختخواب مالیده میشد هرچی آب تو کمرم بود رو بی اختیار پاشیدم بیرون طوری که همه لباس خواب توری و گیپور و بند جورابمو و بالش های زیرم خیس آب منی شد. وای موقع ارگاسم شدن دوتایی عین زن و شوهرهای حشری از فرط لذت میلرزیدیم. تصویر سکسمون توی آینه قدی بزرگ پشت سرمون معلوم بود. این که یه پسر نوجوون عین برف با لباس زیر زنونه توری افتاده بود زیر یه عاقله مرد بشدت پشمالوی کچل خودش خیلی دیدنی بود. وقتی کیرشو آروم کشید بیرون آب منی داغ و غلیظش با یه صدای خاصی از کونم زد بیرون و یواش شره کرد روی تخمام لای پاهام. یعنی همونجایی که گفتم حساس بود. غلظت و داغی آب منیش که سر میخورد میومد پایین باعث شد دوباره تنم بشدت لرزید وته مونده آبمو از نوک کیرم بزنه بیرون. پشمای خودشم خیس خیس شده بود. چه آب منی غلیظی داشت که اصلا با دستمال هم پاک نمیشد. وای اون روز یکی از شیرین ترین سکس های منو عزیز آقا توی همون زیر زمین شکل گرفت. هروقت توی حونه حشرمون میزد بالا دوتایی میرفتیم توی اون زیرزمین خونه درندشت شهرک غرب ما و یه سکس داغ با هممیکردیم. حالا بعدا از سکسمون توی خموم هم براتون تعریف می کنم. دوستتون دارم
نوشته: فرشید
نوشته های مرتبط:
آخ چه کون سیری ازم کرد عزیز آقا
داداشم یه کون سیر ازم کرد
تشنگی سیری ناپذیر سارا و پیمان
پارادوکس عشق و سیری ناپذیری
دختر همسایه ازم سوءاستفاده کرد
تلافی از دختری که از بچگی ازم سوءاستفاده می کرد
پسر خواهرم ازم سوءاستفاده می کرد
داییم ازم سوءاستفاده می کرد
کلثوم ازم سوءاستفاده کرد
چه کونی ازم کرد
کچل موفرفری ازم سوءاستفاده کرد
بکارتمو ازم گرفت
ازم سیر نمیشد
دختر همسایه ازم انتقام گرفت
شیدا ازم حامله شد
سرنوشت تو رو ازم گرفت
زیر کرسی ازم سوءاستفاده شد
سکس یا عشقی که دختریمو ازم گرفت
معشوقی که 23 سال ازم بزرگتر بود
عشقم ازم دو سال بزرگ تر بود
ازم متنفر بود
روستای عزیز من (۱)
میلف یا عزیز دل
همکاران عزیز
سکس گی با اسداله عزیز
اینستای عزیز—تلگرام لذیذ
با عزیز دلم
اولین آشنایی من با عزیز دلم
عزیز رفته از دست
عزیز ترین کس زندگیم مریم
چطور دختر خاله عزیز دوست دخترم شد
عزیز کیر نخورده
مرجان و عزیز دل
لاله و امید عزیز
مینا خانم همسایه عزیز
نگارِ عزیز من
مسافر عزیز من
عزیز من دوزاریش کج بود؟
دخترخاله عزیز
تو عزیز دلمی
سکس با عزیز دلم
محمد عزیز خدا
زنی که آقا سید بهم معرفی کرد برم براش روضه بخونم
دنیا پیادم کرد ، قطار سرنوشت سوارم کرد
کون دادن به حبیب آقا سن بالا
کون دادنم به آقا مهراد سن بالا
کون نرم عرفان و علی آقا
کون دادنم به آقا پیمان ششمین فاعل زندگیم
کردن زن حبیب آقا از کون
کون دادن به آقا امید بقال
عباس آقا و کون تپل من
کون دادن به آقا معلم
کون آقا رضا
کون دادن مامان به آقا بهرام
اولین کون دادن جواد به آقا مرتضی
کون تنگ مردی که منو عاشق خودش کرد
علی کون من و کص دوست دخترشو با هم کرد
عشق کون کونیم کرد
پسرعمم منو از کون کرد (۵ و پایانی)
پسرعمم منو از کون کرد (۴)
پسرعمم منو از کون کرد (۳)
پسرعمم منو از کون کرد (۲)
پسرعمم منو از کون کرد
دختر خاله ام نامزد کرد ، من کون دادم
مهیار و کون دادن به مردی که بکن اش معرفی کرد
کونی که کون می کرد
نمی خواستم کون بدم ولی کرد
لپ تاپم واسم کون جور کرد
چرا کون منو کرد …؟
روزی که فرزاد کون من رو کرد
کون سفیدم را دوستم پاره کرد
آقا معلم، کونی عمه خانم شد
خاله زنم همسر حاج آقا
کیر کلفت آقا فرهاد (۲)
مامانم و حسین آقا
رضا و آقا مهرداد
خاطرات آموزش موتورسواری با آقا فرهاد🍆
من و حاج آقا
ماجرای مهرداد و آقا عنایت (۳)
ماجرای مهرداد و آقا عنایت (۲)
زندگی مشترک با علی آقا
مهوش خانوم همسر استرچپوش آقا کمال
آقا هاشم
بیچاره حسن آقا
مامان و آقا كمال
من دیگر زن نیستم آقا…
آقا جنده نکنید مثه من بگا نرید
قصه های دنباله دار آقا معلم (۲)
قصه های دنباله دار آقا معلم (۱)
حاج آقا (قسمت اول)
کردن مهری خانوم، زن عباس آقا
مامان و حاج آقا
آقا جون معرکه بود
مامان و آقا رضا
حسین آقا و من در حموم عمومی
ساکت کردن آقا نادر همسایه مون
اولین سکس آقا ممد با دوست دخترش
اکبر آقا در جنگل مرگ
سکس من با زن آقا معلم
آقا مربی کس و کونمو جر داد
مامانم و حسن آقا میوه فروش
مامان و حسین آقا طلا فروش
عاشق علی آقا شدم
سعید دست به کیر و زن علی آقا
احمد آقا بکن
مامانم و همسايمون آقا نادر
بهترین شب زندگی آقا امید
مامانم و آقا شهرام قصاب
هنوز آقا نشدم
جریان من و آقا رضا
ستاره و علي آقا
سکس با پدر مرجان و آقا رضا
آقا رضا وانتی 60
آقا رضا وانتی 35
آقا رضا وانتی 58
آقا رضا وانتی 44
آقا رضا وانتی 55
آقا رضا وانتی 51
آقا رضا وانتی 48
آقا رضا وانتی 53
فتانه و حاج آقا
داستان سکسی قدیمی آویزون بانام سپیده خانم زن آقا مرتضی
آقا رضا وانتی 50
سكس من و زن حسن آقا
آقا رضا وانتی 40
آقا رضا وانتی 33
آقا رضا وانتی 39
آقا رضا وانتی 59
آقا رضا وانتی 65(قسمت آخر)
آقا رضا وانتی 62
آقا رضا وانتی 45
آقا رضا وانتی 12
آقا رضا وانتی 46
آقا رضا وانتی 49
آقا رضا وانتی 20
آقا رضا وانتی 11
آقا رضا وانتی 63
آقا رضا وانتی 31
آقا رضا وانتی 8
آقا رضا وانتی 16
آقا رضا وانتی 14
آقا رضا وانتی 5
آقا رضا وانتی 15
آقا رضا وانتی 6
آقا رضا وانتی 25
آقا رضا وانتی 64
آقا رضا وانتی 17
آقا رضا وانتی 22
آقا رضا وانتی 18
آقا رضا وانتی 23
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید