داستان سکسی تقدیم به شما
–
نوشین موبایلو گرفت تو دستش و رفت به قسمت مربوط به آرشیو .. نمی دونست هنوز نمی دونست که خونواده از چی دارن حرف می زنن . خدا کنه چیزی باشه که بشه یه بهونه ای آورد . من نمی دونم اونا از چی دارن حرف می زنن . شهر شهر هرت که نیست .. من و نادر با هم بودیم . چند بار هم با هم بودیم . خود اون که نمی تونه از ما فیلم گرفته و پخش کرده باشه .. ولی دنیا دور سرش گشت وقتی اولین صحنه رو دید . دیگه همه چی دستگیرش شد . جز این که نمی دونست این کار کیه . همون جا رو زمین نشست . نمی دونست به کدوم دردش فکر کنه .. درد و عذابی که از سر افکندگی پیش پدر و مادرش تحمل می کنه ; یا از رودستی که از ناصر خورده و تمام نقشه هاشو نقش بر آب کرده ; و یا به خاطر این که نمی تونه به اون راحتی ها هم که فکر می کرده به نادر برسه از این شرایط ناراحته ; فکرش از کار افتاده بود . فقط همینو می دونست که نمی تونه به عشقش پشت کنه تحت هر شرایطی نادررو دوست داره . پست فطرت کارشو کرد . زهرشو ریخت . می دونم زنی که این جور میره و به مردش خیانت می کنه دیگه نمی تونه واسه اون مرد یک زن باشه .. می دونم اون می خواد آزارم بده . شوهرم ناصر می خواد کاری کنه که من به عشقم نرسم . به کسی که با تمام وجودم دوستش دارم نرسم . آخه گناه من چی بوده که یک بار اشتباه کردم ; ناصر اون کسی نبود که من می خواستم و نمی تونه با روحیه من ساز گار باشه .اونو با همه خوبی ها و بدی هاش تحمل کردم . من نمی تونم خیانتو تحمل کنم .. حالا من به خونواده ام چی بگم ; اون زود تر این عکسا و فیلما رو رو کرده . کار کی می تونه باشه ; حتما یکی ما رو تعقیب می کرده . پس ناصر وقتی که اومد پیش من و ازم خواست که دور طلاقو قلم بگیرم می دونست که جریان از چه قراره . داشت باهام بازی می کرد . اون منو دور زده . اون حالا بهم می خنده . حق هم داره . میگه من هزار بار خلاف کردم و حالا با یکی دو بار خلاف زنم همه چی رو مثل روز اولش در میارم . اون چه طور می تونه با منی زندگی کنه که بهش خیانت کردم . منی که دیگه دوستش ندارم . منی که از بودن در کنارش زجر می کشم . نریمان : اگه همه چی آشکار شه من نمی تونم پیش در و همسایه و فامیل و دور و بری هام سر بلند کنم . نرگس : فکر کردی من می تونم ; نوشین دوست داشت مثل ابر بهار بباره .. ولی نتونست . شوک عجیبی بهش وارد شده بود . به ناگهان ورق بر گشت . همه چی تغییر کرده بود .. حداقل کار این که واسه پدر و مادر و شوهرش اون ارزش سابقو نداشت . ولی یه چیزی تغییر نکرده اونم عشق نوشین به نادر بود . حالا چه جوری این موضوع رو واسش بگه . چرا همه چی بهم ریخته ; شاید همه اینها در مقابل عشقی که به نادر داره هیچ باشه ولی نمی تونست با پدر و مادرش روبرو شه . اخلاق پدرشو می دونست اون بهش فرصت حرف زدن نمی داد . می دونست بالاخره پس از سالها سرش داد می کشه . به یادش میندازه که ناصر چه پسر خوب و آقاییه .. من چی می تونم بهشون بگم . بگم که چون شوهرم رفت با دختر عمه اش ریخته رو هم منم خواستم تلافی کرده باشم ; با این حساب باید مراقب خشم ناصر بود …
-الو نادر ..
-چی شده نوشین داری نفس نفس می زنی ..اتفاقی افتاده ;
-اون همه چی رو می دونه . ناصر همه چی رو فهمید . وقتی که منو تو توی خونه بابام داشتیم با هم سکس می کردیم یکی از ما فیلم گرفته
-کی ;
-اونشو دیگه نمی دونم .
-نادر منو ببخش . همه چی به هم ریخته . می دونم تو رو الکی امید وار کردم . می دونم به خاطر من به درد سر افتادی و خیلی هم داری عذاب می کشی . خواهش می کنم از دست من عصبانی نشو .. اگه دوست داری می تونی از همین حالا بری و تنهام بذاری فراموشم کنی . ولی اون دست بر دار نیست . می دونم ولت نمی کنه . من می ترسم . نمی خوام بهت آسیبی برسه ..
-اووووففففف نوشین یک ریز داری حرف می زنی و ناله می کنی . اصلا بهم فرصت نمیدی .
-ببین هیچی واسم مهم نیست جز خودتو و خود من ازاین نظر.. بالاخره کار ما به کجا می کشه . من دوست دارم آخر قصه ما به خوشی تموم شه ..
-ولی اگه اون با فیلماش بخواد گیرمون بندازه چی ;
-این کارو نمی کنه . تو هم ازش یه چیزی داری .. یعنی دیگه نمیشه مثل سابق باهات بود ;
-نادر! یعنی تو از جونت نمی ترسی ;
-من از اون روزی می ترسم که تو بیای و بهم بگی که همه چی تموم شد . بگی اون دوست داشتن ها و اون عاشقونه حرف زدنها همش الکی بود ..
-یعنی من به قیمت الکی و واسه هیچ و پوچ این بهای سنگینو پرداختم ; خیلی بی رحمانه حرف می زنی . نادر تو رو خدا مراقب خودت باش .
-ولی مجبوری کوتاه بیای . می دونم اون ازت می خواد که بر گرده خونه. فقط می خواد تو رو آزارت بده . و شایدم با من بپیچه . می دونم بازم آدم استخدام می کنه تا منو گوشمالی بدن . ولی من تا اون جایی که بتونم از خودم دفاع می کنم .
-تو یک تنه نمی تونی کاری بکنی ..
-پای عشق که در میون باشه از آدم هر کاری ساخته هست . …. ادامه دارد …. نویسنده …. ایرانی
نوشته های مرتبط:
دختر دبیرستانی 120 کیلویی
خارتو , گل دیگران 120
پسران طلایی 120
زنی عاشق آنال سکس 120
نامردی بسه رفیق 120
خانواده خوش خیال 120
لبخند سیاه 120
یک سر و هزارسودا 120
نادر و نازنین 120
هرکی به هرکی 120
فقط یک مرد 120
زن نامرئی 120
گناه عشق یا عشق گناه؟
عشق من گناه نیست
عشق و گناه
عشق یا گناه؟
گناه عشق 162
گناه عشق 126
گناه عشق 115
گناه عشق 132
گناه عشق 88
گناه عشق 117
گناه عشق 125
گناه عشق 113
گناه عشق 133
گناه عشق 178
گناه عشق 91
گناه عشق 134
گناه عشق 89
گناه عشق 121
گناه عشق 128
گناه عشق 122
گناه عشق 131
گناه عشق 118
گناه عشق 135
گناه عشق 123
گناه عشق 106
گناه عشق 140
گناه عشق 11
گناه عشق 90
گناه عشق 107
گناه عشق 137
گناه عشق 143
گناه عشق 96
گناه عشق 158
گناه عشق 110
گناه عشق 95
گناه عشق 74
گناه عشق 142
گناه عشق 149
گناه عشق 119
گناه عشق 14
گناه عشق 130
گناه عشق 5
گناه عشق 102
گناه عشق 100
گناه عشق 101
گناه عشق 163
گناه عشق 111
گناه عشق 175
گناه عشق 92
گناه عشق 141
گناه عشق 138
گناه عشق 50
گناه عشق 164
گناه عشق 181
گناه عشق 171
گناه عشق 99
گناه عشق 109
گناه عشق 127
گناه عشق 146
گناه عشق 104
گناه عشق 73
گناه عشق 165
گناه عشق 3
گناه عشق 54
گناه عشق 94
گناه عشق 152
گناه عشق 49
گناه عشق 93
گناه عشق 151
گناه عشق 116
گناه عشق 9
گناه عشق 12
گناه عشق 168
گناه عشق 66
گناه عشق 105
گناه عشق 145
گناه عشق 177
گناه عشق 51
گناه عشق 148
گناه عشق 166
گناه عشق 25
گناه عشق 97
گناه عشق 80
گناه عشق 172
‘گناه عشق 6
گناه عشق 7
گناه عشق 36
گناه عشق 159
گناه عشق 108
گناه عشق 55
گناه عشق 8
گناه عشق 167
گناه عشق 82
گناه عشق 1
گناه عشق 17
گناه عشق 19
گناه عشق 41
گناه عشق 78
گناه عشق 32
گناه عشق 52
گناه عشق 79
گناه عشق 62
گناه عشق 72
گناه عشق 75
گناه عشق 139
گناه عشق 2
گناه عشق 46
گناه عشق 16
گناه عشق 53
گناه عشق 21
گناه عشق 68
گناه عشق 136
گناه عشق 63
گناه عشق 83
گناه عشق 157
گناه عشق 39
گناه عشق 44
گناه عشق 35
گناه عشق 27
گناه عشق 65
گناه عشق 23
گناه عشق 28
گناه عشق 42
گناه عشق 40
گناه عشق 60
گناه عشق 70
گناه عشق 84
گناه عشق 77
گناه عشق 30
گناه عشق 26
گناه عشق 43
گناه عشق 34
گناه عشق 56
گناه عشق 67
گناه عشق 81
گناه عشق 37
گناه عشق 58
گناه عشق 57
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید