داستان سکسی تقدیم به شما
من تازه واردم، بیست تایی از داستان های اخیر سایت رو خوندم. ولی این یکی رو تقدیم می کنم به پریچهر و طاهای عزیز که وجودشون و حرف هاشون من رو به وجد آورد.
بعد از حدود ده دقیقه بیدار شدم. هنوز کیرم توی کسش بود و راست راست. هیچ وقت این طور نمی شد. نهایتاً بعد از چند دقیقه ارضاء می شدم و بعد از هر مرتبه هم کیرم میخوابید. ولی این بار یک ساعت و بیست دقیقه بی وفقه شق بود. آبم هم نیامده بود. دیگر درد داشت اذیتم میکرد.
مینا هم زیر من بی جان افتاده ولی حالش خوب بود و فقط خسته بود. در طول یک ساعت قبل با یک فرکانس هایی جیغ می زد که از هیچ موجود زنده ای برنمی آید. شاید هر زن دیگری هم که یک سال سکس نداشت همین میشد.
بلند شدم به قصد دوش آب سرد. اول فقط کیرمو خیس کردم بعد که دیدم فایده نداره کلاً رفتم زیر دوش. شقیقه و بالای چشم چپم ذوق ذوق میکرد. تحمل آب یخ سخت بود، بلند نفس می کشیدم و یکی دوبار هم فریاد زدم ولی یک مرتبه بهتر شدم. هنوز سرگیجه داشتم ولی دردم آروم شد. برگشتم سمت اتاق و همونطور خیس آب خودمو انداختم روی تخت کنار مینا که هشیار شده بود. هیچی نگفت فقط لبخند نیمه جونی زد. دهنمو بردم سمت کسش و به چشمم اومد که نرم تر شده، گرماش رو روی صورت خیس و سردم احساس کردم و مینا با قطرات آبی که از صورتم می چکید، هم دوباره تحریک میشد و هم عضلاتش از شوک، منقبض می شدند و بعد ول می کردند. خیلی شل ولی نه شلخته کسش رو خوردم. بوی خوبی میداد. بوی زن. بوی آزادی.
دوباره شروع کرد به ناله کردن، نرم می خزید توی تختی که حسابی خیس شده بود. با دست هام سینه هاش رو مثل یک سوتین زنده گرفتم و بنا کردم به مالیدن. کسش رو می میکیدم و انگار میخواستم همون جا زندگی کنم. حتی با اینکه تاریک بود و من دیگر چندان تاریکی رو دوست نداشتم. سرش رو بالا آورد و گفت “بکنم. باز هم بکن منو. ”
می خواستم بهانه بیارم “درد دارم و نمی تونم…” که متوجه شدم بالاخره کیرم خوابیده. نگرانی م از بین رفت و تا دوباره تحریک نشده بودم از دو ساعد دست مینارو گرفتم و با یک حرکت که دیگه هیچ وقت مثلش رو نتونستم انجام بدم، چرخوندمش طوری که کیر خوابیده ی من روبروی صورت قرار گرفت. اون هم میدونست که من دیوانه ی چه کاری ام بلافاصله هرچه داشتم یک جا کرد توی دهنش. کیر و خایه با هم.
هیچ چیزی توی دنیا بهتر از این نیست که یک آلت بی جون توی دهن زن بره و با جادویی که زبون جنس ماده داره، تبدیلش کنه به یک هیولای سیری ناپذیر که دیگه توی دهنش جا نگیره و در حالی که این متاع آماده به دریدن از یک طرف به حلقش رسیده، مجبورش کنه برای نگه داشتن بارِ همچین امانت قطوری و درازی با زور صورت خودشو جلو بیاره.
این بار که شق کردم به شدت دفعه ی قبل نبود. مینا رو بلند کردم و لب ها شو بوسیدم ولی تا داشت حالت رمانتیک به خوش می گرفت انداختمش روی لبه ی تخت طوری که شکمش روی تخت و پاهاش آویزون بودند. کیرم رو از پشت توی کسش سُر دادم. و شروع کردم به تملبه زدن. محکم و با ضرب منظم، خوب که داغ شد نظم رو بهم زدم. چند ثانیه با سرعت می کردم و بعد تا نصفه در می آوردم و آروم آروم بر میگردوندم توش. به محض اینکه اثرش از بین میرفت دوباره زمان رو تنظیم میکردم و مستمر کمر می زدم. کمری که الان به چند نقش جدید مزین بود. خط های بلندی که قبل از بیست و هفتم تیر نداشتم.
آرزو می کردم کاش دو تا جسم داشتم تا همزمان توی دهنش و کسش ارضا شم. یا دو تا کیر، یا حداقل دو تا تخیل داشتم.
توی همین فکر ها بودم که بی مقدمه گفت: “نیما بکن توی کونم.”
اصلاً نگذاشت که من اما و اگر بیارم که درست نیست و فلان و بهمان. کارت برنده ش رو بازی کرد یعنی با صدای ملتمسانه و چشمهایی که از روی شونه اش مثل مظلوم ترین بچه گربه ی دنیا من رو میدید گفت “من یک سال صبر کردم!!”
مهربانی و شرمساری از ته دلم تنوره کشید و مثل یک جریان برق از دو طرف گردنم به خارج شد. انگار بدنم جانی تازه گرفته باشه، با اوج لطافتی که می تونستم یک همچین کاری رو بپوشونم گفتم “هر چی تو بخوای یکی یه دونه ی من”
کیرم رو مصصم روی کونش گذاشتم و بنا کردم به مالیدن. حقیقت اینه که من عاشق این کارم ولی بخاطر ملاحظاتی تا امروز فقط چند مرتبه انجامش دادم.
خیسی تخت و انتظار و فانتزی های مینا کونش رو آماده کرده بود، شاید در طول چند ماه از این سالی که گذشت به این فکر میکرده.
تا نصفه به راحتی رفت و شروع کردم به بازی بازی کردن. لازم نبود خیلی طول بدم. درخواست بعدیش معلوم بود. وقتی یک زن و مرد چنین وارد خلسه میشوند خواسته هاشون با هم یکی میشه. یک. واحد. وحدت. مثل روح دمساز. مثل روح القدس.
سینه هاش رو از طرفین گرفتم و با رد کردن متناوب انگشتانم از روی نوکشون هیجان مینا رو بیشتر کردم. کیرم رو که دوباره به حد عالی و غایی بزرگ شده بود ولی احساس نرمی داشت عمیق تر توی کون مینا فرو کردم و عقب وجلو رفتم. صدای “آهـــــ آهـــــ” این زن زیبا تبدیل شده بود به “هـــــــا… هــــــــا…” با “ه” ای که مثل “ی” بود. و از ته حلقش می اومد. از اونجا که کیرم رسیده بود و قبل از برج چهار پارسال چندین بار آبم رو ریخته بودم. خودش هم بیکار نبود و کسش رو با انگشتهای یک دست می مالید در حالیکه آرنج دست دیگر رو حائل کرده بود که تعادلش روی تخت حفظ شه.
سینه هاش رو رها کردم و دست روی کمرش گذاشتم، همونطور که کمی به پایین فشارش میدادم سرعتم رو بیشتر کردم و با یک پا روی تخت و یک پا روی زمین کیرم رو توی کون تنگ ولی مهمان نواز مینا پس و پیش بردم.
وقتی داشتم نزدیک به انزال می شدم، دست هام دوباره حرکت کردند به پایین. به سمت انحنای باسن خوش فرمش. فشارشون دادم و بلند گفتم، “آهــــــــ… آبم داره میاد…”
مینا زن من نبود ولی من رو بهتر از هر کسی میشناخت. به سرعت جواب داد “آبت بیاد عزیزم، آبت رو میخواهم عزیزم، نیما جووون بریز توی کونم، نیــــــــمااااا… تو رو خدا میدی بهم؟ آبتو میریزی توی کون مینا جون؟ این دختر به این خوبی! یکسال صبر کرده. بگو آره. بگــــو آبت مال منه. بگو میدش بهم!” عمیق تر از این دیگر کردن ممکن نبود.
“آره عزیزم، مال توئه. همه اش مال توئه. میخوایش؟؟؟”
“می خوامش، تا قطره ی آخر” تند تر کردم.
” میناااااا، بیـــــــاااااااا”
کیرم توی کونش منفجر شد و همینطور که خودش چوچولش و کسش رو میمالید نه یک بار و نه دوبار، شاید دوازده باز توی کونش شلیک کردم تا تمام شد.
بوس و بغل بازی تازه شروع شد و بعد از یک دوش آب گرم (به تلافی اولی) تا صبح ادامه داشت. رخوت یک سال ندادن و کلافگی یک سال نکردن تمام شده بود.
مینا زن من نبود و هیچ توقعی نداشتم یک سال پایم بنشیند. بیوه بود. دوستم بود. ولی وقتی من رو 27 تیر 88 بردند اوین خودش تصمیم گرفت با کسی نباشد. من هیچ توقعی نداشتم. اگر من بودم حتماً با دیگرانی میخوابیدم کما اینکه خودش می دانست. ولی زن این طور موجودی است. اگر خوب باشد به قدر وزنش طلا و زمرد هم که به پایش بریزی کم است.
نوشته: امین
نوشته های مرتبط:
سکس با سمیه، زنی که شوهرش کاکولد بود
زنی که از من مردتر بود
زنی که جسمش گم شده بود و مردی که روحش
زنی که به معنای واقعی کلمه حشری بود
زنی که تا خود صبح لنگش بالا بود (۱)
سکس با زنی که چند سالی بود که میشناختم
زنی که تمام شده بود
زنی که گم شده بود
خانم وکیل مغرور حس بردگیم براش جالب بود
اخ اخ این چی بود کون بود یا طویله
انتقامی که توش عشق بود نفرت بود..(۱)
زنی از جنس شیطان! (۲)
زنی از جنس شیطان! (۱)
خواهر زنی که مربی سکس من شد
زنی که آقا سید بهم معرفی کرد برم براش روضه بخونم
توی مخ زنی صفرم
مخ زنی با اینستاگرام
کردن زنی که تو خانه سالمندان کار می کرد
زنی از دیار لرستان
خواهر زنی که خونه مادرش میداد
مخ زنی تا اولین قرار
سکس با زنی که نامش را نمیدانم
تاوان تیغ زنی
پرده زنی دختر مومن
پرده زنی عشقم رستا
مخ زنی فرهاد از مامانم
زنی از جنس شب
زنی که بخاطر شهوت عشقم را کشت
مخ زنی یاشار تو شهربازی رامسر
اولين سكس با زنی مسن تر از خودم
زنی از جنس عشق (موخره)
زنی از جنس عشق (5 و پایانی)
زنی از جنس عشق (4)
زنی از جنس عشق (3)
زنی از جنس عشق (2)
تجارب مخ زنی
در کالبد زنی مرده
مریم زنی فداکار با پستان های درشت
مخ زنی و بعدش سکس
زنی در نزدیکی
به اصطلاح پرده زنی
افسون، زنی با موهای شرابی
زنی با باسن XXL
زنی عاشق آنال سکس 174
زنی عاشق آنال سکس 82
زنی عاشق آنال سکس 99
زنی عاشق آنال سکس 93
زنی عاشق آنال سکس 96
زنی عاشق آنال سکس 59
زنی عاشق آنال سکس 111
زنی عاشق آنال سکس 156
زنی عاشق آنال سکس 101
زنی عاشق انال سکس 71
زنی عاشق آنال سکس 65
زنی عاشق آنال سکس 2
زنی عاشق آنال سکس 79
زنی عاشق آنال سکس 125
زنی عاشق آنال سکس 63
زنی عاشق آنال سکس 68
زنی عاشق آنال سکس 113
زنی عاشق آنال سکس 78
زنی عاشق آنال سکس 127
زنی عاشق آنال سکس 150
زنی عاشق آنال سکس 103
زنی عاشق آمال سکس 164
زنی عاشق انال سکس 94
زنی عاشق آنال سکس 112
زنی عاشق آنال سکس 102
زنی عاشق آنال سکس 163
زنی عاشق آنال سکس 88
زنی عاشق آنال سکس 155
زنی عاشق آنال سکس 62
زنی عاشق آنال سکس 162
زنی عاشق آنال سکس 67
زنی عاشق آنال سکس 181
زنی عاشق آنال سکس 192
زنی عاشق آنال سکس 161
زنی عاشق آنال سکس 66
زنی عاشق آنال سکس 191
زنی عاشق آنال سکس 129
زنی عاشق آنال سکس 198
زنی عاشق آناتل سکس 107
زنی عاشق آنال سکس 175
زنی عاشق آنال سکس 128
زنی عاشق آنال سکس 188
زنی عاشق آنال سکس 203
زنی عاشق آنال سکس 109
زنی عاشق آنال سکس 120
زنی عاشق آنال سکس 187
زنی عاشق آنال سکس 139
زنی عاشق آنال سکس 216
زنی عاشق آنال سکس 60
زنی عاشق آنال سکس 179
زنی عاشق آنال سکس 84
زنی عاشق آنال سکس 172
زنی عاشق آناتل سکس 160
زنی عاشق آنال سکس 70
زنی عاشق آنال سکس 41
زنی عاشق آنال سکس 126
زنی عاشق آنال سکس 158
زنی عاشق آنال سکس 145
زنی عاشق آنال سکس 153
زنی عاشق آنال سکس 13
زنی عاشق آنال سکس 146
زنی عاشق آنال سکس 182
زنی عاشق آنال سکس 75
زنی عاشق آنال سکس 141
زنی عاشق آنال سکس 115
زنی عاشق آنال سکس 132
زنی عاشق آنال سکس 185
زنی عاشق آنال سک205
زنی عاشق آنال سکس 167
زنی عاشق آنال سکس 215
زنی عاشق آنال سکس 177
زنی عاشق آنال سکس 85
زنی عاشق آنال سکس 189
زنی عاشق آنال سکس 213
زنی عاشق آنال سکس 202
زنی عاشق آنال سکس 151
زنی علشق آنال سکس 48
زنی عاشق آنال سکس 210
زنی عاشق آنال سکس 195
زنی عاشق آنال سکس 5
زنی عاشق آنال سکس 217
زنی عاشق آنال سکس 184
زنی عاشق آنال سکس 90
زنی عاشق آنال سکس 11
زنی عاشق آنال سکس 173
زنی عاشق آنال سکس 83
زنی عاشق آنال سکس 6
زنی عاشق آنال سکس 214
زنی عاشق آنال سکس 171
زنی عاشق آنال سکس 34
زنی عاشق آنال سکس 176
زنی عاشق آنال سکس 14
زنی عاشق آنال سکس 76
زنی عاشق آنال سکس 44
زنی عاشق آنال سکس 51
زنی عاشق آنال سکس 22
زنی عاشق آنال سکس 49
زنی عاشق آنال سکس 24
زنی عاشق آنال سکس 38
زنی عاشق آنال سکس 42
زنی عاشق آنال سکس 26
زنی عاشق آنال سکس 21
زنی عاشق آنال سکس 56
زنی عاشق آنال سکس 45
زنی عاشق آنال سکس 53
زنی عاشق آنال سکس 39
زنی عاشق آنال سکس 55
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید