این داستان تقدیم به شما

سلام
من یه مغازه کار میکردم تقریبا هفته ای دو سه بار مامان صاحب کارم که اسمش الهامه و یه خانوم تقریبا ۴۵ ساله قد بلند بود میومد سر میزد خلاصه چندباری میومد شوهرم تقریبا ۱۸ سالی ازش بزرگتر بود خودمم ۲۶ سالمه و قد ۱۸۸ و وزن ۸۳ کیلو و هیکل معمولی یکم لاغ و چهره معمولی دارم ولی زبونم خیلی درازه و کیرمم ۲۳ سانت و باریکه خخخ
خلاصه من تو کف کون گنده و سینه های سکسی الهام جون بودم‌ تا اینکه یه روز بهم زنگ زد و یه سری وسایل سفارش داد خلاصه گذشت و کم کم بهم زنگ میزد و چندبار با ماشین صاحب مغازه میرفتیم چیزایی که خریده بود میاوردیم چندباری بهش مالیده بودم و دوسالی بود من پیششون بودم و خیلی بهم اعتماد داشتن و دارن
یه روز که رفتیم واس آوردن چیزا کارت بانکیش یادش رفته بود و رفتیم در خونشون
من تو ماشین منتظر بودم که الهام خانوم با ایفون صدام کرد بیا بالا کمکم کن منم رفتم بالا و دیدم خم شده دست از شیر طرفشویی گرفته میگه زودباش بیا اینو بگیر خیس شدم تا برم فلکه رو ببندم منم به بهانه شیر خودمو گذاشتم چاک کونش که یکم خودشو کشید کنار منم دوباره بهش چسبیدم ولی اون رفت فلکه رو بست و اومد بهم گفت بلدی شیرو درست کنی منم گفتم بله و سریع رفت آچار و چیزا رو آورد منم هوس کرده بودم دوباره بهش بچسبم اون که داشت‌ نگاه میکرد سریع اومد جلو و من همش زاویه خودمو عوض میکردم که مثلا دارم شیر رو درست میکنم هرازگاهی خودمو میچسبوندم به کون نازش
چندبار اینور اونور کردم کم کم کیرم شق شد دقیق گذاشتم لا چا‌ک کونش و بهش گفتم‌ همینجوری سفت بگیرش اونم کم کم داشت خوشش میومد و خودشو میداد عقب
منم به نیت درست کردن شیر چندتایی تلمبه رو شلواری بهش میزدم دیگه درست کردن شیر تموم شد و الهام‌ جون گفت بشین تا چای بخوریم و لباسام که خیسه عوض کنم انصافا لباساشم خیس خیس شده بودن و سینه های نازش آدمو دیوونه میکرد منم قفل کرده بودم روشون اونم دیگه دوزاریش افتاده بود چی میخوام رفتارش باهام تغییر کرد
 
خلاصه رفت بعد یه ربع اومد لباساشو عوض کرده بود موش آب کشیده رفت و هلو برگشت یه بلوز تنگ و بلند با یه شلوار مشکی چسبون پوشیده بود منم کیرم شق شد و خوب بود شلوار لی پام بود که کمتر معلومه
خلاصه رفت چای بیاره منم چشام‌ چهارتا شده بود رفت چای آورد و تعارف کرد منم هنگ کرده بودم گفت چته پسر کجایی؟ منم زدم تو خط پررویی و گفتم محو هیکل تو شدم خندید و نشست روبروم ازم‌ تشکر کرد و نگام کرد گفت توام که خیس شدی چرا نمیگی لباس بهت بدم منم تعارف الکی که اشکال نداره و از این حرفا خلاصه بزور رفت واسم لباس بیاره صدام زد گفت بیا ببینم از اینا میپوشی؟ رفتم دیدم یه دونه از این شلوار گشاد راه راها مال شوهرشو داده میگه تا لباسا خودت خشک میشن اینو بپوس منم که کیرم شق شده بود شلوارم به زور نگهش داشته و مطمئن بودم اون میدونه و فیلمشه که کیر شق شدمو ببینه خلاصه از اون اصرار و از من انکار گفت چه اشکال داره توام‌ جا پسرم اینو همین الان بپوش ببینم سایزته یا نه و روشو کرد اونور
منم از لج پررو پررو شلوارو آوردم‌ پایین اینو سریع پوشیدم دیدم برگشت چشاش افتاد به کیرم از خنده روده بر شد گفت میدونستم شق کردی تا تو باشی من نمالی منم دیگه ضایع شده بودم گفتم والله قمبلی که تو کرده بودی حیف بود نچسبم بهش گفت آره تو مغازه هم خوب میمالیدی گفتم یه مالیدن به ما نمیرسه؟ گفت قابل نداره آقا من چشام چهارتا شده بود کیره دیگه داشت میترکید یه نگاه بهش کرد گفت اونو ببین نگا کیرم کردم گفتم قابل نداره خندید و اومد بوسم کرد گفت دیوونه نمیترسی جیغ بزنم بیان بگیرنت؟ گفتم پ فعلا جیغ نزن من کارمو بکنم بعد خندید و گفت مثلا چکارا؟ روبروم وایساده بور دست گذاشتم رو کسش گفتم اینو بکنم چشاش خمار شد و گفت قابل نداره منم که دستم رو کسش بود یه کم مالیدمش و لباشو بوسیدم باهام همراهی کرد گفت بیا بریم اتاق خواب رو تخت

 
افتاد جلو و منم از پشت کونشو انگشت میکرد و به شوخی بهم‌ فحش میداد رفتم تو اتاق گفت میخوام خودم لختت کنم لباش گذاشت رو لبام و دکمه ها پیرهنمو باز کرد زیر پیرهنمو درآورد رفت پایین شلواری که بهم داده بود از پام کشید پایین کیرم از رو شورت مالید و شورتمو درآورد و یه بوس سر کیرم کرد و گفت دوس داری بخورمش؟ منم گفتم بخور الهام جونم تقریبا ۵ دقیقه کیرمو خورد گفتم پاشو لخت شو باز ناز و ادا لخت شد عجب هیکلی داشت عجب کون گنده ای کسش یه کم سیاه بود ولی خوشگل بود سرپا لبامو گذاشتم رو لباش یه دست رو کونش بود یه دستمم انگشتمو میکردم تو کسش که خیس شده بود اونم با دستش با کیرم ور میرفت
رفتیم رو تخت پاهاشو داد بالا لنگاشو گذاشتم رو شونه هام یه تف زدم سر کیرم یه کم کیرمو مالیدم در کسش میگفتم زودباش منو بکن منم یهویی همشو کردن تو کسش لرزید به خودش و ارضا شد منم تلمبه زدنام شروع شد همش میگفت کسمو جر بده کسم مال خودته من جنده توام
یه ربع کردمش کم کم داشت آبم میومد گفتم دارم میام گفت بریز توش یائسه ام ولی حقیقتش ترسیدم و نریختم توش و کنارش دراز کشیدم
داشتم نازش میکردم دیدم داره گریه میکنه از پشت بغلش کردم گفت ۸ ساله ارضا نشدم شوهرم پیره نمیتونه بکنه منم گفتم از این به بعد هروقت خواستی کیرم مال خودته الهامم
نوشته: کیرمال

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *