داستان سکسی تقدیم به شما
سلام به همگی اسمم علیه 17سالمه میخوام داستانیو تعریف کنم که ماله اول تابستونه
داستان از اونجایی شروع شد که مدرسه ها تموم شدن و هر روز تو خونه میشستم و روزی چهار بار جق میزدم
بعضی وقتا از بس که جق میزدم دیگه نای راه رفتن نداشتم و چشمام مثل سگ گوپی زیرش سیا میشد
حالا که فکرشو میکنم میبینم چقد ساده بودن اونایی که بهم میگفتن گریه کردی ؟(بخاطر گودی چشمات )
دیگه خودتون تاتهش برین که چقد ضایع میشدم
یه روز که یادمه هفت بار زدم یهو یه جرقه ای تو ذهنم زد و با خودم گفتم تا کی میخوام جق بزنم
همیشه میخولستم سکس رو تجربه کنم و خیلی داغ بودم
خلاصه به این فکر افتادم که پول جمع کنم و برم پیش یه جنده و عقده این همه وقت جق زدنمو روش خالی کنم
و خودتون که میدونین برا یه جنده جی لازمه یه رابط و پول
اول رفتم پیش پسر خالم اون گفت یکیو سراغ داره که 200هزار تومن میکره منم که همچین پولیو نداشتم از بابامم که نمیتونستم بگیرم
اخه سک میکرد که 200تومن واسه جی میخوام
خلاصه فرداش از خونه زدم بیرون و شروع کردم به گشت و گذار
اول چشمم خورد به یه ام دی اف کار رفتم تو مغازش با کمی اوسکل بازی و کم رویی گفتم کسیو نمیخوای بغل دستت و از اینا که نگاه خیلی بدی بهم کرد و گفت بربچه سویول بدرد این کار نمیخوری خلاصه هرمغازه این که به ذهنتون برسه رفتم تا کارپیدا کنم شاگردی ای چیزی
خلاصه به یه سوپر مارکت رسیدم رفتم باهاش صحبت کردم و اونم قبولم کرد و قرار شد شیفت ظهر وایستم تو مغازه و فروشندگی کنم
از خوش شانسیم خیلی لوکس بود و مشتریای باحالی میومد توش
خلاصه منم که هیچ قند تو دلم اب شده بود برا اخر ماه لحظه شماری میکردم که اخر ماه شد و شیش صد تومن حقوق یک ماهمو ازش گرفتم و به علاوه یه روز مرخصی رفتم خونه به بابام گفتم تا فردا خونه دوستمم و نمیام یه حموم رفتم همه موهامو زدم خلاصه سشوار کشیده عطر زده رفتم پیش پسر خالم که بهش گفتم 200پول گیر اوردم
اول داشت مسخره میکرد برو بچه تو کل هیکلت 20تومن نمی ارزه و عمرا داشته باشی
پولو نشونش دادم باورش شد زنگ زد به طرف که اسمش نازنین بود
سوار موتور شدیم و رفتیم جلو خونش که رسیدیم امین پیادم کرد به هزار زو فرستادمش بره میگفتم منم میام منم که خجالتم میومد گفتم راحت نیستم که راضی شد و رفت
زنگو که زدم برداشت گفت کیه و دم در گفت خودتی گفتم اره و از این چرت و پرتا که درو زد
اولین قدم:که برداشتم رفتم داخل قلبم شرو کرد به تند تند زدن
جوذی که داشت میومد تو حلقم نمی دونم چرا اونجوری شده بودم یه حسی بین هیجان و استرس بود سوار اسانسور شدم رسیدم بالا تو که رفتم دیدم که نازنین خانوم جلو در وایستاده و با یه ساپرت تنگ و بایه تیشرت
از خودش بگم که بدنش اندامی بود و خیلی خوش استایل با سینه های رو فرم
که هر وقت یادشون میوفتم راست میکنم
نازنین خانوم رو که دیدم تپش قلبم بیشتر شد منم که پاستوریزه به ته ته په ته افتاده بودم اومد جلو و دست دادم اومد جلو وبوسیدیم همدیگرو
دستمو گرفت برد منو به حالت خیلی حشری پرتم رو کاناپه رفت شربت و شیرینی اورد گذاشت جلوم
منم که تو شک بودم اخه تاحالا با اینجور چیزا روبرو نشده بودم
سر بحثو باز کرد گفت اسم و سنمو پرسید
گفت
-اسمت چیه
+علی
-درس میخونی
+ارع تابستون کار میکنم
-اع افرین خوبه که دستت تو جیب خودته تو این سن
+نه بابا از مجبوریه
-چرا مجبوری
+برا سکس و اینجور چیزا خودت که میدونی
-از اینجور چیزا منطورت سکس با منه
+اره
-راحت باش چرا اینجوری حرف میزنی
+باش
اینو بگم که نازنین 24سالش بود و تو سن 20سالگی ازدواج کرده که شوهر بعد از 3سال میزنه زیر همه چی که کارش به خودفروشی میوفته
بعد از یه گپ کوتاه که باهم زدیم استرسم کم تر شد و تپش قلبمم اومد پایین همینطور که درحال حرف زدن بودیم صورتشو اورد جلو یه لب کوچولو ازم گرفت و افتاد رو و شرو کرد به لب گرفتن و گه گدایی هم لبمو گاز میگرفت منم که ناشی بودم وسط لب گرفتن نازنین میگفت اونجا نه نه اق چقدر تفکی لب میگیری که منم گفتم دفع اولمه اونم گفت اشکال نداره همین که لب گرفتن تموم شد یگم سینه هاشو مالش دادم شلوار و شرتم:که در اورد شروع کرد به ساک زدن که باورم نمیشد که یکی داره برام ساک میزنه اصن کپ کرده بودم نمیدونید اولین بارم چه کیفی داشت
داشت ابم میومد که سرشو اوردم بالا شرتشو دراوردم دیدم که یه کوص خوشگل و ناز جلومه خیلی ناز بود
خواستم بکنم توش که گفت نه علی کوچولو اول بلیسش که من گفتم بلیسم ؟
گفت اره
بعش گفتم که بلد نیستم و بدم میاد که التماسم کرد و گفت دوس دارم برام بلیسی
خلاصه به هر زوری بود جشمامو بستم صورتمو بردم جلو اروم اروم شرو کردم به زبون زدن و با یه دستم هم ناشیانه انکشت میزدم این قسمتشو هر وقت یادم میاد حالم بهم میخوره کوص لیس نبودیم که شدیم ???خلاصه نازنین خانوم سیر که شدن کیزو اوردم جلو کردم تو کوص نازش یه ده دقیقه ای که جلو عقب شدم ابم ریخت و همشو ریختم رو شکمش
اونم گفت اق علی چرا ریختی رو شکمم بدم میاد که بدوبدو رفت خودشو شست اود و رو کاناپه نشست تو بغلم و جشم تو جشم شدیم که بازم نازنین .شرو کرد به لب گرفتن و تا صب 4بار همدیگرو ارضا کردیم
فردا که داشتم کیرفتم یه چهار تا تراول پنجاه ای دادم بهش و بغل کرد و اروم تو گوشم گفت میخوام بازم بیای پیشم
که گفت شمارتو بده شمارمو بهش دادم که الان از این قضیه یه سه ماهی میگذره و تفریبا هر هفته میرم پیشش
ببخشید اگه زیادی چرت و پرت نوشتم به بزرگی خودتون ببخشید
نوشته: علی
نوشته های مرتبط:
کوص مالی لزبین
دختربازی تابستانی و تور کردن پریسا
یه روز تابستانی خونه باغ شهریار
تعطیلات تابستانی گی در روستا
تابستانی که گذشت
از انگشت کردن اشتباهی تا کردن خواهر زنم
اندر حکایت کردن زنهای شوهردار و کردن یکی از چادریهاش
کردن دکتر همانا خواستن دوستش همان (۵ و پایانی)
کردن دکتر همانا خواستن دوستش همان (۲)
کردن عمه (۴)
کردن عمه (۱)
کردن خواهرزن قبل و بعد از آشنایی با زنم
خاطره اولین کس کردن من
غافل گیر کردن پسرخاله
حشری کردن زنم با کیر دوستم احسان
کردن هلنا
کونی و زنپوش کردن پسرخاله ام
کردن مادرزنم جلو شوهرش
خیانت کردن
کردن کس شیما
شهوتی کردن خانمم و کاکولدی من
کردن کون رفیقم شایان
لز کردن من با بهترین دوستم
سکس الناز با دوست پسرش و قایمکی نگاه کردن من
چیزهایی برای پنهان کردن (۲)
ُسکس پولی یا بدون سکس زندگی کردن ؟
کردن دختر گدا از عقب
کردن جنده میلف سر راهی
تماس زنم و شک کردن من
پاره کردن پری
کردن زن مافوق چادری
کردن دختر مسجدی
کونم خارید و ۶ نفر منو کردن باهم
زنم برای راضی کردن بکنش هر کاری میکرد (۱)
کردن کارگر افغان تو استخر
کردن پسر خوشگل کاراته باز
کردن کون سبزه و گوشتی
کردن کون همکار قبل اخراج
کردن پسر تو قطار
کات کردن
کردن کص زن عمو اکرم سن بالا
تور کردن کیر تو کلاب
کردن خواهرم در شب های به یاد ماندنی
کردن آرایشگر سکسی
از خواب دوست دخترم تا کردن دوستش
کردن مینا ، حنانه و سمیرا تو یه روز
کردن کون خوشگل خواهرزنم مینا
مالیدن یا کردن ، مسئله اینست
کردن زنم تو پارک ارم
کردن تو کون ناز مامان جونم
کردن زن مدیر ساختمون
کردن کون ژله ای خاله توسط بابام
کردن کون نجمه
کردن کون سمانه
کردن محدثه توسط من و داریوش
کردن زنم قبل ازدواج
فکر نمی کردم کون کردن اینقدر باحال باشه…
استارت کردن خواهرم یلدا از تو مترو (۱)
کردن زن چادری دوستم از کون
کردن دوست دخترم از پشت
انگشت کردن (۱)
کردن مامانم تو تالار
خیال خم کردن مونا روی همین میز
لز کردن هیجان انگیز
حال کردن زنم تو سینما
داستان کردن کونم و ماجراهاش
کردن خواهر زن باقلوا
کردن زن حبیب آقا از کون
کردن کون امیر(چه کون تپلی)
کردن بز به درخواست دختره
کردن زنم توسط دوستم
کردن خواهر زن جیگر طلای من
راضی کردن جنده
کردن سکسی ترین زن محله با نقشه ی حسابی
حال کردن با زن افغان تو تاکسی
کردن کس منشی
کردن مهری خانوم، زن عباس آقا
سکس کردن دو تا باجناق
کردن زن علی از کون
کردن یه خانوم تو خونه اش و ازدواج
کردن مامان دوستم
کردن کون شیما در کوه
یک کون کردن خوب
راضی کردن زنم (۱)
کردن عمه توی شب عروسیش
کردن مامان دانش آموزم
کردن همکارم در کارگاه
کردن دختر هات محل
کردن زن یکی از دوستانم
کردن کون دختردایی
کردن زن عموی حشری
کردن مرد زن دار
تکرار خاطره کردن زنم توسط رضا
نقشه ی شوم واسه کردن دختر عمو
کردن کون قلمبه ی دختر عموی نازم
کردن علی جون زنگ نماز
کس کردن در خواب
کردن کسی که دوسش داشتم
رام کردن دختر سرکش
دست مالی و کردن دخترخالم
دست مالی و کردن کون دختر خالم
کردن پری همسایه ی کون گنده
صیغه کردن لیلا
بهداد و کردن لیلا
تور کردن پریسا جووون
کردن کس مشتری مغازه
کردن کون سوگند
ماجرای کس کردن و بدبخت شدنم
کردن مزاحم تلفنی
دستمالی کردن زن دایی وپشیمانی
سال ها کردن خودم
حال کردن با مربی بدنسازی
داستان کردن عمه 48 سالم تو حموم
شق کردن من برای زن عمو
کامنت فیسبوک و کردن خانوم موعظه گر
کردن زن عمو در دوران سربازی
کردن کوس مشتری
بغل کردن عمه
کردن کون مینا دوست نامزدم
کس کردن در مالزی
کردن کون بابای دوستم
کردن کون دوست نامزدم
بوس کردن خاله
کردن کون تنگ دوست
کردن زن پاسدار
کردن دختری که ادعاش می شد
انگشت کردن تو تاکسی
کردن دوستِ دوست دخترم
نکردن بهتر از کردن
دادن از کردن بهتره
کردن شقایق
کردن کون رفیق گلزنم
کردن پسر مدیر مدرسه
کون کردن باور نکردنی
کردن خواهر زن هلو
اولین باری که منو به زور کردن
سمیرا و خفت گیر کردن من!
کردن الهام تپل
نقشه ای برای کردن سعید
کردن دختر چادری
کردن دختر دانشجو
کردن خاله فاطی
حشری کردن آقای دکتر (قسمت آخر!)
کردن کون زن داداش
کردن پسر همسایه
کردن همکارم (100% واقعی)
بزرگ ترین افتخار: کردن فرمانده بسیج
اولین حال کردن مریم
ختم مادربزرگ و کردن خاله
عاقبت اذیت کردن
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید