داستان سکسی تقدیم به شما

-الو نادر خان .. چرا صدات این جوریه .. چه خبره . صدای آمبولانس از کجا میاد .. نمی تونم حرف بزنم . فقط به عمه ام چیزی نگو .. گوشی رو داد به یکی از امداد گرا و اونم به نوشین گفت که دارن کجا میرن .. نادر دیگه نایی واسه حرف زدن نداشت . هرچی به این فکر می کرد که چی شد که یهو افتادن سرش , عقلش به جایی قد نمی داد . اونا کی بودن از جونش چی می خواستن . چیزی هم بهش نگفته بودند که اون برای خودش یه سر نخی داشته باشه . همین اونو بی اندازه ناراحت می کرد.  من که در حق کسی بدی نکرده بودم .. چشاشو نمی تونست خوب باز کنه . اثر بیهوشی هنوزاونو گیج و منگ کرده بود و نمی تونست درست فکر کنه .. وقتی چشاشو باز کرد دید که در یکی از اورژانس های اطراف محلی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بستری شده . تازه اون طرف نوشین با این که می دونست ناصر خیلی آدم مر موزیه و با این که خلافکاره ولی بازم اونو محکوم می کنه که چرا با نادر می پلکه واسه این که جای اما و اگری برای بعد باقی نذاره برای همسرش زنگ زد و موضوع رو تعریف کرد . -ناصر اگه میای با هم بریم . اون فقط عمه شو داره . اگه دوست داری با من بیا اگه نه که خودم برم .  ناصر خونش به جوش اومده بود .. حقش بود که اونو می کشتم .. -باشه باهات میام صبر کن میام با هم میریم .. ساعتی بعد دو تایی شون بالای سر نادر بودند . نوشین خیلی مضطرب و سراسیمه نشون می داد . قبل از این که به اونجا برسن  ناصر به شدت به نوشین توپیده بود . -ببینم اصلا به تو چه ربطی داره که بخوای بری اونجا .. اونو رسوندن اورژانس .. اون که نمرده . حالشم خوبه . رفتن تو چه دردی رو دوا می کنه ;/; ضارب دستگیر میشه . به شکل اولش بر می گرده ;/; آخه به تو چه مربوطه .. نوشین فقط شوهرشو نگاش می کرد . نگاهی که ترس رو یک بار دیگه توی دل ناصر انداخت . وحشت سراپاشو گرفته بود . طوری که با خودش گفت کاش اصلا همراه نوشین نمیومدم و می رفتم با نلی بر نامه ای رو تر تیب می دادم که همسرم فکر کنه ما برای امور اداری رفتیم اونجا .. با این حال از نوشین دور شد .. یه زنگ زد برای نلی .. جریان این که تر تیب نادرو داده رو براش تعریف نکرد ولی در مورد این مسئله که محل خلوت و عشقبازی اونا لو رفته رو برای نلی شرح داد . -خانومی اگه دوست داری  باهات باشم و قید همه چی رو نزنم میری این کارایی رو که گفتم انجام میدی . هزینه اش هم با من .. در اسرع وقت . تا فردا همین موقع کل دکور خونه رو تغییر میدی . کامپیوتر رو یه جوری دستکاری می کنی و یه بر نامه هایی بهش میدی . منم میام کمکت . راستش اصلا می ترسم اون طرفا آفتابی شم تا این که این بر نامه ها همه رو ردیفش کنی .  فقط زود تر بجنب که من نمی تونم این شرایط رو تحمل کنم . خیلی سختمه و عذاب می کشم . -ناصر تو جون بخواه من تقدیمت می کنم . فقط از این نگو که می خوای بری و تنهام بذاری . من نمی تونم دوری تو رو تحمل کنم . خواهش می کنم . دوستت دارم . دوستت دارم باور کن در کمتر از دو ساعت ردیفش می کنم . بیست تا آدم میارم اینجا که سه سوته ردیفش کنم . لعنت بر زن تو و اون پسره که دارن خونه عشق ما رو خراب می کنن . .. -حواست باشه نلی لفظ کلام خوبی داشته باشی .. نلی حرص می خورد از این که می دید ناصر هنوز هم به این صورت به نوشین توجه داره و با قاطعیت از عشقشون نمیگه . در حالی که اون حاضر بود هر گونه رسوایی رو به جون بخره . با وجود این که می دونست نیما چقدر جوانمرد بوده که اونو با این که دختر نبوده پذیرفته و رسواش نکرده . هر چند برای نلی فرقی  نمی کرد و به خاطر ناصر بود که مجبور شد فیلم بازی کنه و به این از دواج تن بده .. نیما نمی دونست که نلی بهش دروغ گفته و با وچودی که شب اول از دواج دختر بوده بهش گفته زنه و روز بعد بعد از این که دختریش توسط ناصر گرفته شده خودشو مثل یک مجسمه در اختیار اون گذاشته .. فقط به خاطر عشقش .. و حالا هم تمام این سختیها رو به خاطر اون تحمل می کرد . -نلی دکور بندی ها کاملا طبیعی باشه . حتی اگه شده ده پونزده میلیون هم هزینه کنی مهم نیست . فقط زود باش .. برگشت سمت نوشین .. زن طوری به نادر نگاه می کرد و به سر و صورت زخمی اون توجه داشت که ناصر رو بیش از اندازه خشمگین کرده بود .. حالا واسم جاسوس میذاری . این تاره اولشه . می دونم چیکارش کنم . می دونم . من بیدی نیستم که به این بادا بلرزم . صبر کن اول اعتماد تو رو جلب کنم بعدا …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

نوشته های مرتبط:
گناه عشق یا عشق گناه؟
عشق و گناه
عشق یا گناه؟
گناه عشق 114
گناه عشق 179
گناه عشق 112
گناه عشق 126
گناه عشق 115
گناه عشق 132
گناه عشق 88
گناه عشق 117
گناه عشق 124
گناه عشق 85
گناه عشق 144
گناه عشق 125
گناه عشق 178
گناه عشق 89
گناه عشق 128
گناه عشق 122
گناه عشق 118
گناه عشق 135
گناه عشق 182(قسمت آخر )
گناه عشق 123
گناه عشق 48
گناه عشق 106
گناه عشق 140
گناه عشق 87
گناه عشق 98
گناه عشق 86
گناه عشق 11
گناه عشق 90
گناه عشق 107
گناه عشق 137
گناه عشق 143
گناه عشق 96
گناه عشق 158
گناه عشق 110
گناه عشق 95
گناه عشق 142
گناه عشق 120
گناه عشق 150
گناه عشق 149
گناه عشق 173
گناه عشق 14
گناه عشق 155
گناه عشق 5
گناه عشق 153
گناه عشق 102
گناه عشق 100
گناه عشق 101
گناه عشق 163
گناه عشق 111
گناه عشق 92
گناه عشق 141
گناه عشق 154
گناه عشق 138
گناه عشق 103
گناه عشق 50
گناه عشق 4
گناه عشق 181
گناه عشق 171
گناه عشق 99
گناه عشق 109
گناه عشق 127
گناه عشق 147
گناه عشق 146
گناه عشق 104
گناه عشق 73
گناه عشق 180
گناه عشق 165
گناه عشق 3
گناه عشق 54
گناه عشق 94
گناه عشق 49
گناه عشق 93
گناه عشق 151
گناه عشق 169
گناه عشق 116
گناه عشق 12
گناه عشق 168
گناه عشق 13
گناه عشق 66
گناه عشق 105
گناه عشق 145
گناه عشق 177
گناه عشق 51
گناه عشق 29
گناه عشق 166
گناه عشق 97
گناه عشق 80
گناه عشق 172
‘گناه عشق 6
گناه عشق 7
گناه عشق 36
گناه عشق 159
گناه عشق 55
گناه عشق 18
گناه عشق 8
گناه عشق 167
گناه عشق 82
گناه عشق 1
گناه عشق 17
گناه عشق 19
گناه عشق 20
گناه عشق 78
گناه عشق 160
گناه عشق 22
گناه عشق 32
گناه عشق 52
گناه عشق 62
گناه عشق 45
گناه عشق 72
گناه عشق 75
گناه عشق 139
گناه عشق 2
گناه عشق 15
گناه عشق 46
گناه عشق 16
گناه عشق 47
گناه عشق 53
گناه عشق 38
گناه عشق 21
گناه عشق 68
گناه عشق 69
گناه عشق 63
گناه عشق 83
گناه عشق 157
گناه عشق 39
گناه عشق 44
گناه عشق 35
گناه عشق 59
گناه عشق 27
گناه عشق 64
گناه عشق 23
گناه عشق 42
گناه عشق 60
گناه عشق 70
گناه عشق 84
گناه عشق 77
گناه عشق 76
گناه عشق 30
گناه عشق 31
گناه عشق 43
گناه عشق 34
گناه عشق 56
گناه عشق 67
گناه عشق 81
گناه عشق 37
گناه عشق 58
گناه عشق 57

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *